بررسی جایگاه و گزینه‌های راهبردی ایران در نظام بین‌المللی و آینده تعاملات منطقه‌ای

بهترین چارچوب برای دفاع از منافع ملی ایران

اسدالله افشار

تحولات سیاسی، نظامی و رسانه‌ای اخیر در منطقه غرب آسیا، به‌ویژه در مواجهه میان جمهوری اسلامی ایران با بازیگران غربی و منطقه‌ای، نه‌تنها در عرصه داخلی و امنیتی، بلکه در سطوح حقوقی، دیپلماتیک و نظم بین‌الملل نیز پیامدهایی دارد. بررسی این رویدادها صرفاً در قالب «مقاومت یا مذاکره» یا از زاویه امنیتی داخلی، موجب نادیده‌گرفتن اثرات گسترده‌تر آن بر جایگاه ایران در نظام بین‌المللی و آینده تعاملات منطقه‌ای خواهد شد.

تحولات اخیر در عرصه امنیتی و نظامی خاورمیانه، از جمله درگیری‌های مرزی، ترورها، حملات پهپادی و بی‌ثباتی سیاسی در برخی کشورهای همسایه، بار دیگر بحث بر سر راهبرد کلان جمهوری اسلامی ایران را به‌میان کشیده است. در چنین شرایطی، سؤال اساسی این است: راهبرد بهینه ایران برای حفظ امنیت ملی، تقویت موقعیت منطقه‌ای و کاهش هزینه‌های درگیری چیست؟

در این تحلیل تلاش می‌شود بدون افتادن در دوگانه‌سازی‌های رایج، تصویری پیچیده‌تر، چند‌لایه‌تر و واقعی‌تر از گزینه‌های راهبردی ایران ترسیم شود.

1.ابعاد امنیتی-نظامی: قدرت بازدارندگی در بستر جدید منطقه‌ای

الف. تغییر ماهیت تهدیدات:

تهدیدات کلاسیک نظامی به‌شکل فزاینده‌ای جای خود را به تهدیدات ترکیبی داده‌اند: عملیات سایبری، حملات نیابتی، ترورهای هدفمند، و جنگ روانی. ایران در این زمینه تجربه و توانمندی دارد، اما این تهدیدات ماهیت غیرقابل پیش‌بینی دارند و نیازمند سازوکارهای بازدارندگی ترکیبی هستند، نه صرفاً سخت‌افزار نظامی.

ب. بازدارندگی فعال یا بازدارندگی ترکیبی:

در حالی که برخی معتقدند نمایش تهاجمی قدرت نظامی می‌تواند بازدارنده باشد، تجربه منطقه‌ای نشان داده که در شرایطی خاص، بازدارندگی ترکیبیکه شامل قدرت نظامی، انسجام داخلی، دیپلماسی منطقه‌ای، و قدرت سایبری استاثربخشی بیشتری دارد.

2. ابعاد سیاسی-دیپلماتیک: گفت‌وگو یا تقابل؟ نگاهی واقع‌گرایانه

الف. مذاکره نه به‌عنوان امتیازدهی، بلکه به‌عنوان ابزار مدیریت تهدید:

برخلاف تصور رایج، مذاکره الزاماً به معنای تسلیم یا ضعف نیست. در ادبیات روابط بین‌الملل، مذاکره یکی از ابزارهای ضروری برای مدیریت بحران و کاهش هزینه‌های استراتژیک تلقی می‌شودبه‌ویژه در شرایطی که تنش نظامی مستمر، منابع داخلی را تحلیل می‌برد و مخاطرات پیش‌بینی‌نشده ایجاد می‌کند.

ب. دیپلماسی منطقه‌ای به‌جای دیپلماسی التماسی یا تقابلی:

ایران می‌تواند راهبرد خود را به‌جای تمرکز بر ایالات متحده، بر معماری امنیتی منطقه‌ای بنا نهد. گفت‌وگو با کشورهای همسایه، به‌ویژه در حوزه خلیج فارس، می‌تواند در عین حفظ خطوط قرمز، فضا را برای کاهش فشار خارجی و تثبیت منافع ملی فراهم آورد.

3- ابعاد حقوقی و جایگاه آن در حقوق بین‌الملل

الف. اصل عدم توسل به زور و مشروعیت اقدامات نظامی

بر اساس منشور سازمان ملل متحد ماده 2 (4) توسل به زور میان کشورها ممنوع است مگر در موارد دفاع مشروع (ماده ۵۱). از این منظر:

  • هرگونه حمله نظامی پیش‌دستانه یا عملیات فراسرزمینی علیه اهدافی در کشور دیگر، حتی با ادعای مقابله با تهدید، در معرض چالش‌های حقوقی جدی قرار می‌گیرد.
  • به‌همین نسبت، کشور هدف (مثلاً ایران) در صورتی که مورد حمله واقع شده باشد، حق دفاع مشروع دارد، اما مشروط به تناسب و ضرورت.

🔹 تحلیل: ایران در واکنش به برخی حملات (ترورهای هدفمند، خرابکاری‌های زیرساختی، عملیات پهپادی علیه مواضع داخلی) می‌تواند به حقوق خود در چارچوب دفاع مشروع استناد کند. اما گسترش عملیات نظامی به خارج از مرزها نیز باید در این چارچوب حقوقی قابل دفاع باقی بماند، در غیر این صورت، ممکن است در مجامع بین‌المللی به‌عنوان «نقض حاکمیت» تعبیر شود.

‌ب. مسئولیت دولت‌ها در قبال حمایت از گروه‌های نیابتی

یکی از بحث‌برانگیزترین حوزه‌های حقوق بین‌الملل، نقش بازیگران غیردولتی (مانند گروه‌های مقاومت یا شبه‌نظامی‌ها) و میزان مسئولیت کشور حامی آن‌هاست. طبق حقوق بین‌الملل عرفی و دیوان بین‌المللی دادگستری:

  • چنان‌چه یک دولت کنترل مؤثر بر اقدامات گروه‌های مسلح غیردولتی داشته باشد، ممکن است در قبال اقدامات آن‌ها **مسئول شناخته شود.**
  • بنابراین، هرگونه **حمایت آشکار یا ضمنی** از عملیات‌هایی که به‌نحوی ناقض حقوق بشردوستانه بین‌المللی یا تمامیت ارضی کشور دیگر باشد، خطر مسئولیت بین‌المللی دارد.

ج. ابعاد حقوق بشری و پیامدهای غیرنظامی درگیری‌ها

  • استفاده از تسلیحات در مناطق پرجمعیت (مثلاً شهری) یا زیرساخت‌های حیاتی، اگر منجر به تلفات غیرنظامیان یا آسیب به زیرساخت‌های عمومی شود، می‌تواند با اصول تناسب، تمایز و احتیاط در حقوق بشردوستانه در تضاد باشد.
  • همچنین، پیامدهای اقتصادی درگیری‌ها (تحریم‌های مضاعف، بی‌ثباتی ارزی، قطع ارتباطات بین‌المللی) ممکن است به‌صورت غیرمستقیم حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم را نقض کند.

4. ابعاد روابط بین‌الملل و نظم منطقه‌ای

الف. اثرگذاری بر معادلات ژئوپلیتیکی منطقه

در وضعیت فعلی، چند معادله موازی در جریان است:

  • تنش میان ایران و ایالات متحده/اسرائیل که از رقابت استراتژیک فراتر رفته و وارد فازهای عملیاتی شده؛
  • معادله رقابت/همکاری با کشورهای عربی منطقه، به‌ویژه در خلیج فارس و شامات؛
  • تقابل میان نظم امنیتی غرب‌محور و تلاش برای ایجاد ترتیبات منطقه‌ای مستقل (از جمله از سوی ایران، ترکیه، و گاه عربستان).

🔹 تحلیل: هرگونه گسترش رویارویی نظامی ممکن است این معادلات را بر هم بزند. مثلاً:

  • کشورهای عربی که در مسیر تنش‌زدایی با ایران قرار گرفته‌اند، ممکن است **دوباره به محور غربی-اسرائیلی متمایل شوند؛
  • تقویت محور مقاومت اگر با مدیریت هوشمندانه همراه نباشد، می‌تواند واکنش تندتر بازیگران بین‌المللی و منطقه‌ای را برانگیزد.

‌ب. واکنش نهادهای بین‌المللی و بازتاب رسانه‌ای جهانی

در فضای پس از هر بحران یا درگیری:

  • شورای امنیت سازمان ملل یا کشورهای اروپایی ممکن است قطعنامه یا بیانیه صادر کنند که، حتی اگر الزام‌آور نباشد، در ادراک جهانی و مشروعیت بین‌المللی کشورها اثرگذار است؛
  • رسانه‌های بین‌المللی تصویر مسلط بر افکار عمومی جهانی را شکل می‌دهند. اگر پیام رسمی ایران مبهم، ناهماهنگ یا خشن بازنمایی شود، ممکن است مشروعیت آن زیر سئوال رود.

‌ج. فرصت‌های دیپلماتیک از دست‌رفته یا قابل بهره‌برداری

در کنار تنش‌ها، هر بحران می‌تواند فرصت دیپلماتیک نیز خلق کند به شرطی که دستگاه دیپلماسی:

  • بتواند به‌درستی روایت خود را منتقل کند؛
  • و از فضاهای بحران‌زده، مسیرهای گفت‌وگوی امنیتی یا توافق‌های محدود (مانند تبادل زندانی، توافق دریایی، توافقات عدم تجاوز) را شکل دهد.

5. ابعاد رسانه‌ای و ادراکی: جنگ روایت‌ها و ضرورت انسجام پیام

الف. وحدت روایت ملی در برابر جنگ روایت‌های خارجی:

یکی از مهم‌ترین ابزارهای دشمنان در سال‌های اخیر،مهندسی ادراک و روایت‌سازی رسانه‌ای بوده است. مدیریت روایت در سطح داخلی (رسانه‌های رسمی، نخبگان، افکار عمومی) و در سطح بین‌المللی (شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌های جهانی) نیازمند رویکردی هم‌افزا و چندساحتی است.

ب. شکاف روایت‌های داخلی و پیامدهای امنیتی آن:

اگر گفتمان‌های داخلی در مورد امنیت ملی و سیاست خارجی به‌جای گفت‌وگوی هدفمند، به تقابل و تخریب یکدیگر منتهی شود، در نهایت پیامی دوگانه به بیرون مخابره می‌شود که می‌تواند محاسبات دشمن را بر مبنای ضعف یا دوپارگی داخلی شکل دهد و این خود به تهدیدی مضاعف منجر می‌شود.

6.راهبرد آینده‌نگرانه: انعطاف‌پذیری به‌جای جزم‌اندیشی

الف. تنوع‌سازی در ابزارهای سیاست خارجی:

سیاست خارجی موفق در جهان امروز نه بر اساس وفاداری به یک الگو، بلکه بر اساس توانایی در استفاده ترکیبی و انعطاف‌پذیر از ابزارهای مختلف تعریف می‌شود: از مقاومت فعال تا دیپلماسی چندجانبه، از ائتلاف‌های امنیتی تا جنگ نرم.

ب. شناخت دقیق دشمن، نه شخصیت‌سازی آن:

راهبرد موفق نیازمند تحلیل واقع‌بینانه از رفتار دشمن است، نه صرفاً تصویرسازی هیجانی یا شیطانی. دشمن‌شناسی راهبردی باید مبتنی بر داده‌های عینی، منافع متقابل، و شناخت الگوهای رفتاری باشد تا بتوان رفتارهای آینده را پیش‌بینی کرد و پاسخ مناسب داد.

جمع‌بندی نهایی

در شرایط پیچیده کنونی، ایران برای صیانت از منافع ملی خود نیازمند راهبردی هوشمندانه، چند‌ساحتی و منعطف است که بتواند میان مقاومت مشروع، دیپلماسی فعال، و انسجام داخلی توازن برقرار کند. عبور از دوگانه‌های تقلیل‌گرایانه (مقاومت یا تسلیم، مذاکره یا خیانت) و حرکت به‌سمت رویکردی سیستمی و واقع‌گرا، شاید مهم‌ترین نیاز سیاست‌گذاری امنیت ملی در مقطع حساس کنونی باشد.

در شرایط حساس و بحرانی که منطقه با آن مواجه است، هر اقدام نظامی یا سیاسی از سوی جمهوری اسلامی ایران، نه‌تنها در سطح داخلی یا منطقه‌ای، بلکه در ابعاد حقوقی و بین‌المللی نیز پیامد دارد. از این منظر:

  • راهبرد مؤثر باید تلفیقی باشد از بازدارندگی نظامی، مشروعیت حقوقی، و دیپلماسی فعال؛
  • هرگونه غفلت از زبان حقوق بین‌الملل و اصول تعامل بین‌المللی، ممکن است در بلندمدت هزینه‌هایی فراتر از میدان نبرد به‌همراه داشته باشد.
  • در نهایت، بهره‌گیری همزمان از قدرت سخت، قدرت نرم و قدرت قانونی، بهترین چارچوب برای دفاع از منافع ملی ایران در نظم پیچیده و متحول جهانی خواهد بود.

سه شنبه : 22 / 07 / 1404- 21 ربیع الثانی 1447- 14 اکتبر 2025



ارسال توسط افشار

اسلایدر