شیشه عمرفاشیسم و نظم نوین جهانی در دستان ایران و محور مقاومت
اسدالله افشار
قرن بیستویکم، برخلاف تصور نظریهپردازان لیبرال غربی، نه عصر«پایان تاریخ» بلکه دوران بازگشت تاریخ است؛ بازگشت ملتها، هویتها و مقاومتها در برابر فاشیسم مدرن که در پوشش «نظم نوین جهانی» ظاهر شده است. در این ساختار، ایالات متحده و همپیمانان اروپاییاش میکوشند با تلفیق قدرت نظامی، اقتصادی و رسانهای، جهان را در مدار منافع خود نگاه دارند؛ اما برخلاف قرن گذشته، این بار مرکزمقاومت علیه فاشیسم جهانی نه در اروپا، بلکه در خاورمیانه شکل گرفته است.
خاورمیانه امروز نه فقط جغرافیای جنگ و بحران، بلکه میدان اصلی نبرد گفتمانها و نظمها است. در این منطقه، تمدنهایی با پیشینههای تاریخی و دینی عمیق، در برابر پروژهی غربیسازی ایستادهاند و درصددند تا نظم جایگزینی بر پایه عدالت، استقلال و کرامت انسانی بنا کنند.
در این میان، جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر گفتمان مقاومت، استقلال سیاسی، و دیپلماسی فعال در محورهای منطقهای و جهانی (مانند بریکس و سازمان شانگهای)، به کانون فکری و راهبردی مبارزه با فاشیسم نوین بدل شده است.
فاشیسم در عصر حاضر دیگر چهرهی نظامی ندارد؛ بلکه با چهرهای اقتصادی، اطلاعاتی و فرهنگی بازمیگردد. پروژهی موسوم به «نظم نوین جهانی» در واقع تلاشی است برای تکقطبیسازی ذهنها و بازارها؛ اما ایران و محور مقاومت با گفتمان عدالتخواهی و معنویتمحور خود، این نظم را از درون به چالش کشیدهاند. از جنگ غزه تا نبرد ۱۲روزه ایران با رژیم صهیونیستی، از شکست پروژههای آمریکا در عراق و سوریه تا فروپاشی هیمنه رسانهای غرب در افکار عمومی، همه نشانههایی هستند از شکستن شیشهی نظم فاشیستی جهانی.
به تعبیر دقیق، ایران امروز نه تنها بازیگر، بلکه معمار فکری نظم بدیل جهانی است؛ نظمی که در آن قدرت، نه ابزار سلطه، بلکه خدمت به حقیقت و انسانیت خواهد بود.
۱. مفهوم مقاومت در برابر فاشیسم نوین
مقاومت، در معنای کلاسیک، صرفاً ایستادگی نظامی در برابر تجاوزگر نیست؛ بلکه فرایندی همهجانبه است که شامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و روانی میشود. در دوران معاصر، فاشیسم نوین به جای استفاده مستقیم از اسلحه، با ابزارهای نرم مانند رسانه، تحریم، کنترل اطلاعات و فشار اقتصادی، تلاش میکند ملتها را به زانو درآورد.(۱)
مقاومت در این چارچوب، به معنای ایستادگی در برابر سلطه فرهنگی و رسانهای نیز هست. ایران، به عنوان محور مقاومت، با گفتمان عدالتمحور و معنویتمحور، نه تنها در برابر تجاوزات نظامی، بلکه در برابر تلاشهای غرب برای مهندسی ذهن و هویت ملی ایستاده است. این مقاومت، ترکیبی است از:
- استقلال سیاسی و نظامی: توسعه توان دفاعی و فناوریهای پیشرفته (هستهای، پهپادی، سایبری) بدون وابستگی به قدرتهای خارجی.
- قدرت نرم و فرهنگی: تولید محتوای رسانهای مستقل، دیپلماسی فرهنگی و حضور فعال در رسانههای جهانی و شبکههای مردمی.
- اقتصاد مقاومتی: کاهش وابستگی به نظام مالی بینالمللی و ایجاد شبکههای تجاری و اقتصادی منطقهای و فرامنطقهای.
۱.۱) مقاومت اقتصادی
تحریمهای چندلایه غرب، به عنوان ابزار فاشیسم نوین، هدفی جز تسلیم ملتها ندارد؛ اما ایران با توسعه اقتصاد مقاومتی، بهرهگیری از ذخایر داخلی و ایجاد ارتباطات اقتصادی با کشورهای مستقل و بریکس، توانسته این فشارها را خنثی کند. این مقاومت اقتصادی، الگویی برای سایر کشورهای مستقل جهان نیز فراهم آورده است.(۲)
۱.۲ ) مقاومت رسانهای و فرهنگی
در برابر هژمونی رسانهای غرب، جمهوری اسلامی ایران با تأسیس رسانههای مستقل (پرستیوی، شبکههای منطقهای و دیجیتال) و حضور فعال در فضای مجازی، روایت واقعی خود را ارائه میدهد. این نوع مقاومت، شکستن تکصدایی رسانهای غرب است و نشان میدهد که حتی نظم رسانهای جهانی، قابلیت تغییر و مقابله دارد.(۳)
۱.۳) مقاومت سیاسی و دیپلماسی فعال
ایران با حضور مؤثر در سازمانهای منطقهای و بینالمللی، و با گفتمان عدالتخواهی، توانسته فضای دیپلماسی جهانی را به نفع ملل مستقل تغییر دهد. توافقات چندجانبه در بریکس، شانگهای و مجمع غیرمتعهدها نمونهای از اثرگذاری ایران در ایجاد نظم چندقطبی است که مقابله با فاشیسم جهانی را ممکن میسازد.(۴)
۲. نقش ایران در تغییر معادلات ژئوپولیتیک خاورمیانه
ایران، بهعنوان یک قدرت منطقهای مستقل، دردهههای اخیر نقش تعیینکنندهای دربازتعریف معادلات ژئوپولیتیک خاورمیانه ایفا کرده است. این نقش نه فقط از طریق توان نظامی، بلکه با استراتژیهای چندجانبه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی محقق شده است.
۲.۱ )محور مقاومت و موازنه قدرت
ایران با ایجاد و تقویت محور مقاومت در منطقه (حزبالله لبنان، انصارالله یمن، گروههای فلسطینی و شبکههای متحد) توانسته است توازن قدرت در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی و نفوذ آمریکا را برقرار کند. این محور، نه تنها در حوزه نظامی، بلکه در عرصههای اطلاعاتی و امنیتی، توانسته تهدیدات یکجانبه غرب را خنثی کند.(5)
۲.۲) دیپلماسی فعال و شبکهسازی منطقهای
دیپلماسی ایران مبتنی بر گفتمان عدالت، استقلال و امنیت جمعی است. با همکاری با کشورهای همسایه و ایجاد پیمانهای منطقهای (مانند همکاریهای اقتصادی و امنیتی با عراق، سوریه و عمان)، ایران توانسته است فضای تصمیمگیری مستقل از غرب را در منطقه گسترش دهد. این اقدام، مانع اجرای کامل طرحهای آمریکا و ناتو در خاورمیانه شده و سیاست یکقطبی غرب را به چالش کشیده است.(6)
۲.۳ (توان بازدارندگی نظامی و فناوری
ایران با توسعه فناوریهای دفاعی و نظامی، به ویژه در حوزه پهپاد، موشکهای بالستیک و سایبری، هزینه تجاوز برای دشمنان منطقهای و فرامنطقهای را بهطور قابل توجه افزایش داده است. این توان بازدارندگی، نمونهای از استراتژی موفق مقاومت در برابر فاشیسم نوین جهانی است که تلاش میکند با فشار اقتصادی و نظامی، ملتها را تسلیم کند.(7)
۲.۴) نقش ایران در تعادل انرژی و اقتصاد منطقهای
ایران با استفاده از منابع انرژی و شبکههای تجاری خود، توانسته است وابستگی منطقه به آمریکا و غرب را کاهش دهد. صادرات انرژی به کشورهای مستقل و مشارکت در پروژههای اقتصادی منطقهای (مانند پروژههای ترانزیتی و انرژی) باعث ایجاد شبکهای جایگزین برای نظم اقتصادی تکقطبی شده است. این رویکرد، بخش مهمی از مقاومت اقتصادی و ژئوپولیتیک ایران را تشکیل میدهد.(8)
۲.۵) مثالهای عملی: شکست پروژههای غرب در منطقه
- جنگ غزه و حمایت ایران از مقاومت فلسطین: نمایش توان بازدارندگی در برابر اسرائیل و شکست طرحهای غرب برای حذف محور مقاومت.
- بحران یمن و نقش انصارالله: خنثیسازی مداخله نظامی عربستان و متحدان غربی با حمایت اطلاعاتی و فناوری ایران.
- سوریه و عراق: کمک به دولتهای مستقل برای جلوگیری از سقوط کامل به دست تروریستهای مورد حمایت غرب.
۳. شکست پروژههای آمریکا و اسرائیل در منطقه
پروژههای آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه، که تحت عنوان «نظم نوین جهانی» و به بهانه مبارزه با تروریسم و گسترش دموکراسی ارائه میشوند، در دهههای اخیر با مقاومت فعال ملتها و محورهای مستقل منطقهای روبهرو شده و اغلب به شکست انجامیدهاند. این شکستها نه تنها در سطح نظامی، بلکه در حوزههای سیاسی، اقتصادی و رسانهای نیز قابل مشاهده است.
۳.۱) شکست نظامی و امنیتی
از دهه ۲۰۰۰ میلادی، تلاشهای آمریکا و اسرائیل برای تغییرمعادلات منطقهای و حذف محور مقاومت با شکست مواجه شده است:
- جنگ ۳۳ روزه لبنان (۲۰۰۶): مقاومت حزبالله توانست حمله اسرائیل را دفع و پروژه تضعیف محور مقاومت را ناکام کند.(9)
- بحران یمن و مقاومت انصارالله: حمله ائتلاف سعودی با پشتیبانی اطلاعاتی و نظامی غرب، نتوانست جنبش انصارالله را سرکوب کند. برعکس، توان بازدارندگی انصارالله در برابر حملات هوایی و دریایی افزایش یافت.(10)
- نبرد ۱۲ روزه ایران و اسرائیل: نشان داد که قدرت نظامی منطقهای ایران و محور مقاومت توانایی مقابله با فشار نظامی مستقیم و عملیاتهای محدود تهاجمی را دارد.(11)
۳.۲ ) شکست سیاسی و دیپلماتیک
تلاش آمریکا و اسرائیل برای ایجاد پروژههای سیاسی تکقطبی در منطقه، به ویژه ازطریق اعمال فشار بر دولتها و مذاکرههای تحمیلی، با شکست مواجه شده است:
- اعمال تحریمها و فشارهای دیپلماتیک علیه ایران نه تنها موجب تسلیم ایران نشد، بلکه به توسعه شبکههای همکاری با کشورهای مستقل و بریکس منجر شد.
- طرحهای صلح آمریکایی در فلسطین و غزه، که هدف آن مشروعیتبخشی به اسرائیل و حذف مقاومت بود، با شکست مواجه شد؛ مقاومت فلسطین توانست با حمایت رسانهای و فناوری اطلاعاتی ایران، روایت واقعی را به جهان منتقل کند.(12)
۳.۳) شکست رسانهای و روایتسازی
رسانههای غربی تلاش داشتند شکستهای نظامی و سیاسی خود را در قالب «موفقیتهای جزئی» و «مبارزه با تروریسم» توجیه کنند. اما محور مقاومت و رسانههای مستقل منطقهای (پرستیوی، المیادین و شبکههای مردمی) توانستند:
- حقیقت عملیاتهای نظامی اسرائیل و آمریکا را آشکار کنند؛
- روایت جهانی غربی از تجاوز و خشونت را خنثی سازند؛
- افکار عمومی جهانی را نسبت به مشروعیت مقاومت و حقانیت ملتها آگاه کنند.(13)
۳.۴ )پیامدهای شکست پروژههای غربی
شکست پروژههای آمریکا و اسرائیل، موجب تضعیف هژمونی تکقطبی غرب و افزایش اعتماد به نفس قدرتهای مستقل در منطقه شد. این شکستها نشان داد که نظم نوین جهانی، در قالب فاشیسم نرم و سلطه اقتصادی، قادر به تحقق کامل اهداف خود نیست؛ و جهان در مسیر نظم چندقطبی و عدالتمحور گام برمیدارد.
۴. دیپلماسی جهانی ایران و شکلگیری نظم چندقطبی
دیپلماسی ایران در دهههای اخیر نه تنها به حفظ استقلال ملی و مقابله با فشارهای آمریکا و اسرائیل منجر شده، بلکه نقش محوری در ایجاد نظم چندقطبی جهانی ایفا کرده است. این رویکرد دیپلماتیک، ترکیبی از مقاومت فعال، گفتمان عدالتمحور و همکاری منطقهای و فرامنطقهای است.
۴.۱ ) رویکرد چندجانبهگرایی
ایران با تأکید بردیپلماسی چندجانبه، توانسته است فضای بینالمللی را از انحصار آمریکا و غرب خارج کند. این رویکرد شامل:
- همکاری با بریکس و کشورهای غیرمتعهد برای مقابله با هژمونی تکقطبی؛
- مذاکرات منطقهای با همسایگان برای حل بحرانها و ایجاد امنیت جمعی؛
- توسعه شبکههای دیپلماتیک و اقتصادی مستقل برای کاهش فشار تحریمها و مداخلات خارجی.(14)
۴.۲ ) گفتمان عدالتمحور
ایران در عرصه بینالمللی، همواره گفتمان عدالت، استقلال و حقوق ملتها را پیش برده است. این گفتمان، نه تنها بازتابی ازارزشهای داخلی است، بلکه موجب الهامبخشی به سایرکشورهای مستقل جهان شده والگوی مقاومت در برابر فاشیسم نوین را ارائه میدهد.(15)
۴.۳ ) دیپلماسی منطقهای و امنیت جمعی
در خاورمیانه، ایران با تقویت روابط با کشورهایی چون عراق، سوریه، لبنان و عمان، توانسته شبکهای مستحکم از امنیت جمعی و همکاری منطقهای ایجاد کند. این شبکه، مانع اجرای پروژههای نظامی و اقتصادی غرب در منطقه شده و موازنه قوا را به نفع ملتهای مستقل تغییر داده است.(16)
۴.۴ ) دیپلماسی اقتصادی و انرژی
ایران با گسترش روابط اقتصادی با کشورهای مستقل و همکاری در حوزه انرژی (گاز، نفت، ترانزیت و زیرساختهای منطقهای) توانسته وابستگی منطقه به هژمونی غرب را کاهش دهد. این اقدامات، بخش مهمی از استراتژی چندقطبی ایران را تشکیل میدهد و نشان میدهد که قدرت اقتصادی مستقل، عنصر کلیدی مقاومت در برابر نظم تکقطبی است.(17)
۴.۵) پیامدهای جهانی
دیپلماسی فعال ایران موجب شده است:
- کاهش مشروعیت اقدامات آمریکا و متحدانش در جهان؛
- تقویت همکاری میان قدرتهای مستقل و ظهور نظم چندقطبی واقعی.
- ایجادزمینه برای شکلگیری گفتمان جهانی جایگزین،مبتنی برعدالت، استقلال واحترام به حقوق ملتها.
۵. نتیجهگیری: از مقاومت تا رهبری فکری جهان نو
تحلیل نقش ایران در خاورمیانه و عرصه بینالمللی نشان میدهد که مقاومت فعال، گفتمان عدالتمحور و دیپلماسی چندجانبه، نه تنها موجب شکستن پروژههای فاشیسم نوین آمریکا و اسرائیل شده، بلکه زمینهساز شکلگیری نظم چندقطبی و انسانی در جهان است.
۵.۱ (بازتعریف قدرت
ایران با ترکیب قدرت سخت (نظامی و امنیتی) و قدرت نرم (دیپلماسی، رسانه و فرهنگ) نشان داده است که قدرت واقعی، محدود به زور نظامی و اقتصادی نیست، بلکه شامل توان ایجاد همکاری، توازن و الگوسازی فکری و اخلاقی نیز میشود.(18)
۵.۲) شکست تکقطبی و ظهور نظم چندقطبی
پروژههای آمریکا و متحدان غربی، که در قالب نظم نوین جهانی ارائه شده بود، با مقاومت ایران و محور متحدانش در منطقه و جهان، با شکست مواجه شده است. این شکستها، نه تنها امنیت و استقلال منطقه را حفظ کرده، بلکه پیامد جهانی دارند و موجب تقویت شبکههای مستقل اقتصادی، سیاسی و امنیتی در جهان میشوند.(19)
۵.۳) نقش رسانه و فرهنگ در مقابله با فاشیسم
ایران با تولید محتوا و حضور فعال رسانهای، توانسته روایت جهانی را تغییردهد و افکار عمومی بینالملل را نسبت به مشروعیت مقاومت و اهداف عدالتمحور آگاه سازد. این تجربه نشان میدهد که مقاومت فکری و فرهنگی، مکمل مقاومت نظامی و سیاسی است و میتواند نظم فاشیستی نرم را خنثی کند.(20)
۵.۴ )افق پیش رو: رهبری فکری جهان نو
ایران با استمرار در این مسیر، نه تنها ملتی مقاوم باقی میماند، بلکه میتواند رهبری فکری جهان نو را در زمینههای عدالت، استقلال و کرامت انسانی به عهده گیرد. آینده جهانی که در آن، ملتها از سلطه و تحمیل رها شوند، به قدرت و اراده ملتهایی وابسته است که راه مقاومت، عدالت و گفتمان انسانی را برگزیدهاند.(21)
در جمعبندی، میتوان گفت که ایران و محور مقاومت در خاورمیانه، با ترکیب مقاومت سخت و نرم، نه تنها نظم تکقطبی غرب را به چالش کشیدهاند، بلکه الگویی برای جهان آینده ارائه دادهاند؛ الگویی که در آن، عدالت، استقلال، و کرامت انسانی جایگزین سلطه و زور میشود.
شنبه: 26 / 07 / 1404- 25 ربیع الثانی 1447- 18 اکتبر 2025
چاپ در پایگاه خبری تحلیلی نیک رو: شنبه ۲۶ / 07 / 1404- ۰۸ : 09– شناسه: ۱۱۳۷۷۶
لینک کوتاه: ۷۷۶ https://www.nikru.ir/p/113
پانوشت ها
- Edward S. Herman & Noam Chomsky, Manufacturing Consent, Pantheon Books, 1988.
- Richard Falk, Power Shift: On the New Global Order, Zed Books, 2016, p. 77.
- John Pilger, Tell Me No Lies: Investigative Journalism and Its Triumphs, Vintage, 2005.
4- بیانیه رسمی دبیرخانه بریکس، ژوهانسبورگ، اوت 2024.
- John Mearsheimer, The Tragedy of Great Power Politics, W.W. Norton, 2014, p. 232.
- بیانیه وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، «دیپلماسی منطقهای و امنیت جمعی»، آذر ۱۴۰۲.
- Michael Knights, Iran’s Military Strategy in the Middle East, Washington Institute, 2021, p. 58–72.
- گزارش شورای انرژی خاورمیانه، «نقش ایران در شبکه انرژی مستقل»، ۲۰۲۳.
9- Michael Knights, Lebanon 2006: Hezbollah’s Strategic Victory, Washington Institute, 2007, p. 44–57.
10- Toby Matthiesen, Sectarian Gulf: Bahrain, Saudi Arabia, and the Arab Spring That Wasn’t, Stanford University Press, 2013, p. 123–140.
11- بیانیه رسمی وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران، «نبرد ۱۲ روزه با رژیم صهیونیستی»، مهر ۱۴۰۲.
12- Edward S. Herman & Noam Chomsky, Manufacturing Consent, Pantheon Books, 1988, p. 112–130.
13- John Pilger, Tell Me No Lies, Vintage, 2005, p. 201–215.
14- بیانیه رسمی دبیرخانه بریکس، ژوهانسبورگ، اوت ۲۰۲۴.
15- Edward S. Herman & Noam Chomsky, Manufacturing Consent, Pantheon Books, 1988, p. 145–162.
16- بیانیه وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، «دیپلماسی منطقهای و امنیت جمعی»، آذر ۱۴۰۲.
17- گزارش شورای انرژی خاورمیانه، «نقش ایران در شبکه انرژی مستقل»، ۲۰۲۳.
18- Michael Knights, Iran’s Military Strategy in the Middle East, Washington Institute, 2021, p. 58–72.
19- John Mearsheimer, The Tragedy of Great Power Politics, W.W. Norton, 2014, p. 232–245.
20- John Pilger, Tell Me No Lies, Vintage, 2005, p. 201–215.
21- بیانیه رسمی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، «راهبرد مقاومت و رهبری فکری»، آذر ۱۴۰۲.

