قدرت دریایی ایران؛ مظهر اقتدار و امنیت

اسدالله افشار

فارن افرز در 19 تیر 2024 مقاله ای با عنوان "قدرت نوین دریایی ایران" به قلم حمیدرضا عزیزی منتشر کرد. در این یادداشت، جنبه‌های مختلف مقاله را بررسی می‌کنیم و موضوع را از منظری تازه مورد بررسی قرار می‌دهیم.

عزیزی در ابتدای این مقاله و در سطور ابتدایی می گوید: «از آغاز جنگ در نوار غزه در 7 اکتبر2023، دریای سرخ به میدان جنگ دوم تبدیل شده است. حوثی ها، که گروهی مسلح و مستقر در یمن هستند از حمایت ایران بر خوردارند موشک پرتاب کرده و پهپادهای مسلح خود را برای حمله به کشتی‌های تجاری که از مسیر دریایی عبور می‌کنند، به پرواز در آورده اند.»

عزیزی در بخش دیگری از یادداشت می نویسد: «حوثی ها ممکن است این حمله را رهبری کنند، اما به تنهایی عمل نمی کنند». مطمئنا حوثی ها به تنهایی دست به چنین اقدامی نمی زنند. در سناریویی که اسرائیل، ائتلاف‌های دیرینه با قدرت‌های خارجی دارد، از حمایت نظامی، مالی و رسانه‌ای مستمر برخوردار می‌شود که منجر به اقداماتی می‌شود که امنیت منطقه را تهدید می‌کند، و لذا این برای طرف‌های دیگر قابل درک است که برای حفظ امنیت و بقای خود، اتحاد ایجاد کنند.

عزیزی در بخشی دیگر از این مقاله اشاره می کند که «اما اخیراً نیروی دریایی ایران به شناورهای پیشرفته تری از جمله زیردریایی های جدید و ناوهای جنگی مجهز به موشک دست یافته و برد مؤثر آن تا اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام خواهد رسید. این تغییرات مطابق با دکترین «دفاع پیشرو» ایران است که پس از جنگ ایران و عراق در سال 1988 اتخاذ شد و در اوایل دهه 2000 تثبیت شد. کاربرد دکترین دفاعی پیشرو مورد اشاره عزیزی در این چارچوب است که به خطر انداختن امنیت یک کشور توسط نیروهای فرامنطقه ای نیازمند واکنش فرامنطقه ای است.

عزیزی ضمن تأکید بر قرار گرفتن نیروی دریایی نوسازی شده ایران در قلب استراتژی نظامی کشور، خاطرنشان می کند: «پیش از این، پایگاه های نظامی آمریکا در کشورهای خلیج [فارس] اهداف آسانی را ارائه می کردند. زمانی که تنش‌های دیپلماتیک تشدید شد و واشنگتن فشارهای خود را بر تهران تشدید کرد، ایران توانست تهدید به حمله به پایگاه آمریکا کند. اما طی دو سال گذشته، ایران اقداماتی را برای آشتی با همسایگان عرب خود انجام داده است. تهدیدات تهران علیه آمریکا نتیجه آن را به میزان قابل توجهی کاهش داده است.

توجه به این نکته حائز اهمیت است که تقویت روابط ایران با کشورهای عربی همسایه منوط به عدم انجام اقدامات نظامی علیه ایران از خاک آنهاست. کشورهای همسایه هیچ علاقه ای به تشدید تنش در داخل مرزهای خود ندارند. این معادله ساده است: بدون تهدیدات ناشی از پایگاه های آمریکایی در این کشورها در خاک ایران، هیچ خطر قریب الوقوعی وجود ندارد. در غیر این صورت، پایگاه های آمریکایی در قلمرو این کشورها به اهداف قانونی تبدیل می شوند.

بر اساس آنچه عزیزی می گوید، «ایران شروع به تمرکز تهدیدات خود بر منافع آمریکا در نقاط دورتر کرده است». با این حال، این به معنای تقویت امنیت پایگاه های آمریکایی در منطقه نیست. در عوض، به سادگی نشان دهنده علاقه ایران به تنوع بخشیدن به اهدافش است.

عزیزی در بخشی دیگر از یادداشت خود ایجاد چارچوب امنیتی در منطقه با حضور ایران را پیشنهاد کرده و گفته است: پیمان عدم تجاوز بین ایران و همسایگانش می تواند اولین گام در جهت ایجاد چارچوب امنیتی منطقه ای باشد، چرا که باعث تقویت اعتماد و افزایش سطح امنیت و مانع ازاحتمال درگیری در دریا می شود. آمریکا باید برای شرکا و متحدان خود روشن کند که از چنین مذاکراتی حمایت می کند. اگر آمریکا طرفدار چنین مذاکراتی است، باید در نظر داشته باشد که حضور پایگاه های آمریکایی در منطقه یکی از موضوعات اصلی مطرح شده خواهد بود. اساساً، این پایگاه‌ها مانع مهمی برای ایجاد یک چارچوب امنیتی منطقه‌ای شامل ایران و کشورهای عرب خلیج فارس هستند.

همچنین عزیزی در بخشی دیگر از یادداشت خود پیشنهاد می‌کند که «آمریکا در کنار تلاش‌های دیپلماتیک خود، شرکای منطقه‌ای خود را به اقدامات نظامی برای مهار چالش دریایی ایران ترغیب کند». باید این سئوال مطرح شود که آیا کشورهای منطقه مایل به همکاری با آمریکا در رسیدگی به مسائل مربوط به ایران و عبور از چالش‌های امنیتی جدید هستند؟ به نظر می رسد که بازارهای مالی، بخش های تجاری و برنامه های توسعه این کشورها ممکن است تمایلی به درگیر شدن در چنین تنش هایی نداشته باشند.

از سوی دیگر، همکاری های دریایی ایران، روسیه و چین یک مثلث مستحکم را تشکیل نمی دهد و کشوری مانند چین علاوه بر همکاری های دریایی با ایران و روسیه، روابط دریایی خود را با کشورهای منطقه تقویت کرده است. برای مثال می‌توان به رزمایش مشترک چین و امارات متحده عربی اشاره کرد که بر گسترش روابط بین این کشورها تأکید می‌کند. در نتیجه، کشورهای منطقه ممکن است برنامه های جایگزین را برای افزایش امنیت خود بررسی کنند.

عزیزی در پایان مقاله می نویسد: «واشنگتن باید از تمام ابزارهای دیپلماتیک و نظامی خود استفاده کند تا تهران را از مزیتی که در دریا به دنبال آن است، محروم کند.»

اینکه واشنگتن تا چه حد می تواند ظرفیت های دیپلماتیک و نظامی خود را گسترش دهد هنوز مشخص نیست. مناقشه اوکراین و مشکل روسیه، نسل کشی در غزه، قدرت رو به رشد چین و اکنون نگرانی جدیدی به نام قدرت دریایی ایران که یک قدرت تازه پرتوان پرنفوذ بشمار می آید، ذهن واشنگتن را در مورد ایران به خود مشغول کرده است. و اکنون این آمریکاست که باید انتخاب خود را انجام دهد و روی گزینه های خاص تمرکز کند. اگر نیروی دریایی ایران یکی از این گزینه ها باشد، ایران نیز انتخاب های خاص خود را خواهد داشت.[1]

شایان ذکراست:

1- در رده بندی سال 2023 "فهرست جهانی کشتی‌های جنگی مدرن نظامی" (WDMMW) نیروی دریایی ایران با کسب امتیاز 50.3 در رده نوزدهمین نیروی دریایی قوی جهان؛ بالاتر از کشورهایی چون کانادا، برزیل، استرالیا، یونان، هلند،اوکراین و بلژیک قرار گرفت.

2-نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران (به‌اختصار: نداجا) یکی ازچهار نیروی زیرمجموعه ارتش جمهوری اسلامی ایران است، که مسئولیت حفاظت و نگهبانی از آب‌های سرزمینی ایران در دریای عمان و دریای خزر را برعهده دارد. نیروی دریایی سپاه پاسداران نیز در خلیج فارس مستقر می‌باشد.

3- نیروی دریایی جمهوری اسلامی مظهر اقتدار ایران اسلامی در دفاع از مرزهای آبی است. امروزه نیروی دریایی ضمن تلاش موفق در عرصه روزآمدسازی و توانمندسازی خود با نمایش وحدت و همدلی با دیگر نیروهای مسلح توانسته است تا یک قدرت نوظهور در عرصه امنیت منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای را به منصه ظهور برساند.

4- نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با طراحی برنامه‌های راهبردی تاکنون توانسته است، دستاوردها و توفیقات زیادی را برای کشور چه در بخش حضور در حوزه ماموریت جدید تا دریای مدیترانه و اقیانوس آرام و چه در بخش اعمال سیادت دریایی و حفظ امنیت برای خطوط مواصلاتی تجاری و مبارزه با دزدان دریایی و ... کسب کند.

5- امروزه درک‌ این‌ مسأله‌ که نیروی دریایی باید بسیار قدرتمند باشد تا بتواند در مقابل نیروهای نظامی رقبای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای ایستادگی کند، مهم است، چنانچه این موضوع از جانب‌ سیاستمداران ایران، به‌خصوص از سوی عالی ترین مقام کشور؛ یعنی مقام معظم رهبری، باعث شده نیروی دریایی در طول یک دهه گذشته همواره مورد توجه قرار گرفته‌ و با ایجاد تحول اساسی به بازوی اقتدار ایران در عرصه دریاها تبدیل شود.[2]

6- از نگاه متخصصان اهل فن و صاحب نظران این حوزه مهم؛ اکنون ایران در نوع خود یکی از کنشگران مؤثردرحوزه قدرت دریایی است ودرادامه راه نیزبا توسعه توانمندی‌های دریایی خود، تا جای ممکن موقعیتش در این حوزه را ارتقا خواهد بخشید. این یک مطالبه عمومی از جانب مردم ایران است که بایستی محقق شود.

7- ایران در حال برداشتن گام‌هایی بلند در تمامی حوزه‌های مرتبط با قدرت دریایی خود است و اکنون این حوزه به یکی از منابع قدرت و غرور ملی برای ایرانیان تبدیل شده است. در شرایط کنونی، نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به پشتوانه مردم و قابلیت‌ها و قدرت بومی خود، به یکی نیروی دریایی خاص و قدرتمند در جهان تبدیل شده که البته آینده‌ای کامل روشن نیز پیش روی آن قرار دارد. آینده‌ای که برای دشمنان ایران ناامید کننده و برای دوستانِ ایران، امید بخش و روشن خواهد بود.[3]

یکشنبه: 31 / 04 / 1403- 15 محرم الحرام 1446- 21 جولای 2024


1- Akbari. Zahra. The new concerns of an overextended power. Translator; Asadollah Afshar. Tehrantimes/ July 20, 2024 - 22:17

[2]- گفت و گو دریادار شهرام ایرانی فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با برنامه اینسایت شبکه پرس تی وی. خبرگزاری مهر؛ 22 آذر ماه 1401. کد خبر 5653427 .

[3] - همان.



ارسال توسط افشار

انتظارات از دولت اجماع ملی رییس جمهور منتخب

اسدالله افشار

رئیس‌جمهور منتخب؛ آقای پزشکیان با روحیه عدالت‌خواهانه‌ای که دارند بلاشک تمامی اهتمام خود را متوجه پاسداشت ارزش‌های نظام و حل مشکلات مردم خواهند نمود و قطعا در این راستا باید وزرایی را به مجلس معرفی نمایند که مثل خودش ساده‌زیست باشند، بر مردمداری تکیه کنند و اصول و آرمان‌های انقلاب را با جان و دل در عمل باور عمیق داشته باشند.

مردم انتظار دارند رییس جمهور منتخب و دولت کارآمد وی با توجه به زمینه‌های مساعدی که در آینده شکل خواهند داد؛ مشکلات اقتصادی، معیشتی ، رفاهی، بهداشتی و درمانی مورد انتظار جامعه را با اولویت بندی و برنامه ریزی علمی مدون در سه زمان کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت با لحاظ کردن منافع و مصالح ملی و آرمان‌های بزرگ خدشه ناپذیرملت ایران حل نماید. والبته تحقق این امر مهم با کمک و همکاری آحاد جامعه و همه گروه‌های سیاسی و دو قوه مقننه و قضاییه و نخبگان علمی کشور شدنی و امکان پذیر می باشد و لذا در این مسیر باید از تمام ظرفیت ها و استعدادهای بیان شده در جهت آینده و توسعه کشور استفاده و بهره برداری شود.

بدون شک بارویکرد قابل تحسین رییس جمهورمنتخب و ریل گذاری جدید در سیاست گذاری ها و امور اجرایی کشور، و با همدلی و اجماع ملی و دوری ازاختلافات و نزاع های سیاسی داخلی و بهره گیری از همه ظرفیت های ملی، می توانیم از مشکلات، بحران ها و چالش های داخلی و بین المللی پیش رو عبور نماییم و با سربلندی و وفاق ملی از آن پیروز خارج شویم.

رئیس جمهور منتخب در روزهای حساسی بسر می برد و از دغدغه های مهم ایشان در این ایام گذار، انتخاب وزرای کابینه می باشد که بسیار مهم و اتفاق تأثیرگذاری در تحقق وعده های ایشان است که در صورت عدم هماهنگی وزرا با او می تواند برای او گران تمام شود و نتواند عهد و پیمانی که با مردم بسته است اجرایی و عملیاتی نماید و شاید این دغدغه جدی در جناب پزشکیان باعث شده کارگروه انتخاب وزرای پیشنهادی را به راه اندازد تا بتواند با بهره گیری از افراد علمی و سیاسی که قبلا دستی در قدرت و سیاست داشته اند بهترین ها را با توجه به شاخص های داده شده از سوی وی به کار گیرد تا برنامه ها و وعدهایش را اجرا و پیاده نماید. اکنون ضرورت ایجاب می کند شفاف و صریح در این خصوص برخی نکات را با رییس جمهور منتخب عزیز مطرح و یادآوری نمایم؛ باشد که مفید واقع گردد و تیم رسانه ای ایشان این یادداشت را به سمع و نظروی برسانند انشاءا...

1-بهره‌بردن از نظرات کارشناسان خوب است اما کاش درکارگروه ها ازکارشناسان سیاسی و اقتصادی خوش نام استفاده می شد که قبلا امتحانشان را با موفقیت گذرانده اند و خود از مسببان و بانیان وضع موجود نبودند! می ترسم انتخاب آنان و پیشنهادشان به شما در آینده پاشنه آشیل دولت شما گردد. لطفا خودتان بیشتر دقت کنید و نامزدهایی که مردم، نظام و رهبری را قبول ندارند حذف و به مجلس معرفی ننمایید.

2- لطفا هشیارباشید تحت عنوان دولت اجماع ملی از بکارگیری افراد غیرشایسته که باندی، جناحی و گروهی می باشند اجتناب شود و منافع مردم و منافع ملی فدای این جماعت ابن الوقت عاشق سینه چاک شهرت قدرت و سیاست نشود. کشور کم از این بی مایگان آسیب و صدمه نخورده است. در نیت خیر شما تردیدی نیست اما گاهی با وسوسه در این زمینه می توانید سره از ناسره را تشخیص دهید.

3- دردولت اجماع ملی؛ جایی برای افراد متملق و چرب زبان و چاپلوس وجود ندارد و باید با فرایندی که ایجاد می شود به دنبال جذب و استفاده از نیروهای دلسوز کارآمد متخصص سالم دلسوز و شخصیت های نخبه ملی ایران دوست بود تا شکاف ها و اختلافات میان دولت و حاکمیت و هردو با مردم بر سر چند ده موضوعات متفاوت و متعدد داخلی و خارجی به حداقل ممکن برسد. قطعا این نکته بیان شده برای رییس جمهور منتخب از اهمیت ویژه برخوردار است و مسلما به این موضوع نگاه ویژه ای خواهند داشت.

4- ایجاد و تشکیل دولت اجماع ملی برای اولین بار می تواند بعد از 45 سال از عمر انقلاب اتفاق میمون و مبارکی باشد اگر بدون تنش و بدون اختلاف تحقق یابد می تواند مایه امید، آرامش و وفاق ملی در اداره خوب کشور گردد و موجب دوام و قوام انقلاب گردد.

5- دولت اجماع ملی می تواند«گفتمان آرامش و صلح» باشد ودرتمامی عرصه ها ازسیاسی گرفته تا اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و رفع مشکلات داخلی و بین المللی کارگشایی وگره گشایی نماید وکشوررا ازبحران ها و چالش های چند وجهی نجات بخشد و کشتی انقلاب را در تلاطم امواج توطئه ها، فتنه ها و آشوب ها که از سوی دشمنان این ملت هر لحظه طراحی می شود به ساحل امن رساند. لذا با دولت اجماع ملی می توان اصلاحات چندوجهی در کشور انجام داد و میوه آن را که همانا کاهش تنش ها و بحران ها در داخل و در سطح بین الملل است چید و شاهد اقتدارملی و ثبوت کشور بود.

6- با دولت اجماع ملی کارآمد که برپایه وفاق ملی با روحیه عدالت‌خواهانه‌ شکل می گیرد؛ تحقق امور ذیل که از دغدغه های ملی رهبری معظم انقلاب، رییس جمهور منتخب و مردم است امکان پذیر می باشد: از شوک درمانی ها پرهیز می شود؛ نرخ ارز کنترل، کاهشی و نزولی می شود؛با مدیریت از رفتارهاي تشنج‌آفرين اجتماعي و مانورهاي تندروانه جلوگیری بعمل خواهد آمد؛ انتظارات تورمي و نوسانات نرخ ارز کنترل می گردد؛ تبليغات مسموم تنش زای بين‌المللي خنثی خواهد شد؛ گفتمان بين‌المللي مؤثر می شود؛ تاثير گفتمان تنش‌آفرين خارجي کم اثر و بی اثر می شود؛ گفتمان‌هاي داخلي و وفاق و اجماع سیاسی پررنگ تر می گردد؛ سياست پولي سياست مالي منضبط می شود؛ سياست پولي و استقلال بانك مركزي براي اعمال ابزارهاي سياستي تقویت می شود؛ تحریم های سنگین ضد حقوق بشری استکبار غرب و متحدان اروپایی غرب کاهشی، کم اثر و انشاءا... رفع خواهد شد؛ كارها بهبود نسبي پيدا مي‌كند، اميد و انتظارات مثبت مردم محقق می شود؛ همكاري‌هاي منطقه‌اي با قوت با همسایگان ادامه پیدا خواهد کرد؛ سياست تسهيل صادرات و كاهش تدريجي كنترل‌هاي صادراتي براي افزايش درآمد‌هاي ارزي تحقق خواهد یافت؛ و ...

بلاشک و بدون تردید با دولت اجماع ملی کارآمد؛ ثبات سیاسی( داخلی و بین المللی)، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی در کشورشکل خواهد گرفت و در این خصوص باید همه با تمام وجود رییس جمهور منتخب را یاری رسانیم و بر این مهم اتفاق نظر نماییم و رییس جمهور منتخب نیز باید با انتخاب وزرا و کابینه بدون حاشیه خود این ایده ملی خویش را به سامان و سرانجام رساند تا اعتماد و امید در جامعه دوباره احیا و زنده شود. توفیق رییس جمهور منتخب آرزوی قلبی ایران و ایرانیان عزیز در هر کجای جهان باشد، است.

جمعه: 29 / 04 / 1403- 13 محرم الحرام 1446- 19 جولای 2024



ارسال توسط افشار

گذری بر وقایع پس از شهادت امام حسین(ع)

اسدالله افشار

با آب طلا نام حسین قاب کنید

با نام حسین یادی از آب کنید

خواهید که سر بلندو جاوید شوید

تا آخر عمر تکیه به ارباب کنید

محققان ومورخین صاحب نام معتقدندوقایعی که بعدازشهادت امام حسین(ع)ازکربلاتامدینه برای اهل‌بیت(ع) اتفاق افتاده خیلی بیشتر از آن است که بتوان بطور مختصر آن ها را بیان کرد. آن ها از سوی دیگر براین باورند که بیشتر وقایع را ثبت نکرده‌اند و یا اگر ثبت کرده اند به تاریخ دقیق آن اشاره نشده است. در هر صورت در این یادداشت کوتاه به برخی از آن ها اشاراتی خواهیم داشت:

1- اهانت به پیکر امام حسین(ع)

پس ازآن که سنان سرامام (ع) را به خولی داد. سپاهیان عمر سعد هر چه را که حضرت به تن داشت ، غارت کردند. قیس بن اشعث و بحر بن کعب ، (لباس‌) (1) ، اسود بن خالد اودی (نعلین‌)، جمیع بن خلق اودی (شمشیر) ، اخنس بن مرثد (عمامه)، بجدل بن سلیم (انگشتر) و عمر بن سعد، (زره) (2) آن حضرت را ربودند.

2- غارت خیمه‌ها

سال ۶۱ هجری‌قمری، عصر روز دهم محرم لشکر یزید بعد از اینکه امام حسین (ع) را به شهادت رساند به دستور فرماندهان خود به غارت و آتش زدن خیمه‌ها و آزار و اذیت خاندان نبوت پرداختند، آن نامردمان به سوی خیمه‌های حرم امام حسین (ع) روی آوردند و اثاث و البسه و شتران را به یغما بردند. آنان در این امر بر یکدیگر سبقت می‌ گرفتند.(3) شمربه قصد کشتن امام سجاد(ع) همراه گروهی ازسپاهیان، وارد خیمه‌گاه شدند که زینب(س) مانع این کار شد. به نقلی دیگر برخی از سپاهیان عمر بن سعد به این امر اعتراض کردند. (4) عمر بن سعد دستور داد زنان حرم را در چادری جمع کردند و نفراتی را بر نگهبانی و محافظت آنان گماشت. (5)

3- تاختن اسب بر بدن امام

به دستور عمر بن سعد و در اجرای فرمان ابن زیاد، ده نفر داوطلب از سپاهیان کوفه، با اسبان‌شان بدن امام حسین(ع) را لگدکوب کردند و استخوان‌های سینه و پشت آن حضرت را در هم شکستند. (6)

اسحاق بن حویه (7) ، اخنس بن مرثد (8) حکیم بن طفیل ، عمرو بن صبیح ، رجاء بن منقذ عبدی ، سالم بن خیثمه جعفی ، واحظ بن ناعم، صالح بن وهب جعفی، هانی بن شبث خضرمی و اسید بن مالک (9) با اسب بر بدن امام تاختند.

4-فرستادن سرهای شهدا به کوفه

عمر بن سعد ملعون در همان روز سرامام حسین(ع) را به همراه خولی بن یزید اصبحی و حمید بن مسلم ازدی به سوی عبیدالله بن زیاد فرستاد. او همچنین دستور داد سر شهدای کربلا را نیز از بدن جدا کنند و آنها را که هفتاد و دوسربودند با شمر بن ذی الجوشن و قیس بن اشعث، عمرو بن حجاج و عزره بن قیس روانه کوفه کرد. (10)

5-اسارت اهل بیت امام

به دستور عمر بن سعد اجساد لشکریان کوفه دفن شدند اما پیکرهای امام حسین(ع) و یارانش بر زمین ماند. (11) امام سجاد(ع) که بیمار بود، به همراه حضرت زینب(س) و بقیه بازماندگان، به اسارت گرفته شده و به دستور عمر سعد ملعون در روز یازدهم محرم دستور کوچ از کربلا به سوی کوفه نزد ابن زیاد و سپس به شام، دربار یزید فاسد جانی داده می شود.(12) اسرا در مدتی که در شام بودند بنابرروایتی در یک خرابه به صورت زندانی نگهداری می‌شدند(13 ) و در این مدت یزید ملعون چندین مرتبه خواست که امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ را شهید کند که خانم زینب مانع می‌شدند.

6- دفن شهدا

روز یازدهم (14) یا سیزدهم محرم (15) را زمان دفن شهدای کربلا بیان کرده‌اند. بنابر برخی اقوال، پس از بازگشت ابن سعد ویارانش، جماعتی از بنی اسدکه درنزدیکی کربلا منزل داشتند به صحنه کربلا وارد شدند و درپاسی ازشب که ایمن ازدشمن بودند،برامام حسین(ع) ویارانش نماز گزاردند وآنان رادفن کردند. (16)

درباره اسامی و تعداد شهداي كربلا

درباره تعداد شهدا، در منابع اختلاف است؛ اما در بیشترِ منابع تاریخی، تعداد یاران امام حسین(ع) در روز عاشورا، ۷۲ تن ذکر شده است (17) که ۱۸ نفر از بنی‌هاشم، و بقیه از دیگر قبایل بوده‌اند. همچنین همین منابع می‌گویند که نیروهای امام حسین(ع) شامل ۳۲ تن سواره و ۴۰ تن پیاده بودند. شیخ مفید در ارشاد، تعداد سرهای شهدای کربلا را ۷۲ سر ذكر كرده است. بَلاذُری در أنساب الاشراف سرهای جدا شده را ۷۲ تن ذكر کرده است ولی او از أَبي‏ مِخْنف نقل می‌کند که قبیله کنده ۱۳ سر، قبیله هوازن ۲۰ سر، قبیله بنی‌تمیم ۱۷ سر، قبیله بنی‌اسد ۱۶ سر، قبیله مذحج ۷ سر و قیس ۹ سر را با خود به نزد ابن زیاد آوردند. (18)

برخی منابع، اعداد دیگری نیز بیان کرده‌اند:

مسعودی : جمیع کسانی که با حسین(ع) در روز عاشورا در کربلا کشته شده‌‏اند، ۸۷ نفر بوده‏‌اند. (19)

بعضی روایت کرده‏‌اند که در آن روز تعداد شهیدان ۶۱ بوده است (20) ، ولی ممکن است این راویان، شهدای اهل بیت(ع) و بنی‌هاشم را به این عدد اضافه نکرده باشند. چرا که اگر تعداد شهدای از اهل بیت و همچنین بنی هاشم را به این عدد اضافه کنیم، تعداد شهدای قول بعدی به دست می‌آید.

سید بن طاووس: روایت شده است که اصحاب حسین(ع)، ۷۸ نفر بوده‌‏اند(21) و با امام (ع) ۷۹ نفر می‌‏شوند.

مجلسی از محمد بن ابی‌طالب نقل کرده است که تعداد آنها ۸۲ نفر بوده است . (22)

از امام باقر (ع) نقل کرده‌‏اند که شهدای کربلا ۴۵ سواره و ۱۰۰ نفر پیاده بوده‏‌اند. (23)

1- شهدای بنی هاشم

بنابرآنچه در منابع معتبر آمده، به جز امام حسین(ع) ۱۸ تن از بنی هاشم در کربلا به شهادت رسیده‌اند.

2- شهادت فرزندان امام علی(ع)

در میان فرزندان امام علی(ع) به جز امام حسین(ع)، شش تن دیگر در کربلا شهید شدند:

۱. حضرت عباس، ۲. عبداللّه ، ۳. عثمان، ۴. جعفر، ۵ . ابوبکر، ۶. محمد.

3- شهادت فرزندان امام حسن(ع)

در کربلا سه فرزند از امام حسن(ع) به شهادت رسید: ۱. قاسم، ۲. ابوبکر، ۳. عبدالله.

4- شهادت فرزندان امام حسین(ع)

در روز عاشورا دو فرزند از امام حسین(ع) به شهادت رسیدند:

۱. علی بن حسین مشهور به حضرت علی اکبر(ع) ، ۲. عبداللّه بن حسین مشهور به حضرت علی اصغر(ع).

5- شهادت افراد قبیله بنی هاشم

۱. جعفر بن عقیل، ۲. عبدالرحمان بن عقیل، ۳. عبدالله بن عقیل ، ۴. محمد بن ابی سعید بن عقیل، ۵. عبدالله بن مسلم بن عقیل، ۶. محمد بن عبدالله بن جعفر، ۷. عون بن عبدالله بن جعفر.

نام‌های ۴۲ نفراز بنی هاشم به عنوان شهدای کربلا، فقط در برخی از منابع ذکر شده است که در ذیل ذکر می شود:

ابراهیم بن علی؛ عبّاس اصغر بن علی ؛ جعفر بن علی؛ عبداللّه اکبر بن علی؛ عبداللّه اصغر بن علی؛ عبیداللّه بن علی؛ عمربن علی ؛ عتیق بن علی؛ قاسم بن علی؛ بشربن حسن ؛ عمربن حسن ؛ ابوبکر بن حسین؛ ابوبکربن قاسم بن حسین؛ابراهیم بن حسین؛جعفربن حسین؛ حمزه بن حسین؛زیدبن حسین؛ قاسم بن حسین؛محمّد بن حسین؛ عمر بن حسین؛ محمّد بن عقیل؛ محمّد بن عبداللّه بن عقیل؛ حمزه بن عقیل؛علی بن عقیل؛ عَون بن عقیل؛ جعفر بن محمّد بن عقیل؛ ابو سعید بن عقیل؛ ابراهیم بن مسلم بن عقیل؛ محمّد بن مسلم بن عقیل؛ عبدالرحمان بن مسلم بن عقیل؛ عبیداللّه بن مسلم بن عقیل؛ ابوعبداللّه بن مسلم بن عقیل؛ علی بن مسلم بن عقیل؛ ابراهیم بن جعفر؛ ابوبکر بن عبداللّه بن جعفر؛ عون اصغر بن عبداللّه بن جعفر؛ حسین بن عبداللّه بن جعفر؛ عبیداللّه بن عبداللّه بن جعفر؛ عون بن جعفر بن جعفر؛ محمّد بن جعفر ؛محمّد بن عبّاس ؛ احمد بن محمّد هاشمی.

6- شهادت یاران امام حسین از صحابه پیامبر(ص)

اَنَس بن حارث؛ عبدالرحمان بن عبد ربّ انصاری؛ مُسلم بن عَوسَجه اسدی .

7- شهادت یاران امام حسین از اصحاب امام علی(ع)

ابوثُمامه عمرو بن عبداللّه صائِدی؛ حبیب بن مُظاهِراسدی؛ زاهر، غلام عمرو بن حَمِق ؛ عمار بن ابی سلامه دالانی؛سعد بن حارث خُزاعی،غلام امیرالمؤمنین؛عبداللّه بن عُمَیرکَلْبی؛کَردوس بن زهیر؛نافع بن هلال بجلی.

8- شهادت اصحاب امام حسین(ع)

ابراهیم بن حُصَین اسدی؛ برادرزاده حُذَیفة بن اَسید غِفاری؛ ابوهَیاج؛ اَدهَم بن امیه؛ انیس بن مَعقِل اَصبَحی ؛ بُرَیر بن خُضَیر ؛ بشیر بن عمروحضرمی ؛ جابر بن حَجّاج ؛ جبله بن علی شیبانی ؛ جُنَاده بن حارث ؛ جُندَب بن حجیر؛ جون غلام ابوذر؛ جوین بن مالک؛ حارث بن اِمرؤ القیس؛ حارث بن نبهان؛ غلام حمزه بن عبدالمطلب؛ حتوف بن حارث؛ حجاج بن زید؛ حَجّاج بن مَسروق؛ حُرّبن یزید ریاحی؛ حلّاس بن عمرو نُعمان بن عمرو؛ حَنظَلة بن اسعد؛ رافع، هم‌پیمان بنی شنده؛ رُمَیث بن عمرو؛ زُهَیربن بِشْرخَثعَمی؛ زُهَیربن سلیم اَزْدی؛ زُهَیربن قَین بَجَلی؛ زید بن مَعقِل؛ سالم، هم‌پیمان ابن مدنیه؛ سعد بن حنظله تمیمی؛ سعید بن عبداللّه حنفی؛ سعید بن کَردَم ؛ سلیمان، غلام امام حسین(ع) ؛ سلیمان بن ربیعه ؛ سوّار بن ابی حِمیر ؛ سُوَید بن عمرو بن ابی مُطاع ؛ سیف بن حارث جابری ؛ شَبیب بن عبداللّه نَهشَلی ؛ سیف بن مالک ؛ ضَرغامة بن مالک شَوذَب ؛ ضُباب بن عامر ؛ عابس بن ابی شبیب شاکری؛ عامر بن مسلم عبدی؛ سالم، غلام عامربن مسلم؛عباد بن ابی مهاجر ؛ عبدالرحمان بن عبداللّه اَرحَبی (یزَنی) ؛ عبداللّه بن قیس غِفاری ؛ عبدالرحمان بن قیس غِفاری ؛ عُقْبه بن صَلت ؛ عمّار بن حسّان طایی؛ عمران بن کعب ؛ عمر بن اَحدوث حَضرَمی؛ عمرو بن خالد صَیداوی؛ سعد غلام عمرو بن خالد صیداوی ؛ عمرو بن خالد ازدی؛ خالد بن عمرو اَزْدی؛ عمرو بن ضَبیعه ؛ عمرو بن عبداللّه جُندَعی ؛ عمرو بن قَرَظَه انصاری؛ غلام ترک ؛ قارِب، غلام امام حسین(ع)؛ قاسم بن حبیب اَزْدی؛ قَعنَب بن عمرو نَمِری ؛ کِنانه بن عتیق ؛ مالک بن عبد بن سَریع جابری ؛ مُجَمِّع بن زیاد ؛ مُجَمّع بن عبداللّه عائِذی ؛ پسر مُجَمّع بن عبداللّه عائذی ؛ مسعود بن حَجّاج ؛ عبدالرحمان بن مسعود ؛ مسلم(/ اَسلَم) بن کثیر ؛ مُنجِح، غلام امام حسین(ع) ؛ نَعیم بن عَجْلان ؛ هَفهاف بن مُهَنَّد راسِبی ؛ هَمّام بن سَلَمه قانِصی (قایضی) ؛ وَهْب بن وهب ؛ یحیی بن سلیم مازِنی ؛ ابوشعشعا،یزید بن زیاد بن مُهاصِر؛ یزید بن ثبیط عبدی؛ عبداللّه بن نَبیط عبدی؛ عبیداللّه بن نَبیط عبدی.(24)

چگونگی و محل دفن شهدا

روز یازدهم (25) یا سیزدهم محرم (26) را زمان دفن شهدای کربلا بیان کرده‌اند . بنابر برخی گفته‌ها، پس از بازگشت ابن سعد و یارانش، جماعتی از بنی اسد که در نزدیکی کربلا منزل داشتند به صحنه کربلا وارد شدند و در موقعی از شب که ایمن از دشمن بودند، بر امام حسین(ع) و یارانش نماز گزاردند و آنان را دفن کردند. (27)

بیشتر شهدا در آرامگاه جمعی شهدای کربلا، پایین‌تر از قبرامام حسین(ع) دفن شده‌اند.علی اکبرپایین پای امام وعلی اصغر نیز بنا به قول مشهور در کنار امام دفن شده است.آرامگاه عباس بن علی(ع) نزدیک نهر علقمه و آرامگاه حر بن یزید ریاحی به فاصله کمی بیرون از شهر کربلاست .

سرنوشت کسانی که به امام حسین (ع) اهانت کردند

تمام کسانی که به حسین در روزکربلا اهانت نمودند مدت کمی پس ازآن به تیره ‌روزی مبتلا گردیدند. سرنوشت هایی مانند: کشته شدن ، کوری ، مرض‌های مختلف مثل جذام ، عطش سیراب ‌نشدنی ، خشک شدن دست همانند چوب در تابستان و آب ریختن آن در زمستان ، مرگ براثر سوختگی، عقرب گزیدگی، از دست دادن قدرت و ثروت ، بیرون رانده شدن از خانه توسط همسر. آنهایی که اموال حسین را غارت نمودند نیز به عقوبت‌هایی گرفتار گردیدند. شخصی که عمامه حسین را غارت نمود دیوانه شد . کسی که ردای حسین را غارت کرد، مبتلا به فقر گردید . شخصی که عطر و روپوش و جامه‌های حسین را غارت نمود مبتلا به جذام یا کچلی گردید. اشیایی که از حسین غارت شد تنزل قیمت پیدا کرد یا بی استفاده گردید. گوشت شترانی که از لشکر حسین غارت شد ، تلخ گردید یا آتش گرفت . عطر و لباس ها مبدل به خون گردید. طلاهای غارتی مبدل به مس گردید یا در دستان زرگرآتش گرفت و زعفران های غارتی نیز آتش گرفت.

جان کلام این که؛ یکی از بزرگترین فجایع بشری در10 محرم سال 61 هـ ق در سرزمین کربلا توسط امویان به وقوع پیوست. هنوز نیم قرنی از رحلت رسول گرامی اسلام حضرت محمد(ص) سپری نشده بود که فرزند دختر آن بزرگوار را ناخلف فاسد جانی نابکاری چون یزید بن معاویه با دستور و مجوزش- که جانشین آن حضرت بود- به شهادت رساندند و فجایع عظیمی را که به اختصار و بدون تحلیل در این یادداشت به آن ها اشاره گردیده به وجود آوردند و با این کارنامه سیاه؛ لعن و نفرین ابدی را برای خود تا دنیا برقرار و پا برجاست به نام خودشان ثبت و ضبط نمودند.

آئینۀ حق نما حسین است حسین

جان و تن مصطفی حسین است حسین

مصبـــاح هدایت بشر تا محشر

بـی شبهه حسین است حسین

چهارشنبه: 27 / 04 / 1403- 11 محرم الحرام 1446- 17 جولای 2024

پانویس ها

1- ابن‌اثیر، الکامل، ج۴، ص۷۸؛ طبری، ج۵، ص۵۴۳.

2- سید بن طاوس، اللهوف، ص۱۳۰.

3- قمی، نفس المهموم، ص۴۷۹.

4- قمی، نفس المهموم، ص۴۷۹-۴۸۰.

5- قمی، نفس المهموم، ص۴۸۲؛ نک: طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۵۴-۴۵۳.

6- الإرشاد ، المفید ، ج‏۲،ص۱۱۳، بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۳، ص۲۰۴؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۴۵۵؛ مسعودی، مروج‌الذهب، ج۳، ص۲۵۹.

7- بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۳، ص۲۰۴؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۴۵۵.

8- طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۴۵۵؛ ابن طاوس، لهوف، ص۱۳۵.

9- ابن طاوس، لهوف، ص۱۳۵.

10- بلاذری، انساب‌الاشراف،ج۳، ص۴۱۱؛طبری،تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۴۵۶؛ مسعودی، مروج‌الذهب، ج۳، ص۲۵۹.

11-بلاذری،انساب الاشراف،ج۳،ص۴۱۱؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۴۵۵؛ مسعودی، مروج‌الذهب، ج۳، ص۲۵۹ .

12- طبری، تاریخ‌الأمم و الملوک، ج۵، ص۴۵۶.

13- شیخ عباس قمی، نفس‌المهوم، ترجمه آیت‌الله شیخ محمد باقر کمره‌ای، ص 568، انتشارات صاحب‌الزمان جمکران، چاپ پنجم، 1374، ص 568.

14- طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۴۵۵؛ مسعودی ، مروج الذهب، ج۳، ص۶۳.

15- موسوی المقرم، مقتل‌الحسین(ع)، ص۳۱۹.

16- بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۳، ص۴۱۱؛ طبری،تاریخ‌الأمم والملوک، ج۵، ص۴۵۵؛ مسعودی، مروج‌الذهب، ج۳، ص۲۵۹.

17- البلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۳۹۵؛ الطبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۴۲۲؛ دینوری، الاخبار الطوال، ص۲۵۶؛ ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ج۵، ص۱۰۱ . ابن اثیر، الکامل فی التاریخ ، ج۵ ، ص۵۹.

18- بلاذری ، انساب الاشراف ، ج۳ ، ص۲۰۷، دار الفکر.

19- مروج الذهب ، ج۳، ص۶۱ . البد و التاریخ ۶/۱۱.

20- اثبات الوصی ، ص ۱۲۶.

21- الملهوف ، ص ۶۰.

22- بحار الانوار ، ۴۵/۴.

23- نفس المهموم ، ص ۲۳۶.

24- محمدی ری‌شهری ، شهادت ‌نامه امام حسین ، صص۶۵۰-۶۵۹.

25- طبری ، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری) ، ج۵، ص۴۵۵ . مسعودی ، مروج الذهب ، ج۳ ، ص۶۳.

26- موسوی المقرم ، مقتل الحسین(ع) ، ص۳۱۹.

27- بلاذری ، انساب الاشراف ، ج۳، ص۴۱۱ . طبری ، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری) ، ج۵ ، ص۴۵۵ . مسعودی ، مروج الذهب ، ج۳ ، ص۲۵۹.

منابع

1- بلاذری، احمد بن یحیی جابر،( 1417ه.ق.)، انساب الاشراف،تحقیق سهیل زکارو ریاض زرکلی ، دارالفکر، بیروت.

2- خوارزمی، مقتل الحسین ، (1418ه.ق.)، تحقیق محمد طاهر سماوی ، دارانوار الهدی، قم.

3- ابن اعثم، کتاب الفتوح، (1411ه.ق.) ، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالاضواء.

4- ابن جوزی، ابوالفرج عبدالرحمن علی بن محمد،(1412ه.ق.)، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، بیروت، دارالکتب العلمیه.

5- ابن شهرآشوب ،(1421ه.ق.) ، مناقب آل ابی طالب ، تحقیق یوسف بقاعی ، بیروت ، افست دارالاضواء.

6- ابن قتیبه دینوری ، (1410ه.ق.) ، الامامه و السیاسه، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالاضواء .

7- شیخ کلینی ، الکافی ، (1363) ، تحقیق علی اکبر غفاری ، دارالکتب الاسلامیه ، تهران .

8- شیخ مفید ، (1413ه.ق.) ، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد ، تحقیق مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، دارالمفید، قم .

9- طبرسی، فضل بن حسن، (1417ه.ق.)، إعلام الوری بأعلام الهدی، چاپ اول، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، قم .

10- مسعودی ،(1421ه.ق.)، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق سعید محمد لحّام ، دارالفکر، بيروت.

11-محمدی ری شهری،محمد، (1388)، دانشنامه امام حسین(ع)، ج۱۰، مترجم :محمد مرادی، دارالحدیث، قم .

12- طبري، محمد بن جرير(1387)،تاريخ الطبري، بيروت، دارالتراث،ج5.

13- بلاذري، احمد بن يحيي(1977م)، انساب الاشراف، بيروت، دارالتعارف للمطبوعات، ج3.

14- دينوري،ابوحنيفه(1371)، اخبارالطوال، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، نشر نى، چاپ چهارم.

15- جعفریان ، رسول ، (1381) ، تأملی در نهضت عاشورا، چاپ دوم ، انصاریان ، قم.

16- افشار، اسدالله (1396) ، حسين بن علي (ع)؛ ترجمان آزادي و سعادت ( فرازهاي حساس و تأثيرگذار زندگي امام حسين "ع" ازتولد تا شهادت) ، تهران: آسمان كبود.



ارسال توسط افشار

دفاع امام حسين (ع) ازحريم حق و عدالت درعصرخلفا

اسدالله افشار

قیامت بی حسین غوغا ندارد

شفاعت بی حسین معنا ندارد

حسینی باش که در محشر نگویند

چرا پرونده‌ات امضاء ندارد

امام حسین (علیه‌السّلام) بیست و پنج سال از عمر خویش را در دوران خلفا گذراند. ایشان در ابتدای خلافت خلیفه اول، هفت ساله و در آغاز خلافت خلیفه دوم، نُه ساله و در شروع خلافت خلیفه سوم، نوزده ساله بود. اکنون در ذیل و در آستانه تاسوعا و عاشورای حسینی؛ به برخی از عملکردهای آن امام شهید- که خلفای زمان، برای او احترام قایل بودند و در مقابل او تعظیم و تجلیل می کردند و نام او را به بزرگی و مجد می‌آوردند- در دوران نوجوانی و جوانی اشاراتی خواهیم داشت.

پايان خوش دوران كودكي

درباره دوران نوجوانی امام حسین (ع) در منابع اسلامی، با کمال تأسف مطالب بسیار کمی یافت می‌شود. بعد ازرحلت رسول گرامی اسلام(ص) که در ۲۸ صفر سال۱۱ هجری رخ داد، امام حسین (ع) دوران کودکی را تمام کرد و به نوجوانی گام نهاد،امّا سالیان خوش کودکی آن حضرت به زودی به‌پایان رسید. حدوداً هفت ساله بود که رسول خدا (ص) مسلمانان را با انبوهی از سفارش‌ها، توصیه‌ها و دستورات قاطعی در مورد اهل بیت خود تنها گذاشت و جهان اسلام را غرق در ماتم کرد. هنوز مراسم دفن پیامبر (ص) انجام نشده بود که فتنه‌ها برای دستبرد به «امر ولایت»، ظهور کرد و دستورات اکید و توصیه‌های مکرّر پیامبر (ص) به فراموشی سپرده شد.

اين ماجرا برای عده ای فرصتی مناسب بود که به دنبال مطامع دنیوی بودند تا رهبری جهان اسلام را از محور اصلی آن (امامت اهل بیت (علیهم السلام) خارج کنند و به دست ابو بکر بن ابی قحافه بسپارند. او نیز در واپسین لحظات عمر خود ،در سال13 ه. ق . عمر بن خطاب را جانشین خود قرار داد. (1)

عمر بن خطاب نیزبعد از10 سال حکومت در سال23 ه.ق. به دست ابولؤلؤکشته شد و عثمان بن عفان در مسند خلافت نشست و او نیز در سال 35 ه . ق. با شورش دسته جمعی مسلمانان از خلافت برکنار شد و به قتل رسید،

والبته همگان نيك مي دانند كه واقعه بزرگی؛ همچون غدیر،درپرده غفلت و تغافل رفت و علیرغم معرّفی مکرّر علی (ع)به عنوان جانشین و وصیّ رسول خدا (ص) ، توصیه‌های اکید ایشان در مورد او نادیده گرفته شده، حکومت اسلامی غصب گردید. ریحانه‌ رسول خدا (ص) ؛ امام حسین (ع) هفت ساله بود که مادر خود را نیز بر اثر جراحات و صدمات وارده از غائله‌ بیعت ، از دست داد. داغ رسول خدا (ص) و مادر از یک سو و ستمی که بر پدر رفته و فشارهای حکومت از دیگر سو. روح پاک حسین (ع)را سخت می‌آزرد.

به این ترتیب، دوران نوجوانی امام حسین (ع) در زمان خلافت ابوبکر و اوایل حکومت عمر بن خطاب سپری شد. حسین بن علی (ع) در دوران نوجوانی به وظایف خود به صورت شایسته ای عمل کردند و در نشر معارف قرآن و اهل بیت (ع) و دفاع و پاسداری از اهداف رسول خدا (ص) نهایت تلاش خود را به عمل آورد. در این مدّت نيز امام حسین (ع) به عنوان یک مسلمان و مأموم، پیوسته بر مسیر حرکت امام علی (ع) راه می‌سپرد و از هر فرصتی برای دفاع از حق استفاده می‌کرد و به مردم در مورد تحریف اسلام هشدار می‌داد.

لبم لبریز از جام حسین است

عروج نام من بام حسین است

اگر جراح قلبم را شکافد

به روی لوح دل نام حسین است

امام حسين (ع)؛ همیشه در رکاب پدر

یکی از دوره‌های عمر پر برکت امام حسین (ع )، دوره بیست و پنج ساله بعد از وفات پیامبر اکرم (ص) تا حکومت امیرالمؤمنین (ع) است.آن حضرت در این زمان ، جوان ، بالنده ، عالم و شجاع است ، در جنگ‌ها شرکت می‌کند، درکارهای بزرگ دخالت می‌کند و همه او را به عظمت می‌شناسند، نام بخشنده ها که می‌آید، همه چشم‌ها به سوی او بر می‌گردد، در هر فضیلتی، در میان مسلمانان مدینه و مکّه، هر جایی که موج اسلام رفته است، مثل خورشیدی می‌درخشد، همه،حتی خلفای زمان، برای او احترام قایلند و در مقابل او تعظیم و تجلیل می‌کنند و نام او را به عظمت می‌آورند. جوان نمونه دوران و پیش همه محترم است ،اگر آن روز کسی می‌گفت که همین جوان، به دست همین مردم کشته خواهد شد،هیچ کس باور نمی‌کرد.

در این دوره، روح لطیف او رحلت پیامبر بعد از آن، شهادت جان گداز مادر و خانه نشینى پدر و غصب فدک و... را دیده بود، در این دوران، امام حسین علیه السلام همیشه در کنار پدر بود و در جنگ ها شرکت مى کرد.

در واقعه حکمیت جنگ نهروان و [دیگر] جریان هاى پس از جنگ صفین نیز همه جا در رکاب پدر بود و آن همه بى وفایى ها و سست عنصرى هاى مردم را نسبت به پدر بزرگوار خود از نزدیک مى دید ، با مرارت و تلخ کامى آن مصایب را تحمل مى کرد.

در عصر حكومت‌ خلفا كه‌ حدود بيست‌ وپنج‌ سال‌ به‌ طول‌انجاميد.حسين بن علي (ع) همراه‌ پدر بزرگوارش‌ امام‌ علي‌ (ع) در ابعاد گوناگون‌ و جبهه‌هاي‌ مختلف‌ ازحريم‌حق‌ و عدالت‌ دفاع‌ مي‌كرد و با استفاده‌ از هر فرصتي‌ به‌ مبارزه‌ با جناح‌ باطل‌ و افشاي ‌ماهيت‌ دشمن‌ و مقابله‌ با تبليغات‌ انحرافي‌ دشمنان‌ مي‌پرداخت‌. بنا به‌ اظهارمنابع، حسين‌(ع) در دوره‌ خلفا به‌ سبب‌ عنايات‌ و عواطف‌ مشهوري‌ كه‌ از رسول‌ خدا(ص) نسبت ‌به‌ او ديده‌ بودند ، بسيار مورد احترام‌ بود.

در مورد شركت‌ امام‌ حسين‌ (ع) در فتوحات‌ دوران‌ خلفا اتفاق‌ نظر وجود دارد ، برخي‌ منابع‌ معتقدند كه‌ آن‌ حضرت‌ و برادرش‌ امام‌ حسن‌ (ع) در فتح‌ طبرستان‌ و شمال‌آفريقا مشاركت‌ فعال‌ داشته‌اند . نكته‌ ديگري‌ كه‌ در دوران‌ خلافت‌ عمردر مورد امام‌حسين‌ (ع) مطرح‌ است‌، ازدواج‌ آن‌ حضرت‌ با شهربانو،يكي‌ از دختران‌ يزدگرد سوم ‌،آخرين‌ پادشاه‌ ساساني‌ است .

یارب دلم از غم حسین محزون کن

در سیـــــنه ی ما محبتش افزون کن

جز مهر حسین هر آنچه باشد به دلم

خون ساز و ز راه دیده ام بیرون کن

برخورد امام حسین (ع) با خليفه ثاني

در یکی از خاطرات دوران نوجوانی امام حسین (ع) آمده است: روزی خلیفۀ دوم در اوایل خلافت خویش دربالای منبررسول خدا (ص) نشسته بود ودرباره این آیۀ شریفه؛ «النَّبِیُّ اُوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ:پیامبر(ص) نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتراست.» (2) سخنرانی می کرد. امام حسین (ع) که در گوشه مسجد نشسته بود و به حرف‌های او گوش می داد،با شنیدن سخنان متناقض خلیفه از جایش بلند شد و با کمال شهامت فرمود: «اِنْزِلْ عَنْ مِنْبَرِ اَبِی رَسُولُ اللهِ لَا مِنْبَرِ اَبِیکَ؛ ازمنبرپدرم رسول خدا (ص) پایین بیا! این منبرپدر تو نیست.» عمر بن خطاب گفت: «راست می گویی! بلی، این منبرپدرتو است، نه منبرپدرمن! بگو ببینم،چه کسی این سخن را به توآموخت؟ آیا پدرت علی بن ابی طالب»؟! امام حسین (ع) فرمود: «به جانم سوگند! اگر در این باره از پدرم هم اطاعت کرده باشم بیراهه نرفته‌ام؛ چرا که او هدایت‌گر و من رهیافته او هستم، او از عصر رسول خدا (ص) بر عهدۀ همۀ مردم، بیعت و پیمان ولایت دارد، آن (ولایت) را جبرئیل از طرف خداوند آورد و جز منکران کتاب خدا،کسی آن را انکار نمی کند، مردم، آن پیمان را با دل‌های خود شناختند؛ ولی در زبان منکر شدند، وای به احوال کسانی که حق ما اهل بیت (ع) را انکار کنند، محمد (ص) فرستاده خداوند، آنان را با خشم شدید و عذاب دردناکی که در انتظار آنها است ملاقات خواهد کرد.» عمر گفت:«ای حسین! بر منکرحقّ پدر شما لعنت! این مردم بودند که ما را به امیری برگزیدند و ما هم پذیرفتیم، اگر پدر تو را انتخاب کرده بودند ما نیز می پذیرفتیم.» امام حسین (ع) فرمود: «ای پسر خطاب! پیش از آن‌ که تو ابوبکر را بر خود امیر کنی تا او نیز تو را امیر پس از خود کند، چه کسانی تو را امیر خود کردند؟! آیا رضایت شما رضایت محمد (ص) بود؟! آگاه باش اگر زبانی پا برجا، مقاوم و استوار در تصدیق و کرداری که مورد یاری و کمک مؤمنان باشد، (بود)؛ «یعنی اگر ما با زبان و یاری مؤمنان پشتیبانی می شدیم.»،تو نمی توانستی بر آل محمد (ص) مسلّط شوی و بر منبرشان بنشینی و بر آنان حاکم شوی؛ آن هم حکومت با کتابی که در خاندان محمد (ص) فرود آمده است و تو از نکات عالی و سربسته آن جز با شنیدن ، چیزی نمی دانی، شخص درستکار و نادرست نزد تو برابر است، پس خدا به آن گونه که سزاواری ، سزایت دهد و از بدعتی که پدید آوردی به سختی بازجویی کند.» بعد از این سخنان، عمر با خشم و ناراحتی از منبر پایین آمد و با گروهی از هوادارانش به منزل امیرمؤمنان علی (ع) رفت و خطاب به آن حضرت گفت: «ای ابا الحسن! امروز از فرزندت حسین چه چیزها که ندیدم! او در مسجد رسول الله (ص) با صدای بلند با ما سخن می گوید و اوباش و اهل مدینه را بر من می شوراند!» (3)

امام حسين (ع) در دوران خلافت عثمان (35-23 ه . ق‌)

عثمان، سومین خلیفه ای بود که زمام امور مسلمانان را به دست گرفت و به سبب انحراف از مسیر خلافت و اعمال تبعیض و بخشش های ناروا به اطرافیان و وابستگان خود، خشم و اعتراض مسلمانان اصیل و حقیقت جویان را برانگیخت. چنان که مسلمانان شهرهای گوناگون از شدت ستم کاری های عمال عثمان به ستوه آمدند و برای شکایت به خلیفه، در مدینه جمع شدند، شخصیت های معتبر و معروف حجاز، از جمله حضرت علی (ع)و فرزندان گرامی اش، عمار یاسر،اویس قرنی، مالک اشتر نخعی، محمد بن ابی بکر، طلحه، زبیر، عایشه و عبدالله بن مسعود از مخالفان عثمان پشتیبانی کردند و اعتراض آنان را بجا و شایسته دانستند.

حضرت علی (ع)و فرزندانش، از جمله امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین (ع) با مردم ستم دیده هم صدا شدند و در انتقال اعتراض و انتقادهای آنان به خلیفه، نقش میانجی را بر عهده داشتند ، عثمان به جای تقدیر از حضرت علی (ع) و فرزندانش ، برای بیان واقعیت های موجود در میان امت اسلامی،از آنان دلگیر و رنجیده خاطر شد و حتی در اواخر عمرش دستور داد حضرت علی (ع)مدینه را ترک کند و به ینبع کوچ کند.(4)

حضرت علی (ع) و فرزندانش، بدون توجه به این فرمان و به منظور حفظ وحدت اسلامی و احترام به مقام خلافت، عثمان را تحمل کردند و از خود واکنشی نشان ندادند،آنان با بزرگواری کوشیدند خلیفه را اصلاح کنند تا به خیر و صلاح امت بیندیشد و از انحراف و افساد، دست بردارد. سرانجام ، خودکامگی و استبداد عثمان در امور حکومتی و برخوردار نبودن وی از حمایت مردمی، او را به آتش خشم انقلابیان مدینه و دیگر مناطق اسلامی گرفتار کرد، چنان که وی در یک یورش شبانه به قتل رسید. (5)

جندب بن جناده، معروف به ابوذر غفاری،از پیش گامان و از یاران نزدیک پیامبر اسلام بود که پس از رحلت پیامبر به اهل بیت (علیهم السلام) و شخص حضرت علی (ع) ارادت ویژه داشت و از پیروان ولایت و امامت بود، وی در برابر تبعیض های بی حد خلیفه سوم؛ عثمان بن عفان و رفتار غیر اسلامی عاملان وی در شهرها و مناطق اسلامی، انتقاد و اعتراض می کرد، از این رو، از جانب عثمان و کارگزارانش آزارها و خستگی های روحی و جسمی فراوانی دید، وی یک بار به شام و بار دیگر به سرزمین خشک و بی حاصل ربذه در منطقه دور از مدینه تبعید شد و در تبعید دوم، دارایی و همسر وفادارش را از دست داد و در نهایت غربت و تنگ دستی، در آن بیابان وحشت زا، مظلومانه جان به جان آفرین تسلیم کرد، و همان جا دفن شد، هنگامی که می خواستند ابوذر را از مدینه به ربذه تبعید کنند، خلیفه فرمان داد کسی به وی توجه و او را بدرقه نکند. حضرت علی (ع) و دو فرزندش حسن و حسین (علیهما السلام)، برادرش عقیل، عبدالله بن جعفر، عبدالله بن عباس و عمار یاسر، با وجود تهدیدهای خلیفه و سخت گیری های دامادش مروان بن حکم که مأمور اخراج و تبعید ابوذر به ربذه بود، وی را همراهی کردند.

امام حسین (ع) که در آن زمان جوانی برومند و مبارز بود، به ابوذر نزدیک شد و به او فرمود: «عمو جان! خداوند متعال قادر است آنچه را تو می بینی،تغییر دهد و ممکن است این وضعیت را دگرگون کند؛ ]زیرا] اودر هرروزی [با قدرت و حکمت خود] در جایگاه ویژه ای است ، همانا این مردم [خلیفه و هوادارانش] دنیا را از تو دریغ کردند و تو دین را از گزند آنان حفظ کردی و تو چقدر از دنیای آنان بی نیازی و آنان چه قدر نیازمند دین تو هستند! بر تو باد شکیبایی؛ تمام خیر در شکیبایی است و شکیبایی، از کرامت نفس است و بی تابی را رها کن؛ زیرا بی تابی، تو را [به هدف نمی رساند و ] بی نیاز نمی کند». (6)

نقش فعال امام حسين‌ (ع) در دوران‌ حكومت‌ حضرت علي‌(ع) (40-36 ه.ق)

پس‌ از قتل‌ عثمان‌ مردم‌ به‌ خانه‌ حضرت علي‌ (ع) هجوم‌ بردند و خواهان‌ بيعت‌ با آن‌حضرت‌ شدند، امام‌ ـ كه‌ در ابتدا حاضر به‌ پذيرش‌ حكومت‌ نبود، پس‌ از اصرار فراوان‌ مردم‌و قبول‌ شرايط‌ امام‌ از سوي‌ مردم‌ ـ زمام‌ امور حكومت‌ را در دست‌ گرفت‌ و در طول‌ چهارسال‌ و نه‌ ماه‌ حكومت خويش‌،در دو بخش‌ اقدامات‌ اصلاحي‌ (اجراي‌ عدالت‌ و از بين‌ بردن ‌فاصله‌هاي‌ نارواي‌ طبقاتي‌) و اقدامات‌ سياسي‌ و نظامي‌ (جنگ‌ با سه‌ گروه‌ ناكثين‌،قاسطين‌ و مارقين‌) به‌ فعاليت‌ پرداخت‌.

امام حسين‌ (ع) دراين‌ دوران‌ در تمام‌ فعاليت‌هاي‌سياسي، اجتماعي، فرهنگي‌ و نظامي‌ مشاركت‌ فعال‌ داشت، به‌ نوشته‌ منابع‌ تاريخي‌ درجريان‌ جنگ‌ جمل‌ (با گروه‌ پيمان‌ شكن‌ يا ناكثين‌) كه‌ در سال‌ سي‌ و ششم‌ هجري‌ قمري‌در نزديكي‌ بصره‌ رخ‌ داد، امام‌ حسين‌ (ع) نقش‌ مهمي‌ داشت، چنان‌ كه‌ فرماندهي‌ جناح‌راست‌ سپاه‌ امير المومنين‌ را برعهده‌ داشت‌ و رشادت‌هاي‌ زيادي‌ از خود نشان‌ داد.

در جنگ‌ امام‌ علي‌ (ع) با گروه‌ قاسطين‌ يا ظالمين‌ (جنگ‌ صفين‌) كه‌ از ماه‌ رجب‌سال‌ 36 هجري‌ قمري‌ آغاز و در صفر سال‌ 37 هجري‌ قمري‌ با ماجراي‌ حكميت‌ پايان‌يافت، حسين‌ (ع) قبل‌ از جنگ‌ با خطبه‌هاي‌ آتشين‌ خود، مردم‌ كوفه‌ را براي‌ مقابله‌ بامعاويه‌ بسيج‌ مي‌كرد و در جريان‌ جنگ‌ نيز شجاعت‌ها و دلاوري‌هاي‌ زيادي‌ از خود نشان‌داد،چنان‌ كه‌ امام‌ علي‌ (ع) پيوسته‌ مراقب‌ بود تا آسيبي‌ به‌ آن‌ حضرت‌ وبرادرش‌حسن‌ نرسد و هميشه‌ مي‌فرمود: «براي‌ حفظ‌ نسل‌ رسول‌ خدا (ص) مراقب‌ آنان‌باشيد.» (7)

از آن‌ حضرت‌ خطبه‌اي‌ در جنگ‌ صفين‌ نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ ضمن‌ آن‌ مردم‌ را به‌ جنگ‌ ترغيب‌ مي‌كردند، امام‌ حسين‌ (ع) در همان‌ مراحل‌ مقدماتي‌ جنگ‌ صفين‌، درگرفتن‌ مسير آب‌ از دست‌ شاميان‌ نقش‌ داشت‌. امام‌ علي‌ (ع) پس‌ از آن‌ پيروزي‌فرمود:«هذا اول‌ فتح‌ ببركه‌ الحسين‌.» بعد از پايان‌ جنگ‌ و ماجراي‌ حكميت‌ نيز امام‌حسين‌ (ع) يكي‌ از شاهداني‌ بود كه‌ امام‌ علي‌ (ع) براي‌ نظارت‌ بر روند مذاكرات‌ او رابرگزيد.

امام‌ حسين‌ (ع) در جنگ‌ نهروان‌ با گروه‌ مارقين‌ (خوارج‌) كه‌ در سال‌ 38 هجري‌قمري‌ صورت‌ گرفت‌، نيز نقش‌ فعال‌ داشته‌ و سمت‌ فرماندهي‌ بخشي‌ از سپاه‌ را به‌ عهده‌داشته‌ است‌.

آن‌ حضرت‌ در دوره‌ حكومت حضرت‌ علي‌ (ع) ضمن‌ نقش‌ پر تلاش‌ در امور نظامي‌ در امورديگر نيز مشاركت‌ فعال‌ داشت‌ كه‌ از آن‌ جمله‌ مي‌توان‌ به‌ آموزش‌ و تعليم‌ قرآن، رسيدگي‌به امور‌ نيازمندان، حل‌ و فصل‌ امور سياسي، قضايي‌ و اجتماعي‌ اشاره‌ كرد.

امام حسين (ع) دردوران خلافت امام حسن مجتبی (ع) (50-40 ه. ق)

پس ازشهادت حضرت علی(ع)؛ امام حسن مجتبی (ع) در21 رمضان سال 40 هـ.ق در اجتماع بزرگ مردم کوفه در مسجد این شهر، به خلافت برگزیده شد و همگان با وی بیعت کردند.(8) پس از این انتخاب، معاویه ناسازگاری های خود را با امام حسن (ع) آغاز کرد. وی با ارسال نامه های متعدد برای امام حسن (ع) درصدد رخنه در سپاه کوفه برآمد، از دیگر سو با ارسال جاسوسانی به کوفه، بصره و شهرهای مهم دیگر، اطلاعات لازم سیاسی و نظامی را درباره سپاه امام به دست می آورد و شایعه های گوناگونی در میان سپاهیان حضرت پخش می کرد. امام حسین (ع) در تمام این رویدادها در کنار برادرش امام حسن مجتبی (ع)بود و ایشان را در سفر به ساباط مدائن و کنترل جنگ با معاویه از راه دور، همراهی کرد.

امام حسن (ع) سپاه قابل اطمینانی برای نبرد با دشمن نداشت، از این رو، با پیشنهاد امام حسین (ع) و دیگر بزرگان بنی هاشم به صلح تحمیلی و مشروط با معاویه تن داد. امام حسین (ع) در این باره می فرماید: «ابومحمد (حسن) راست می گوید. هر یک از شما تا وقتی این شخص (معاویه) زنده است ، پلاس خانه خود باشد (تا ببینیم چه می شود) اگر او مرد و شما زنده بودید، امیدوارم که خداوند آن را برای ما پیش آورد که هدایت ما در آن باشد و ما را به خود وا نگذارد.»(9) درحقیقت، امام حسین (ع) با این گفتار، صلح برادرش را تأیید و پایبندی خود به آن را اعلام کرد.

ریشه بی حرمتی ها و زمینه های فاجعه خونین کربلا

بنابرمستندات تاریخی و دیدگاه صاحب نظران؛ همان گونه که دراین یادداشت بیان شد، امام حسین(علیه السلام) چه در عصر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و چه پس از آن حضرت، تا زمان خلافت معاویه همواره مورد احترام مسلمانان و خلفا قرار داشت، چرا که وى علاوه بر امتیازات انسانى و عظمت روحى و معنوى و کرامت و بزرگوارى، فرزند رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و مورد محبت فوق العاده او بود، ولى در زمان معاویه و سپس یزید وضع دگرگون شد. هرچند ما معتقدیم ریشه هاى جریان خونین کربلا را باید از «سقیفه» پى جویى کرد که در جاى خود بازگو خواهد شد، امّا تردیدى نیست که عصر معاویه و پس از آن، زمان حکومت یزید، با دوران پیش از آنان تفاوت بسیار داشت و اگر تا قبل از زمامدارى معاویه، ماجراى شهادت مظلومانه امام حسین(علیه السلام) و اسارت خاندانش براى مردم بازگو مى شد، کسى آن را باور نمى کرد.

آرى کسى باور نمى کرد که محبوب قلب رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و جگرگوشه صدّیقه کبرا(علیها السلام) توسّط گروهى که خود را مسلمان و از امّت محمّد(صلى الله علیه وآله) مى خواندند، مورد تعرّض و بى حرمتى قرار گیرد، چه رسد به این که غریبانه، مظلومانه و لب تشنه در سرزمین نینوا به شهادت برسد و فرزندان و بانوان حرمش به اسارت روند.

با شروع حکومت اموى، بى حرمتى ها از سوى معاویه و عمّالش نسبت به ساحت مقدّس امیرمؤمنان(علیه السلام) و فرزندانش حسن و حسین(علیهما السلام) و ترویج سبّ و لعن آنان به صورت علنى آغاز شد و زمینه هاى فاجعه خونین کربلا به گونه اى شتابان فراهم گردید و آن حسین عزیزى که این همه مورد محبّت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و مسلمین بود، حتّى مأوایى در تمام آن سرزمین پهناور اسلامى نداشت.(10)

السلام علیک یا أباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعا سلام الله أبدا مابقیت وبقی اللیل والنهار ولاجعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی أولاد الحسین و علی أصحاب الحسین.

در خاتمه ایام سوگواری تاسوعا و عاشورای حسینی را به شیفتگان و عاشقان امام حسین(ع) در طول تاریخ، تسلیت و تعزیت می گویم.

ای آن که غمت مسئله آموز من است

شور غم تو در دل پرسوز من است

روزی که حسین! بر تو من گریه کنم

سوگند به تو که بهترین روز من است

دوشنبه: 25 / 04 / 1403- 9 محرم الحرام 1446- 15 جولای 2024

پي نوشت ها

1- در یکی از مناظراتی که میان یک عالم شیعی و دانشمندی از اهل تسنن در جریان بود، دانشمند شیعی از راه جدل وارد شد و گفت: «به نظر من ابو بکر از پیامبر(ص) خیلی عاقل‌تر و دوراندیش‌تر بود!!» عالم سنی که شنیدن این سخن را از یک مرد شیعی‌مذهب انتظار نداشت با ناباوری تمام گفت: «یعنی چطور؟ بیشتر توضیح دهید!» عالم شیعه گفت: «خوب معلوم است. طبق اعتقادات شما دانشمندان اهل سنت،‌ پیامبر اکرم(ص) هنگام رحلت، جانشینی تعیین نکرد و جریان امامت و رهبری امت اسلام را بعد از خود و با آن همه اهمیت و حساسیت به انتخاب خود مردم واگذار کرد؛ امّا ابوبکر با صراحت و سیاست خاص خود عمر بن خطاب را برای جانشینی بعد از خود برای رهبری و زمامداری مسلمانان نصب کرد و نگذاشت بعد از وی،‌ مردم به دودستگی و تفرقه دچار شوند.» با شنیدن این سخن، دانشمند سنی در مخمصه قرار گرفت و دیگر هیچ نگفت.

2- احزاب/60 .

3- طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج ۲، ص ۲۹۲. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار الجامعه لدررأخبار الأئمه الأطهار، محقق : جمعى از محققان، ج ۳۰، ص ۴۷‏ . خطیب بغدادی، ابوبکر، تاریخ بغداد، ج ۱.

4- پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص ۱۴۳ ؛ برگرفته از سایت اندیشه قم.

5- جعفريان‌، رسول‌: حيات‌ فكري‌ و سياسي‌ امامان‌ شيعه‌ (ع)، قم‌ ،انصاريان‌، 1379.

6- همان.

7- الارشاد، شیخ مفید، ص 347.

8- جعفریان، رسول، تاریخ خلفا، ص 377.

9- همان.

10- وبگاه آیین رحمت؛ معارف اسلامی و پاسخ به شبهات کلامی. دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی.

منابع

۱. دینوری، ابن‌قتیبه، الامامه و السیاسه، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالاضواء، چاپ اول، ۱۹۹۰، ج۱.

۲. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، مشهد، نشر مرتضی، ۱۴۰۳، ج۱.

۳. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، مشهد، نشر مرتضی، ۱۴۰۳، ج۱.

۴. مجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴، ج۲۲.

۵. معتزلی، ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴، ج۶.

۶. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، مشهد، نشر مرتضی، ۱۴۰۳، ج۱.

۷. ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵، ج۳۰.

8. کوفی، محمد بن محمد، الجعفریات، تهران، مکتبة نینوی الحدیثه، بی‌تا.

9. محدث نوری، مستدرک الوسائل، قم، آل البیت (علیه‌السّلام)، ۱۴۰۹، ج۱۵.

10. ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵، ج۳۰.

11. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد بن صامل السلمی، طائف، مکتبة الصدیق، چاپ اول، ۱۹۹۳، خامسه1.

12. ابن شهرآشوب(1379)، المناقب، قم، انتشارات علامه، ج۳.

13. قرشی، باقر شریف، حیاة الامام حسن (علیه‌السّلام)، قم، دار الکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۹۷۳، ج۱.

14. افشار، اسدالله (1396) ، حسين بن علي (ع)؛ ترجمان آزادي و سعادت ( فرازهاي حساس و تأثيرگذار زندگي امام حسين "ع" ازتولد تا شهادت) ، تهران: آسمان كبود.

15- یوسفی غروی ، محمدهادی ، ( 1417ه.ق.) ، وقعه الطف، چاپ سوم ، مؤسسه النشر الاسلامی ، قم.

16- شهیدی، سیدجعفر (1390) ، تاریخ تحلیلی اسلام ، مرکز نشر دانشگاهی ، تهران.

17- محمدی ری شهری، محمد(1388) ، دانشنامه امام حسین(ع)، ج۱۰، مترجم: محمد مرادی، ارالحدیث ، قم .

18- شهیدی ، سید جعفر(1380) ، پس از پنجاه سال، پژوهشی تازه پیرامون قیام حسین علیه‌السلام ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، تهران.



ارسال توسط افشار

خطر و تهدید جرایم سازمان یافته در جهان

اسدالله افشار

امروزه پدیده مواد مخدر و جرایم مرتبط با آن به یک معضل اساسی برای بسیاری از کشورهای جهان تبدیل شده است. ویژگی سازمان یافتگی و فرا ملی بودن این جرائم موجب شده تا هیچ کشوری نتواند از عواقب زیانبار آن مصون بماند. تنها مصداق جرم سازمان یافته ای که در حال حاضر در ج.ا.ایران رواج دارد ، مربوط به مواد مخدر می باشد (مفاد کنوانسیون پالرمو 2000) که به دلیل این که تمام مراحل ارتکاب آن در داخل کشور انجام نمی گیرد ، و به عنوان یک جرم سازمان یافته فرا ملی تلقی می گردد.

هدف اصلی شکل گیری جرایم سازمان یافته در جهان کسب منافع اقتصادی می باشد ولیکن در ج.ا.ایران در کنار اهداف اقتصادی به اغراض سیاسی (انجام اقدامات خرابکارانه و ضد امنیتی بر علیه نظام) و اهداف فرهنگی و اجتماعی(ترویج اعتیاد) نیز به شدت دنبال می گردد.

خطر و تهدید جرایم سازمان یافته به ویژه گروهای سازمان یافته قاچاق مواد مخدر ازآن جهت است که با برنامه ریزی و هدایت رهبران با تجربه و امکانات ویژه و مستمر و حمایت کشورهای بیگانه صورت می گیرد، و آنان در راستای رسیدن به اهداف مجرمانه، بعضا" با پرداخت رشوه و تطمیع، کارگزاران و ماموران اجرایی و پلیس و مدیران و قضاوت و دست اندرکان را خریده و یا با تهدید و اعمال فشار و خشونت، مبادرت به قاچاق مواد مخدر می نمایند. به نظر می رسد بهترین راهبرد مقابله در حال حاضر، انجام اقدامات اطلاعاتی ، تدوین سیاست کیفری مناسب و تقویت ابزارهای مبارزه و انقعاد قرارداد منطقه ای و بین المللی جهت همکاری های پلیسی، قضایی، اداری و... و سرانجام تقوای مدیران، قضاوت و پلیس است.

شرایط حساس جغرافیایی جمهوری اسلامی ایران و بافت فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی شرق و حاشیه شرق کشور و همجواری با دو کشور افغانستان و پاکستان و حضور نیروهای خارجی در آن کشورها، طوائف و دیدگاه آنها نسبت به گروهای فعال و مواد مخدر این موضوع را برای کشور بعنوان تهدیدی جدی مبدل ساخته است. کشورهای استعماری در راستای مدیریت مواد مخدر، نسبت به راه اندازی و حمایت تمام جانبه شبکه های قاچاق مواد مخدر به عنوان نیروهای اجرایی اقدام می نمایند. و در مرحله پایین تر این شبکه ها نیز که عمدتا" توسط افراد سر شناس و با نفوذ و بومی منطقه هدایت می شوند با تشکیل و ساماندهی گروه های کوچک تر عملا" در ایجاد ناامنی و قاچاق مواد مخدر گام بر می دارند. کشف ماهیت حقیقی گروهای مسلح قاچاق مواد مخدر کلید اصلی و از عوامل حیاتی برای مبارزه اطلاعاتی با این گروه ها می باشد.

جرائم سازمان یافته همزمان با پیشرفت علم و فناوری در عرصه جهانی، مظاهرآن با اشکال نوین خودنمایی کرده و به سبب پیچیدگی ساختار گروه های مجرمانه، شبکه سازی سازمان های جهانی و همدستان آن ها، در فعالیت های مشترک در سراسر جهان، پدیده ای جدید است که تأثیرات شگرفی بر اقتصاد، سیاست، امنیت و در نهایت کل جوامع ملی و بین المللی می گذرد. این در حالی است که قاچاق مواد مخدر مهم ترین بخش این صنعت عالم گیر است.

جرایم سازمان یافته ؛ بزه فراروی جوامع بشری

تحولات نوینی که در عصرحاضردر روابط جهانی و منطقه‌‌ای پدیدار شده و مناسباتی که مرزهای محدود جغرافیایی را درنوردیده است، زمینه بروزجرایمی را که در قالب شبکه های هد فمند و برنامه‌‌ریزی شده فعالیت دارند هموار ساخته است. تسهیل و تسریع ارتباطات، دسترسی به تجهیزات، ادوات مدرن، گسترش روابط مجازی ‌رایانه ای،(اینترنتی و...)، سیرناموزون مهاجرت، و بالاخره تبعیض‌ها و بی‌‌عدالتی‌ها و فقدان توسعه فراگیر و همه‌ جانبه درکشورها و به تبع آن چالش‌های فراوان سیاسی و فرهنگی و اقتصادی در جهان معاصر و بسیاری مسائل دیگر به تکثیر و توسعه این جرایم در گستره محلی ، ملی ، منطقه‌ای و فرامنطقه‌‌ای دامن می‌زند .

این دست از جرایم که از آن به عنوان جرایم سازمان یافته یاد می‌شود نوع خاصی از پدیده مجرمانه است که طی ده های اخیرتوجه فروانی را به خود معطوف ساخته ، نشست ها، همایش ها و فعالیت های متعدد و گسترده ای پیرامون آن کلید خورده است. مسلما جرم سازمان یافته ازجمله خطرناک‌ترین جرایمی است که به سبب ویژگی‌های خاص خود، امنیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه را با تهدید مواجه می‌سازد، که هم‌زمان با پیشرفت علم و فناوری در عرصه جهانی، مظاهر آن با اشکال نوین خودنمایی کرده و به سبب پیچیدگی ساختار جرایم سازمان یافته، ویژگی فراملی پیدا کرده است .

گستره دامنه فعالیت سازمان‌های مجرمانه و بروز صبغه فراملی برخی از آن ها، امروز در قالب تهدیدی علیه امنیت و سلامت جوامع در سطح ملی و فراملی خودنمایی می‌کند: لذا اتخاذ رویکردی حکیمانه در برابر این بزه فراروی جوامع بشری مستلزم شناخت عالمانه نسبت به تعریف ، مصادیق و توابع موضوع جرم است، چراکه برای مقابله با هرپدیده‌ای باید آن را به طور کامل و جامع شناخت و علل، ابعاد و ریشه‌های بروز و ظهور آن را مورد کالبد شکافی و ارزیابی قرار داد.

جرايم سازمان‏يافته فراملّي؛ رو به گسترش

جرايم سازمان‏يافته فراملّي به دلايل گوناگون رو به گسترش است.گروه‏هاي سازمان‏يافته به دليل توانايي مالي، انساني و شگردهاي پيچيده براي نيل به اهداف مجرمانه خود ، نظام‏هاي سياسي و جامعه بين‏المللي را در معرض ناامني و مخاطره قرار داده است. اين گروه‏ها گاهي، با استفاده از توان مالي ونفوذ در مراكز تصميم‏گيري سياسي و نظامي، روند انتخابات كشوري را تغيير مي‏دهند و به سادگي دست به انجام اعمال مجرمانه مي‏زنند. به عبارت دیگرگاهي افراد با تباني به منظور دست‌يابي به منافع مادي و قدرت، اقدام به فعاليت‌هاي غيرقانوني و هماهنگ كرده و در اين راه از هر نوع ابزار مجرمانه استفاده مي‌كنند. اين موضوع، زير عنوان جرم سازمان يافته مورد بحث قرار مي‌گيرد.

امروزه هنجارشكني‏ها و رفتارهاي مجرمانه ، به اقدام فردي و يا گروهي در قلمرو يك كشور محدود نمي‏شود و جامعه بشري با پديده «جرايم سازمان‏يافته فراملّي» روبه‏روست كه خاصيت گروهي و فرامرزي بودن آن، دل ‏نگراني‏ها و دغدغه‏هاي جدي را براي جامعه جهاني به وجود آورده است. در اين خصوص پژوهش‏هايي در قالب كتاب و مقاله انجام شده ، زوايا و ابعاد پنهان و پيدايي جرم مزبور پژوهش‏هاي بيشتري را مي‏طلبد. با توجه به ويژگي گروهي و فرامرزي بودن اين جرم ، در عرصه بين‏المللي به صورت مشكل جهاني و بشري ظهور پيدا كرده، از اين‏رو، ضرورت تحقيق در مورد آن روشن مي‏شود و بايد با نگاهي كارشناسانه عوامل و راه‏كارهاي مبارزه با آن مورد بررسي علمي قرار بگيرد.

جرایم سازمان یافته، در قوانین جاری ایران

در قوانین جاری ایران تعریف جامع و مانع و مدونی از این قبیل جرایم ارائه نشده و اغلب حقوقدانان و صاحب نظران ایرانی در این رشته صرفاً به تفسیر کنوانسیون‌ها و تعاریف غربی بسنده نموده‌اند. والبته باید اذعان نمود که؛ مقنن ایران به جای پرداختن به مشکل کلی جرایم سازمان یافته، ترجیح داده است که در موارد خاصی این نوع جرایم را در قالب کیفیات مشدده جرایم عادی مورد توجه قرار دهد که چنین امری با توجه به افزایش جرائم سازمان یافته کافی به نظر نمی‌رسد. خلاء فوق در حقوق ایران در حالی است که در بسیاری از کشورها جهت مبارزه با مظاهرجرم سازمان یافته یا قانون مستقلی وضع شده است که سیاست جنایی جدیدی را برای مبارزه با این جرم به وجود می‌آورد و یا در قوانین سابق تجدید نظر صورت گرفته و براساس نیاز فعلی برای مبارزه با این گونه جرایم ، اصلاحات لازم به عمل آمده است.

کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با جرایم سازمان یافته فراملی

کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با جرایم سازمان یافته فراملی (موسوم به کنوانسیون پالرمو) در سال 2000 میلادی با هدف ارتقاء همکاری‌های بین‌المللی در جهت پیشگیری و مبارزه مؤثر با این دست جرایم تأسیس گردید ؛ وفق بند الف ماده 2 این کنوانسیون گروه مجرمین سازمان یافته به گروهی اطلاق می‌شود که مرکب از سه نفر یا بیشتر بوده ، واجد ساختار تشکیلاتی است که در دوره زمانی مشخصی موجودیت می‌یابد ( و بعضاً اصرار در فعالیت‌های مجرمانه دارد). و با هدف ارتکاب یک یا چند جرم یا تخلف شدید مندرج در این کنوانسیون به منظور تحصیل مستقیم یا غیرمستقیم منفعت مالی یا سایر منافع مادی به صورت هماهنگ فعالیت می‌کند.

شبکه‌هایی که رکن اجرایی این دست جرایم‌ هستند ، نوعاً به صورت هرمی و تشکیلاتی و یا برنامه و سازماندهی از پیش تعیین شده اقدام می‌کنند و بعضاً حول سلسله مراتب خاص و رده‌بندی شده مدیریت و هدایت می‌شوند.

جرم سازمان یافته ؛ یکی از تهدیدات مهم علیه جوامع

اصطلاح جرم سازمان یافته بیانگر نوع خاصی از بزهکاری است که امروزه به دلایل مختلف رشد فزاینده‌ای یافته و به یکی از تهدیدات مهم علیه اکثر جوامع تبدیل شده است. جرائم سازمان یافته را می‌توان از آن نوع جرایمی دانست که توسط گروه‌های منسجمی از افراد بزهکار که در یک دوره زمانی قابل ملاحظه وجود داشته‌اند ارتکاب می‌یابد و عمدتاً منظور اصلی از ارتکاب آنها تحصیل منافع مالی است. همکاری افراد مختلف در یک عمل مجرمانه و نقش برجسته رهبران گروه‌های بزهکار در هدایت این اعمال، ترتیبات سنتی حقوق جزا را در اثبات مسئولیت کیفری اعضا و به ویژه رهبران گروه و اعمال مجازات‌های مقتضی نسبت به آنها تا حدودی ناتوان و ناکارآمد می‌سازد. در این میان کنوانسیون سال 2000 میلادی سازمان ملل متحد در زمینه مبارزه با جرم سازمان یافته فراملی، که ایران نیز عضو آن است، منبع مهم و مناسبی را در اختیار کشورها قرار می‌دهد تا نسبت به وضع مقررات و ترتیبات مقتضی جهت مبارزه با جرم سازمان یافته اقدام کند.[1]

نفوذ گروه‌های سازمان یافته تبه‌کار در سطوح و لایه‌های مختلف کشورها

گروه‌های سازمان یافته تبه‌کار با استفاده از درآمدهای نامشروع خود در سطوح و لایه‌های مختلف کشورها ریشه دوانیده به فساد می‌پردازند ؛ این گروه‌های مجرمانه از فرصت‌های مختلف بهره می‌گیرند تا مقاصد شوم مجرمانه خویش را عملی کنند این گروه‌ها عمدتاً به صورت مستمر به فعالیت‌های غیرقانونی و نامشروع ادامه می‌دهند و غالباً تحت لوای تهدید و فساد و رعب و وحشت و فعالیت‌های مخفیانه بزهکارانه اقدام می‌کنند؛ جرم سازمان یافته، منسجم‌ترین ساختار باندهای مجرمانه است که ابعاد، زوایا مصادیق و مؤلفه‌های گوناگون دارد. شبکه‌های مجرمان سازمان یافته دریافته‌اند که از تجارت مشروع مطالب زیادی می‌توانند بیاموزند، لیکن هنگامی که آن ها دست به اعمال مجرمانه می‌زنند سیمای مخوف و وحشتناکی ارائه کرده و با استفاده از شیوه‌های غیرقانونی مانند انحصارگری، ترور، اخاذی و فرار از مالیات، رقابت‌های قانونی را از بین برده و یا تحت کنترل قرار می‌دهند.[2]

در سال‌های اخیر، جهانی شدن، چرخشی تعیین‌کننده در راهبرد نهادی جنایات سازمان یافته ایجاد کرده است. خانه‌های امن یا نسبتاً امن در گوشه و کنار دنیا پیدا شده است...افزون براین تحرک بالا و انعطاف‌پذیری فراوان شبکه‌ها، امکان گریزاز مقررات ملی و روش‌های انعطاف‌پذیر همکاری پلیس بین‌المللی را فراهم ساخته است.[3] خصلت‌های ملی بخش قابل توجهی از جنایات، به مرور در حال زوال است. از قدیم نیز علاقه‌های ملی جنایتکاران قوی نبوده است و آن ها فاصله تعریف شده‌ای میان خود و دولت‌های ملی خود در نظر داشته‌اند.

به همین دلیل تعرضات آن ها به دولت‌های ملی‌شان بیشتر در سطح برخوردهای انتظامی (مسایلی که می‌توان آن ها را امنیت انتظامی نام نهاد) بوده است. اما با شدت یافتن برخورد دولت‌های ملی با این تبه‌کاران حتی دولت‌های ملی را نیز شامل شده است. قتل سیاستمداران، نفوذ وسیع در بافت اداری و نهادهای دولت‌های ملی و زد و بند با دیگر تبه‌کاران و حتی اگر شده با دیگر دولت‌ها، به قیمت نادیده گرفتن بسیاری از منافع و مصالح ملی، نمادی از تضعیف وجوه هنجاری ناسیونالیستی در این گروه از تبه‌کاران است.[4]

انشاءا... به شرط حیات در بحث آتی به بررسی تعاریف جرم سازمان یافته و ماهیت آن جرائم خواهیم پرداخت.

شنبه: 23 / 04 / 1403- 7 محرم الحرام 1446- 13جولای 2024

منابع

1- طغرانگار، حسن(1380) ، جرائم سازمان یافته در حقوق جزای ایران و بین‌الملل؛ پایان‌نامه (کارشناسی ارشد) دانشگاه امام صادق(ع)، دانشکده معارف اسلامی و حقوق.

2- بیابانی ، غلامحسین(1387) ، جرائم سازمان یافته وچالش‌های آینده ، مجله کارآگاه ، دوره دوم ، سال دوم ، شماره 5 .

3- شمس ناتري، محمد ابراهيم(1380 ) ، بررسي سياست كيفري ايران در قبال جرايم سازمان‌يافته با رويكرد به حقوق جزاي بين‌المللي، رساله دكتري، تهران، دانشگاه تربيت مدرس .

4- مقدم ، علی اصغر، یوسفی مراغه، مهدی، رضایی، ارسلان(1393) ، بررسی جرم سازمان یافته در قوانین داخلی و قراردادهای دوجانبه ، انتشارات مرکز مطالعات و پژوهش‌های ناجا.

5- لیمن، مایکل ـ گری،پرتو(1379)، جرایم یقه سفیدها(مجرمین پشت نقاب اعتماد)،ترجمه گروهی از مترجمین انتشارات معاونت آموزش ناجا .

6- برسلر، فنتون (1993) ، اینترپل، تاریخچه و بررسی 70 سال رسیدگی به جرم و جنایت، ترجمه قیطاس مردانی راد، انتشارات مرکز مطالعات و پژوهش‌های ناجا.

7- بیابانی، غلامحسین ـ مختاری، محسن(1387) ، اینترپل، انتشارات پلیس بین‌الملل ناجا.

8- افشار، اسدالله(1398)، بررسی نقش و جایگاه قاچاق موادمخدر در جرائم سازمان یافته و پولشویی، تهران: الماس دانش.


[1] - طغرانگار، حسن ، (1380) ، جرائم سازمان یافته در حقوق جزای ایران و بین‌الملل ؛ پایان‌نامه (کارشناسی ارشد) دانشگاه امام صادق(ع) ، دانشکده معارف اسلامی و حقوق.

[2] - بیابانی ، غلامحسین ، مجله کارآگاه ، دوره دوم ، سال دوم ، شماره 5، زمستان 1387، صص 68- 100.

[3] - همان.

[4] - همان.



ارسال توسط افشار

درتبیین مقام، مصداق و مفهوم انسان کامل

اسدالله افشار

اشاره

انسان کامل انسانی خوگرفته به اخلاق الهی، مظهر کامل اسمای حسنای الهی و آیینه تمام‌نمای خدا است. او را انسانی دارای اقوال، افعال و اخلاق نیک دانسته‌اند که علت اصلی خلقت و سبب ایجاد و بقای نظام هستی است؛ کسی‌که راهنمای خلایق در ظاهر و باطن و آشنا به آفات روحی انسان‌ها و راه‌های شفای آن است و با هویت متعالی الهی وحدت ذاتی پیدا کرده است. نظریه انسان کامل با نام عرفان اسلامی و مبدع آن محی الدین عربی ثبت شده؛ البته برخی معتقدند رگه‌های این نظریه در آموزه‌های یهودیت، مسیحیت و عرفان ایرانی نیز وجود دارد. عرفای اسلامی با تکیه بر مباحث عقلی و استناد به برخی واژگان قرآنی مانند امام، رهبر، مهتدی، خلیفه الله، رسول و ... و معارفی که از روایات کسب کردند، به تبیین این نظریه پرداختند. در متون عرفانی برای انسان کامل فضایل و ویژگی‌هایی از جمله روح هستی، مظهر اسما و صفات خدا، خلاصه تمام موجودات، برگزیدگی، وحدت و یگانگی برشمرده‌اند. شناخت کامل حق تعالی، خلافت الهیه، تصرف در عالم، راهنمایی بشر نیز از جمله کارکردهای انسان کامل در نظام هستی معرفی شده است. امیدوارم گفتار پیش رو که در همین زمینه می باشد و چکیده دیدگاه صاحب نظران و خردورزان است مفید واقع گردد.

مقام انسان کامل

انسان کامل[1] شخصیتی است که به همه کمالات انسانی دست یافته و قله‌های بلند رشد و تعالی را با گام‌های استوار خویش فتح کرده است. هر استعداد و ظرفیتی که خداوند به بندگان خود عطا کرده و در وجود انسان کامل به نحو تام و تمام شکوفا شده و هر فضیلت و کرامتی که برای بشر تصور شود برترین و بالاترین درجه آن نصیب انسان کامل شده است. اگر از اخلاق، سخن به میان آید انسان کامل صاحب خلق عظیم است و خوش خلقی و مهربانی او حتی بدترین دشمنان را به شگفت آورده است. اگر صحبت از علم و دانش شود انسان کامل چشمه جوشان علم و حکمت است.

در همت و قدرت انسان کامل همین بس که بار سنگین سرپرستی بشر، بلکه مسئولیت خطیر هدایت کل جهان، بر دوش‌های استوار او نهاده شده است و در عظمت و قداست انسان کامل همین بس که هر خیر و خوبی و زیبایی که در هر کجا یافت شود جلوه‌ای از شعاع نور اوست و هر شر و بدی و زشتی که در هر کجا پدید آید نشانه‌ای از دوری و بی‌کرامتی و بی‌حرمتی به اوست . انسان کامل «عبدالله» است، «عندالله» است و «ولی الله» است؛ یعنی اولاً: بندة خداست، ثانیاً: نزد خداست، یعنی مقام او مقام قرب الهی است و ولایت الهی دارد و به همین دلیل یعنی از آن باب که عبدالله و بندة خداست، سبب ایجاد و بقای عالم است.

انسان کامل، مثال اعلای خدا و آیت کبرای او و کتاب مستبین حق و نبأ عظیم بوده و بر صورت حق آفریده شده است و با دو دست قدرت او وجود یافته و خلیفه خداوند بر مخلوقاتش و کلید باب معرفت حق می‌باشد و هر که او را بشناسد خدا را شناخته است. او با هر صفتی از صفات و با هر تجلی از تجلیاتش آیتی از آیات خداوند است و از زمره نمونه‌های بلند مرتبه و گرانقدر برای شناخت خالق می‌باشد.[2]

مصداق انسان کامل

انسان کامل[3] در هر زمان یک مصداق بیشتر ندارد و آن همان شخصیتی است که واسطه بین خالق و مخلوق و حجت خداوند بر روی زمین است. این شخصیت والا مقام کسی جز معصوم(ع) و امام و پیشوای همه مردم نیست. البته هر گاه از انسان کامل به نحو مطلق سخن به میان می‌آید، منظور پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص) است که برترین آفریدگان خداوند و الگوی همه انسان‌ها، از ابتدا تا انتهای تاریخ است.

اسم اعظم به حسب حقیقت عینی، همان انسان کامل است که خلیفة خداوند در تمام عوالم می‌باشد و او حقیقت محمدیه ـ صلّی الله علیه و آله ـ است که با عین ثابت خود با اسم اعظم در مقام الوهیت متحد است و دیگر اعیان ثابته، بلکه اسمای الهی از تجلیات این حقیقت هستند.

... پس حقیقت محمدیه همان است که در جمیع عوالم، از عقل گرفته تا هیولا، تجلی یافته و عالم به منزله ظهور و تجلی آن می‌باشد ... و این پیکره و جسم شریف که به محمد بن عبدالله ـ صلّی الله علیه و آله‌ ـ نام بردار است، از عالم علم الهی برای رهانیدن اسیران زندان طبیعت به عالم ملک نازل شده و در بردارنده و خلاصه آن حقیقت کلیه است.

اما مفهوم انسان کامل علاوه برپیامبراکرم(ص)اهل بیت اورانیزشامل می‌شود؛ یعنی هریک ازائمه معصومین(ع) به نوبه خود انسان کامل هستند ودرزمان خود، پیشوای همه انسان‌ها وحجت خداوندبرمردم به شمار می‌آیند. لذا انسان کامل در این زمان حضرت ولی عصر حجت بن الحسن (عج) می‌باشد.[4]

انسان کامل از نظر اسلام

شهید مطهری در کتاب انسان کامل قبل از اینکه انسان کامل را تعریف کند به بررسی ابعاد وجودی انسان سالم و یا انسان ناسالم می‌پردازد و انسان را شامل روح و جسم می‌داند که فرد می‌تواند از نظر جسمی و یا روحی و یا هر دو بیمار باشد، که البته در بحث انسان سالم یا ناسالم بیشتر به روح و روان انسان توجه دارد و تا به جسم و بدن او. از منظر قرآن انسان سالم انسانی است که به تزکیه نفس و تهذیب نفس بپردازد و روح و روان خود را از بیماری‌ها عقده ها، ناراحتی‌ها و تاریکی‌ها و انحرافات مصون نگه دارد. از آن جا که انسان دارای دو بعد ملکوتی و ملکی است و روحی خدایی دارد، این آفرینش انسان که انسان را مرکب از استعدادهای گوناگون می‌داند و سپس به او اراده و آزادی انتخاب عطا نمود و او را مورد آزمایش و امتحان الهی قرار می‌دهد، نشانه‌ای از کامل بودن انسان و کمال اوست، کمالی که در تعادل و توازن استعدادهای گوناگون اوست. انسان کامل است که به یک استعداد بسنده نمی کند و سعی در ایجاد هماهنگی و توازن دربین استعدادهایش دارد.

انسان کامل انسانی است که همه‌‌‌‌ ارزش های انسانی در او هماهنگ رشد کرده باشد و به حد اعلی رسیده باشد. انسانی که از او در قرآن، تعبیر به امام می‌شود:

(قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَاماً)[5]، یعنی پس از همه‌‌‌‌ امتحان ها و آزمایش ها به مقام امام یعنی انسان کامل رسیدی، یعنی اکنون به حدی رسیده‌ای که می‌توانی الگو باشی، امام و پیشوا باشی، تو انسان کاملی که انسان های دیگر برای کامل شدن می‌توانند خود را با تو تطبیق دهند. پس ازپیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز انسان کامل است چرا که دست پرورده و پرورش یافته‌‌ دامان پیغمبر اسلام است و همه‌‌‌‌ ارزش های انسانی، در حد اعلی و هماهنگ در او رشد کرده و به خوبی در ایشان به چشم می‌خورد.[6]

اما ارزشهایی که برای انسان کامل حائز اهمیت هستند چه ارزشهایی هستند؟

شهید مطهری ارزش هایی را که انسانها به سمت آنها گرایش دارند معرفی می‌کند و بیان می‌کند که اگر انسانها در هر یک ازاین ارزشها افراط و تفریط کنند و هماهنگ با هم در آن ها رشد نکنند، این گرایش های افراطی انسان را به گمراهی می‌کشاند نه به کمال.

عبادت یکی از ارزش هایی است که مورد قبول و تأیید اسلام است، خلوت با خدا، نماز، دعا، مناجات، تهجد، نماز شب و... به عنوان عبادت جزء لاینفک اسلام است. خدمت به خلق از دیگر ارزشهایی است که به عنوان ارزشی قاطع و مسلم در قرآن به آن سفارش شده است. آزادی از بالاترین و عالی ترین ارزش های انسانی است که مافوق همه‌ی ارزش های مادی انسان است. عشق به خداوند، عدالت، محبت و سایر ارزش ها وقتی در کنار هم جمع می‌شوند و به طور هماهنگ و متعادل در انسان رشد می‌یابند، حاصل کار انسان کامل می‌شود. از نظر اسلام انسان حقیقتی است که نفخه‌‌‌‌ الهی در او دمیده شده و از دنیای دیگری آمده است و با اشیاء موجود در طبیعت تجانسی ندارد. انسان به دلیل احساس جاودانگی و عشق به خدا، در این دنیا احساس غربت و تنهایی می‌کند، که شهید مطهری از آن تعبیر به درد می‌کند، دردی که انسان را به عبادت و پرستش خداوند و راز و نیاز با معبود و اصل خویش می‌کشاند. انسان هایی که به یقین کامل رسیده اند و به روح اتصال پیدا کرده اند مصداق این حقیقت اند که (أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ).[7]

وقتی خداوند می‌فرماید: لقد جائکم رسول من انفسکم عزیز علیه...(سبا/27) به تعبیر قرآن، خداوند پیامبری از میان شما و از جنس شما برای شما آورده است که رنج های شما برای او ناگوار است و او درد شما را دارد. جایی که خداوند می‌فرماید: پیامبر حریص نجات مردم است، و حریص بهبود بخشیدن به دردهای مردم، که این درد خلق داشتن است، و جایی که امیرمؤمنان علیه السلام با داشتن بهترین امکانات و فراهم نمودن بهترین خوردنی ها و آشامیدنی ها از خوردن اجتناب می‌کنند که مبادا در جایی فردی گرسنه بخوابد، اینها یعنی درد خلق داشتن، همان دردی که به تعبیر شهید مطهری انسان را به کمال می‌رساند و نشانه‌ روح خدایی داشتن است و نشانه‌ رسیدن به معبود خویش است.

جان کلام این که؛

1- مفسران با توجه به احادیث و نشانه‌های قرآنی به تعیین مصداق انسان کامل از منظر قرآن پرداخته و معتقدند شخصیت انسان کامل ابتدا در وجود برخی انبیا و حضرت محمد(ص) نمود پیدا کرده است؛ بنابراین با نظریه نبوت مرتبط می‌شود و بعد از پیامبر(ص) در پیوند با نظریه امامت در شیعه در وجود ائمه(ع) ظهور می‌یافت؛[8] کسانی که آنها را مظهر اسم اعظم و مسیر شناخت خداوند معرفی کرده‌اند.[9]

2- نظریه انسان کامل نه تنها متاثر از آموزه‌های قرآنی است بلکه عرفای اسلامی با تکیه بر روایاتی به استخراج مبانی این نظریه پرداخته‌اند. اندیشه آفرینش انسان برصورت الهی«َأَنَّ اللَّهَ خَلَقَ آدَمَ عَلَى صُورَتِه[10]‏»[11] که بر شأن و جایگاه ممتاز انسان در عالم وجود تاکید می‌کند و روایاتی که شناخت خداوند را منوط با شناخت نفس انسان می‌‌کند «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه‏»[12] از جمله این احادیث دانسته شده است. در این روایات مساوی دانستن شناخت انسان با شناخت خدا زمانی امکان‌پذیر است که انسان قابلیت کمال‌پذیری و خداگونه شدن را داشته باشد و این را تنها در انسان کامل قابل تحقق می‌دانند.[13]

جمعه: 22 / 04 / 1403- 6 محرم الحرام 1446- 12 جولای 2024

منابع

1- مطهری، مرتضی(1370). انسان کامل، تهران: انتشارات صدرا.

2-کبیر، یحیی ،انسان شناسی (انسان کامل)، انتشارات مطبوعات دینی، قم، 1384.

3- نصری، عبدالله( 1379). فلسفه حکمت انسان، تهران: مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر.

4- طباطبایی، سید محمدحسین ( 1368).المیزان فی تفسیر القرآن، قم: انتشارات اسلامی

5- افشار، اسدالله(1394) ، باز شناسی جایگاه انسان درنظام هستی ، تهران: سفيرارد هال.

6- رجبی، محمود (1379)، انسان شناسی، قم: مؤسسه‏ آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس‏سره .

7- حسن زاده آملی،استاد علامه حسن( 1380). انسانِ کامل از دیدگاه نهج البلاغه، تهران: بنیاد نهج البلاغه.

8-ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۲ق.

9-ابن طاووس، علی بن موسی، الاقبال الایمان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۰ق.

10-ابن عربی، محی الدین، الفتوحات المکیه، قاهره، الهیئة المصریه العامه للکتاب، ۱۴۰۵ق.

11-ابن عربی، محی الدین، تفسیر ابن عربی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.

12-ابن عربی، محی الدین، متن و ترجمه فصوص الحکم، مترجم محمد خواجویی، تهران، انتشارات مولی، ۱۳۸۷ش.

13-استات، جان، مبانی مسیحیت، ترجمه روبرت آسیریان، تهران، حیات ابدی، ۱۳۶۸ش.

14-الغفاری، محمد بن حمزة، مصباح الانس، به کوشش محمد خواجوی، تهران، انتشارات مولی، ۱۴۱۶ق.

15-امام خمینی، روح الله، مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه، به کوشش آشتیانی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۶ش.


[1] - واژه انسان کامل، به عنوان اصطلاحی عرفانی اولین بار در اشعار فریدالدین عطار نیشابوری و در آثار محی الدین بن عربی به کار گرفته شد. پس از ابن عربی شاگرد شاخص او صدرالدین قونوی خاتمه کتاب مفتاح الغیب خود را به بحث از انسان کامل اختصاص داد.عزیز الدین نسفی اولین نویسنده‌ای بود که عنوان «الانسان الکامل» را بر مجموعه رسالات بیست‌ و دوگانه خود که به زبان فارسی نوشته شد، نهاد و پس از او عبدالکریم جیلانی نیز این عنوان را برای کتاب خود برگزید. نظریه انسان کامل را بی‌تاثیر از عرفان ایرانی نیز ندانسته‌اند. انسان کامل با مفهوم انسان نخستین در عرفان ایرانی که همان کیومرث است، شباهت دارد؛ کسی که فرزند خدا تصور شده و روح او را جزیی از روح خداوند دانسته‌اند و عهده‌دار وظایف و امور جهانی است. ( ابن عربی، الفتوحات، ۱۴۱۰ق، ج۱۳، ص۱۲۹؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۰ش، ص۳۸؛ قونوی، مفتاح الغیب و شرحه مصباح الانس، ۱۳۸۱ش)

[2] - مطهری، مرتضی، انسان کامل، انتشارات صدرا، تهران،1370 .

[3] - اصطلاح انسان کامل در قرآن صریحا به کار نرفته است ولی معنا و مفهوم آن را در برخی از واژه‌های قرآنی پیگیری کرده‌اند.در برخی از تفاسیر واژه‌هایی مانند خلیفه الله، امام، مُطهّر، مهتدی، صدیق، صالح، مقرب، مصطفی، رسول، نبی، صاحبان نفس مطمئنه، مُجتبی و ... را مرتبط با موضوع انسان کامل دانسته‌اند و تمام آیاتی را که به فضایل و کمالات انسانی اشاره دارد به انسان کامل مرتبط می‌دانند و معتقدند چون انسان کامل خود، قرآن ناطق است می‌توان همه قرآن را وجود کتبی او دانست. آیات ۲۹ سوره حجر، ۹ سوره سجده، ۷۲ سوره ص که بر چهره خداگونه داشتن انسان تاکید می‌کند، آیه ۷۲ سوره احزاب که بر خلافت انسان به جهت دریافت امانت الهی اشاره دارد و آیه ۷۰ سوره اسراء که به تکریم انسان از سوی خدا می‌پردازد، را بن مایه‌های نظریه انسان کامل در قرآن دانسته‌اند.

[4] - کبیر، یحیی ،انسان شناسی (انسان کامل)، انتشارات مطبوعات دینی، قم، 1384.

[5] - طباطبایی،سید محمدحسین،المیزان فی تفسیر القرآن، انتشارات اسلامی، قم، 1368.

[6] - بقره / 124.

[7] - مطهری، مرتضی، انسان کامل، انتشارات صدرا، تهران، 1367.

[8] - ابن عربی،‌ تفسیر ابن عربی، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۰۹؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۹۱-۹۲؛ طیب، اطلیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱۲، ص۳۷۰؛ بروجردی، تفسیر جامع، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۱۰۶؛ خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۷۸.

[9] - ملا صدرا، شرح اصول کافی، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۱۵۶.

[10] - ضمیر «ها» در کلمه «صورته» به خدا برنمی‌گردد زیرا خداوند دارای صورت جسمانی نیست که شبیه مخلوق باشد و چون ضمیر به آدم برمی‌گردد معنایش این است که خداوند آدم را به همان صورتی که در بهشت بود آفرید و پس از هبوط هم صورت او را تغییر نداد. (آمدی، أبكار الأفكار في أصول الدین، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۴۶۶) ملاصدرا نیز معنای حدیث را خلقت انسان بر اساس عالم کبیر و مشابهت میان او عالم کبیر توجیه کرده است.( مازندارنی، شرح أصول الكافي، پاورقی: ابوالحسن شعرانی، ج۴، ص۱۲۳)

[11] - کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۳۴.

[12] - مصباح الشریعه، منسوب به امام جعفر الصادق، ۱۴۰۰ق، ص۱۳.

[13] - شاکر و موسوی، «قرائتی بین ادیانی از انسان کامل با رویکرد عرفانی»، ص۳۳-۳۴.



ارسال توسط افشار

بررسی موضوع وحدت دردو دوره از زندگی حضرت علي(ع)

اسدالله افشار

هنگام‌ خلافت‌ علی(ع)، زمینة‌ اختلافات، تشدید گردیده‌ بود و پس‌ از آن‌ در دوران‌ خلافت‌ وی‌ بر اثر جنگ‌ها و حوادث‌ ناخواسته، شدت‌ بیشتری‌ پیدا کرد و به‌ همین‌ خاطر، مبارزه‌ با اختلاف‌ و دعوت‌ به‌ وحدت، در رأس‌ برنامه‌های‌ آن‌ حضرت‌ قرار داشت. اختلافات‌ و عداوت‌های‌ قبیله‌ای‌ که‌ در تاریخ‌ عرب‌ ثبت‌ گردیده، قرآن‌ مکرراً‌ به‌ آن ها اشاره‌ و از آنها منع‌ کرده‌ است‌ و بسیاری‌ از آنها به‌ اختلاف‌ قومی‌ و قبیله‌ای‌ برمی‌گردد، در سوره‌های‌ آل‌ عمران‌ (103 - 105)، انفال‌ (43)، حجرات‌ (بیشتر آیات‌ آن) آمده‌ است. البته‌ آیات‌ بیشتری‌ هم‌ از قرآن‌ در زمینة‌ اختلافات‌ دینی‌ و عقیدتی‌ است‌ که‌ علی(ع) در آن‌باره‌ هم‌ سخن‌ گفته‌ است. این‌ اختلافات‌ هر چند بطور موقت، با آمدن‌ اسلام‌ فروکش‌ کرد، اما رسوبات‌ آنها باقی‌ بود و در تحولات‌ و حوادث‌ مهم‌ در طول‌ تاریخ‌ اسلام‌ نقش‌ داشت. اختلاف‌ عربی‌ قحطانی‌ و عدنانی، اختلاف‌ انصار و مهاجر که‌ پس‌ از اسلام‌ پیدا شد، اختلاف‌ خاندان‌ هاشم‌ و بنی‌امیه، اختلافات‌ قبائل‌ دیگر با هم، در هنگام‌ خلافت‌ علی(ع) بروز کرد پیش‌ از آن‌ هم‌ در روی‌ کار آمدن‌ خلفای‌ پیش‌ از علی(ع) تأثیر داشت‌ که‌ شواهد آن‌ در تاریخ‌ به‌ چشم‌ می‌خورد، علی(ع) وارث‌ این‌ رقابت های‌ قبیله‌ای‌ و دسته‌بندی‌های‌ سیاسی‌ بود.

علاوه‌بر همة‌ اختلافات‌ گذشته‌ پیش‌ از روی‌ کار آمدن‌ علی(ع) حادثة‌ قیام‌ مردم‌ علیه‌ عثمان‌ پیش‌ آمد که‌ از آن‌ به‌ «الفتنه‌ الکبری» نام‌ برده‌اند فتنه‌ای‌ که‌ مردم‌ را به‌ جان‌ هم‌ انداخت‌ و معاویه‌ حداکثر استفاده‌ را از آن‌ برد و علی(ع) را متهم‌ می‌کرد که‌ او محرک‌ قتل‌ خلیفه‌ است. این‌ شبهه‌ و فتنه‌ آنقدر بزرگ‌ و گسترده‌ بود که‌ نه‌تنها توده‌ مردم‌ که‌ خواص‌ را هم‌ فراگرفت‌ و شخصیت‌هایی‌ از صحابه‌ به‌ خاطر آن‌ از بیعت‌ با علی(ع) سرباز زدند. بخشی‌ از نامه‌ها و خطبه‌های‌ علی(ع) در رفع‌ این‌ شبهه‌ و در دفاع‌ از خودش‌ می‌باشد که‌ نه‌تنها دخالت‌ در وقوع‌ این‌ حادثه‌ نداشته‌ بلکه‌ تا توانسته‌ است‌ از جان‌ خلیفه‌ دفاع‌ کرده‌ است. بنابراین، علی(ع) در یک‌ چنین‌ جو‌ نا آرام‌ و متلاطمی‌ به‌ خلافت‌ رسید و هرچه‌ در برابر خود می‌دید اختلاف، دسته‌بندی، دو روئی، نفاق‌ و توطئه‌ بود. بنابراین‌ حق‌ داشت‌ که‌ تا این‌ حد دربارة‌ اختلاف‌ و وحدت‌ امت‌ سخن‌ بگوید.(1)

با عنایت به آن چه بیان شد و از نگاه تحلیل گران در مقدمه بحث مورد استفاده قرار گرفت لازم است در این خصوص یادآور شویم که وحدت بین مسلمین دردو دوره از زندگی حضرت علی(ع) قابل بررسی است که در ذیل به آن دو دوره خواهیم پرداخت:

دوره اول پیش ازخلافت حضرت.

دوره دوم پس ازخلافت.

1. دوره پیش از خلافت

مهم ترین عاملی که سبب شد حضرت پس ازجریان سقیفه ازاقدام نظامی علیه خلفا امتناع ورزد مصلحت حفظ نظام اسلامی بود، تا در سایه آرامش سیاسی وپرهیزازتفرقه ریشه نهال نو پای حکومت اسلامی استوارگردد. دکتر شریعتی دراین باره پس ازطرح نظریه های وحدت، بهترین نظریه راوحدت براساس سیره علی(علیه السلام) می داند«در این راه سوم که با حفظ اصول اعتقادی شیعی خودمان واختلافاتی که از نظر فکری و عملی با آنها داریم، می توانیم با آنها یار و همدست و متحد در برابر دشمن مشترک باشیم. این شعاروراهی است که برای اولین باردرتاریخ شخص علی بن ابیطالب اعلام کرده ووضع کرده است......این است که من معتقدم اسلام ماندن خودش را کمتر مدیون شمشیر علی وجهاد اوست وبیشتر مدیون سکوت او و تحمل اوست.شمشیردرکارخلق قدرت اسلام - بود- ،اما سکوت اودرکارماندن اسلام بزرگترین نقش راداشته است.اوبنیانگذارحفظ اختلافات اعتقادی خودمان است دربرابرمخالفت داخلی و وحدت خودمان و نیروهای اجتماعی خودمان دربرابردشمن خارجی.... این است که علی بنیانگذار وحدت است»(2) علی (ع)خود تصریح می کند که سکوت من حساب شده بود، من از دو راه، آن را که به مصلحت اسلام نزدیک تربود انتخاب کردم: در اندیشه بودم که آیا با دست تنها، برای گرفتن حق خود به پا خیزم ؟ یا دراین محیط خفقان زا و تاریکی که به وجود آوردند، صبر پیشه سازم ؟ که پیران را فرسوده، جوانان را پیر، و مردان با ایمان راتا قیامت وملاقات پروردگاراندوهگین نگه می دارد!. پس از ارزیابی درست، صبرو بردباری را خردمندانه تردیدم.پس صبرکردم درحالی که گویا خاردرچشم واستخوان در گلوی من مانده بود.»(3)

سیره امام علی(ع) درحوادث پس ازرحلت پیامبراکرم(ص) بهترین گواه برخیراندیشی، مصلحت جویی و وحدت طلبی آن بزرگواراست.(4) آنجا که دردمندانه شاهد به غارت رفتن میراث خویش شده،رفتار ناجوانمردانه قوم با خویشان پیامبر(ص)رادیده ولی به خاطرمصلحت عمومی امت نه تنها سکوت کرده و آرام می گیرد بلکه آستین یاری خلفا بالازده وبرترین جلوه ازخودگذشتگی وایثاررادرتاریخ به نمایش می گذارد.درتأییداین مطلب شهید مطهری درکتاب سیری درنهج البلاغه سخنی راازحضرت نقل می فرماید: «به خدا سوگند اگربیم وقوع تفرقه میان مسلمین و بازگشت کفر و تباهی دین نبود رفتارما با آنان ( اصحاب سقیفه ) طوردیگری بود».

حضرت پیش از عظیمت به سوی بصره درخطبه ای می فرمایند:«دیدم صبرازتفریق کلمه مسلمین و ریختن خونشان بهتر است، مردم تازه مسلمانند ودین مانند مشکی که تکان داده می شود کوچکترین سستی آن راتباه می کند و کوچک ترین فردی آن راتباه وارونه می نماید».ایشان درپاسخ شخصی که اشعاری مبتنی برذی حق بودن حضرت و ذم مخالفینش سروده بود که در واقع نوعی تحریک بود، وی را از چنین کاری نهی کرده فرمودند برای ما سلامت اسلام و این که اساس اسلام باقی بماند از هر چیزدیگر محبوب تر و با ارج تراست».(5)

امروزه دیگرنمی توان جنبه مصلحت جویی و وفاق گرایی و شکیبایی بیست و پنج ساله امیرمؤمنان در عهد خلفای سه گانه را نادیده گرفت،که اگر این نبود می بایست از آغاز دست به شمشیر برده و مخالفت آشکار کرده و بیعت کسانی را که می خواستند در برابر خلیفه اول با او بیعت کنند می پذیرفت و یا دست کم ازصحنه سیاست خلفا کنار می رفت و با انزوا گزینی همه حمایت های خود راازدستگاه حاکم دریغ می نمود.درحالی که هیچ یک ازاین دو راه را برنگزید بلکه برخود فرض دانست به رغم اختلاف ها به یاری وضع موجود شتافته وتا می تواند در اصلاح اموربکوشد.وبدین سبب بارها و بارهادرمواقع خطیربه دستگاه حاکم یاری رسانده ودرست ترین راه را به آنان نشان داده است.(6)

امام(ع) درنامه ای به مالک اشتر،هدف خود ازاین گونه رفتاررابازگو می کند:«درآغازدست خود باز کشیدم تا اینکه دیدم گروهی ازمردم ازاسلام روی برگردانده ومردم را به نابود ساختن آیین محمد فرا می خوانند دراین وقت ترسیدم که اگراسلام ومسلمانان را یاری نکنم،آنچنان رخنه یا ویرانی را درآن ببینم که مصیبت آن برمن سخت ترازدست رفتن حکومت شما باشدکه روزهایی چند است وچون سرابی نهان می شود ویا چون ابرگرد نیامده پراکنده می گردد.پس درمیان این آشوب وغوغا برخاستم تا باطل محوونابود شد ودین استوارگردید وبرجای خودآرام گرفت».(7)

در جریان شورای شش نفره ای که برای تعیین خلیفه پس از ترور عمرتشکیل شد گرچه هواخواهی و غرض ورزی بعضی ازحاضران در انجمن سبب شد باردیگر امر خلافت به بیراهه رود، ولی آن حضرت همچنان به استراتژی مدارا و مسالمت خود ادامه داد. او می گفت: «همانا می دانیدکه من از دیگران به خلافت شایسته ترم. به خدا سوگند همچنان سازش خواهم کردچندان که امورمسلمانان سلامت باشد و تنها به من جفا رفته باشد، این کار من درتمنای پاداش و فضیلت آن و نشانه بی میلی من به زر و زیوری است که شما برسرآن به رقابت برخاسته اید.»(8)

رفتارحضرت با خلفا

1. حضرت با خلفا روابط خانوادگی داشت، درنمازجماعت ایشان حاضرمی شد و به آنها درامورمهم مشورت می داد. تأثیرحضرت درخلیفه دوم به حدی بودکه دستورداده بود که با حضور علی درمسجد هیچ کس حق رأی و فتوا ندارد.

2. آن بزرگواراصحاب خود راازکارهای تفرقه انگیزمانند سب و لعن که نشانگرتعصبات جاهلانه وخود برتربینی گروهی است به شدت نهی می فرمودند:« من خوش ندارم که شما دشنام دهنده باشید! اما اگر کردارشان را یادآورمی شدید و گمراهی ها و کارهای ناشایسته آن ها را برمی شمردید به راست نزدیک تر و معذورتربود » (9)

3. نویسنده مقاله اهل بیت(علیهم السلام) و وحدت اسلامی در بیان شیوه های برخورد آن بزرگوار با مسایل اختلافی می گوید: «...در تعبیری دیگر، حضرت علی(ع) که به وحدت و اتحاد مسلمین بسیار علاقه مند بود و در راه آن متحمل انواع رنج ها و مشقت ها شد، در نصایح و سفارشات خود به مسلمین، آن ها را ازطرح مسایل اختلافی مربوط به گذشته و اموراختلاف برانگیز، برحذر می دارد و این طور برداشت می شود که در صورت طرح نیز، حضرت تشریح و توضیح اختلافات و زیاده از حد باز نمودن آن راجایز ندانسته اند. حتی اگر به قصد وحدت باشد. چون این کارها اثرسوء خود را می گذارد. درمقابل حضرت، مسلمانان را به مسایل ومشکلات روز که با آنها دست به گریبانند، متوجه وآگاه می سازد» (10) ازاین روی حضرت در حل مسایل ومشکلات روز با خلفا همکاری می کرد تا مبادا مشکلات داخلی جهان اسلام را در برابرجهان کفرناتوان نشان دهد.

2ـ دوره پس از خلافت

زمانی که براثر بدرفتاری خلیفه و دستیارانش آشوب بپا شده و اعتراض های مردمی بالا گرفت، امام(ع) خیرخواهانه برای اصلاح امور و آرامش جامعه کوشید و با میانجی گری های متعدد کوشید از بروز فتنه ای خونین مانع شود. او پس از قتل خلیفه واقعه را این گونه ارزیابی نمود: « او استبداد ورزید بد گونه استبدادی و شما برافروختید و بدگونه بیتابی کردید وخداوند درقیامت نسبت به خودخواه و ناشکیبا داوری کند».(11) برخلاف موضع شکیب ومدارای امام(ع)آنگاه که خلافت به خواست واصرارمردم به ایشان رسید، فتنه جویانِ بی تاب از عطش قدرت، ناجوانمردانه از هر سو سربرداشته وآتش ها برافروختند. آنان بااین اقدام خوددانسته ساز تفرقه نواختند و هزاران مسلمان را به پای منافع و امیال خود به دم تیغ سپردند.دراین اوضاع امام(ع) در نهایت صبوری برای جلوگیری از بروزفتنه کوشید و تا مجبورنشد دست به تیغ نبرد و هرفرصتی را برای بازگشت آرامش مغتنم شمرد. ایشان پیش از هرجنگی با روش های مختلف ازجمله صحبت با سپاه دشمن و یا نامه نگاری برای مخالفین ( به ویژه معاویه که به سبب نقض فرمان عزل حضرت درصدد ایجاد تفرقه بود) سعی درجلوگیری ازجنگ وحل مسالمت آمیزاختلافات داشتند وتا جایی برخی دربه تعلل ایشان درآغازجنگ اعتراض کردند. درجریان داوری صفین درنامه ای به ابوموسی اشعری اینگونه نوشت: «بدان که هیچ کس درگرد آوردن امت محمد و سازگاری آنان با یکدیگر از من حریص تر نیست. من بدین کار پاداش نیکو و جایگاه گرامی را نزد خداوند خواهانم...»(12)

با توجه به بحث صورت گرفته دریافتیم که نگاه حضرت علی(ع) به موضوع وحدت، نگاهی راهبردی و اسـاسی اسـت که از عمق عشق و علاقه ایشان به پیـامبر(ص) و تـداوم حـیات دین و امتش برمی خیزد. ایشان در دوره یاد شده عملا بر وحدت گرایی تأکید و نشان داد که، تداوم خط اسـلام و مـسلمانی را به عنوان یک اصل اساسی و مهم، سرلوحه فعالیت های خویش قرار داده و با تـمام وجـود و تا آخرین لحظه عمر خـویش بـه هر آنـچه ایـن مـهم را تحقق می بخشد، باور و اهتمام ویژه داشت و حـتی لحـظه ای از این مهم نه کوتاه آمد و نه غفلت ورزید.

پنجشنبه: 21 / 04 / 1403- 5 محرم الحرام 1446- 11 جولای 2024

پانویس ها

1- محمد واعظ زاده خراسانی، امام علی (ع) و وحدت، کتاب نقد 1380 شماره 19. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

2- علی شریعتی،کتاب علی بنیانگذاروحدت، نشرنصرسخنرانی درآبان سال 1350، ازص52-48 ونیز در مورد فلسفه سکوت مراجعه کنید به سید محمد باقرحکیم، الوحدت الاسلامیه من منظورالثقلین، نشرمجمع العالمی لاهل بیت ص. 133.

3- «و طفقت ارتئی بین ان اصول بید جذاء آواصبرعلی طخیهعمیاءیهرم فیها الکبیر،ویشیب فیها الصغیر، ویکدح فیها مومن حتی یلقی ربه.فرایت آن الصبرعلی هاتا احجی فصبرت وفی العین قذی وفی الحلق شجا» نهج البلاغه،ترجمه استاد محمد دشتی،خطبه3 (شقشقیه).

4- ر.ک فخلعی، محمد تقی، کتاب مجموعه گفتمانهای مذاهب اسلامی.

5- استاد مرتضی مطهری، سیری در نهج البلاغه، انتشارات صدرا، بخش پنجم. ص181-179

6- علامه عبدالحسین امینی در موسوعه الغدیرموارد زیادی را بر شمرده اند که علی(ع) به یاری خلفا شتافته و آنها را از فرو افتادن نگاه می داشت و راهکارها را به آنان نشان می داد. ر.ک.ر: امینی، الغدیر، ج6، ص325 83، دارالکتب الاسلامیة، تهران و نیز نهج البلاغه، خطبه134 و خطبه 146

7- «فأمسکت یدی حتی رأیتُ راجعة الناس قد رجعت عن الاسلام یدعون الی محق دین محمد صلی الله علیه و اله فخشیت إن لم أنصر الاسلام و أهلَه أری فیه ثلماً أوهدماً تکونُ المصیبه به علیَّ أعظم من فوت ولایتکم الَّتی انَّما هی متاع ایّام قلائل یزول منها، ما کان کما یزول السَّراب أوکما یتقشع السَّحاب فنهضتُ فی تلک الأحداث حتی زاح الباطل وزهق واطمأنّ الدین وتنهنه...» نهج البلاغه، نامه 62.

8- «لقد علمتم أنّی أحق بها من غیری والله لأسلمن ما سلمت أمورالمسلمین ولم یکن فیها جورٌ إلاّ علیَّ خاصهً التماساً لأجر ذلک وفضله وزهداً فیما تنافستموه من زخرفه وزبرجه.» نهج رالبلاغه خ74.

9- ر.ک. نهج البلاغه خطبه 206 .

10- ر.ک. عثمان رادپی، مقاله ائمه اهل بیت و وحدت اسلامی، چهارمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی خرداد 80. انتشارت دانشگاه مذاهب اسلامی.

11- «إستأثر فأساء الاثرة وجزعتم فأسأتم الجزع و لله حکمٌ واقعٌ فی المستأثر والجازع» پیشین، خطبه30.

12- «لیس رجلٌ فاعلم أحرصُ علی جماعه محمد صلی الله علیه واله وأُلفتها منِّی أبتغی بذالک الثَّواب و کرم المأب...»پیشین، نامه 78.

منابع

1- حميدالله، محمد، اولين قانون اسا سى مكتوب درجهان،ترجمه غلامرضا سعيدى، تهران، انتشارات بعثت، 1365.

2- آيتى، محمد ابراهيم، تاريخ پيامبر اسلام، تهران، انتشارات دانشگاه تهران،1366

3- علامه مجلسى، محمدتقى، بحارالانوار، تهران، دارالكتب الاسلاميه،1403 ق، جلد39.

4- الميبدى، ابوالفضل رشيدالدين، كشف‏الاسرار و عدة‏الابرار، به اهتمام على‏اصغر حكمت، تهران، اميركبير، 1361، جلد9.

5- حاج سيد جوادى و ديگران، دايره ‏المعارف تشيع، تهران، سازمان دايره ‏المعارف تشيع،1366، جلد 1.

6- بهشتى، سيد محمد، محيط پيدايش اسلام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى،1367.

7- ابن‏هشام، ابومحمد عبدالملك، السيره النبويه، قم، انتشارات ايران،1363، جلد 4.

8- يعقوبى، احمدبن ابى يعقوب، تاريخ يعقوبى، ليدن،1883م، جلد 2.

9- كلينى رازى، ابوجعفر محمد بن يعقوب بن اسحاق، الاصول من الكافى، تهران، دارالكتب الاسلاميه،1363، جلد 8.

10- مطهرى، مرتضى، سيره نبوى، تهران، انتشارات صدرا،1367.

11- مطهرى، مرتضى، خدمات متقابل اسلام و ايران، تهران، انتشارات صدرا، 1362.

12- نهج‏البلاغه، ترجمه دكترسيدجعفر شهيدى، تهران، انتشارات سها مى عامل، 1371، خطبه 192.

13- شيخ صدوق، ابوجعفر، معانى‏الاخبار،تصحيح على‏اكبر غفارى،بيروت،دارالتعارف للمطبوعات،1399 ق.

14- رضوانی، علی اصغر،‌غدیر شناسی، قم، مجمع جهانی اهل بیت (علیه‌السّلام)، بی‌تا.

15- مطهری، مرتضی،حج، تهران، صدرا، ۱۳۸۰.

16- فروزان، محمد حسین،مقاله«وحدت اساس اسلام»، نشریه راه مردم ،3/2/1384.

17- خمینی، سید مصطفی، مستند تحریرالوسیله،قم،مؤسسه تنظیم ونشرآثار امام خمینی (ره)، ۱۴۱۸، ج۱.

18- واثقی،صدر،سیدجمال‌الدین حسینی پایه‌گذارنهضتهای اسلامی، تهران،شرکت سهامی انتشار،1348.

19- محیط طباطبایی، محمد، نقش سیدجمال‌الدین اسدآبادی دربیداری مشرق زمین، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.

20- عنایت، حمید، سیری دراندیشه سیاسی عرب، تهران: امیر کبیر1385 .

21- احمد امین، زعماء الاصلاح فی عصر الحدیث، بیروت،دارالکتب العربی.

22- حکیم، آیت الله سید محمد باقر، وحدت اسلامی از دیدگاه قرآن و سنّت، ترجمه ی عبدالهادی فقهی زاده، انتشارات تبیان، چاپ اول، سال 1377.

23- افشار، اسدالله، تفسیری بر قرائت دینی از وحدت( براساس آراء واندیشه های اما م خمینی"ره" )، تهران: سفيرارد هال، سال 1393.



ارسال توسط افشار

رییس جمهور نهم را با آرامش یاری دهیم

اسدالله افشار

مرحله دوم چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری باحضوربیش از30 میلیونی مردم درپای صندوق‌های رأی با مشارکت، امنیت، سلامت و رقابت پرشور برگزار و اقتدار و ثبات نظام اسلامی را به نمایش گذاشت و ثابت کرد مهندسی انتخابات به نفع یکی از نامزدها دروغی بیش نبوده و سرانجام پس از حدود۵۰ روز پر التهاب ایام تبلیغات و مناظره ها، دکترپزشکیان با بیش از ۱۶میلیون رأی، به عنوان رییس جمهور منتخب مردم راهی پاستور و کاخ ریاست جمهوری شدند.

اکنون دوران رقابت تمام شده و باید فصل همدلی را آغاز نماییم و ضروریست در این خصوص اصول گرایان و اصلاح طالبان افراطی با عقلانیت و هوشمندی به رئیس جمهورمنتخب کمک کنند تا ایشان بتواند با اولویت بندی از مسایل و مشکلات به تمشیت امور وعده داده شده خود بپردازد و این کشتی پرتلاطم را با تمام بحران ها و چالش ها به ساحل مقصود برساند.

اگر خدا ناکرده دو جناح مطرح کشور از کمک به رییس جمهور منتخب دریغ ورزند و با خباثت به دنبال منافع حزب و جناح خود باشند و منافع ملی کشور را نبینند و توقعات و انتظارات را بی دلیل در جامعه بالا برند و آرامش را از مردم سلب نمایند و باعث یاس و ناامیدی آنان شوند، گناهی نابخشودنی مرتکب شده که باید نسبت به آن در پیشگاه خدا و مردم پاسخگو باشند.

به تعبیر یکی از همکاران مطبوعاتی و نویسنده ارجمند عزیزم که به وی از گذشته ارادت داشته و دارم؛ رئیس جمهور نهم، «سوپرمن» نبوده و نیست و نباید او را ناجی حل همه مشکلات بجامانده سی ساله اخیر دانست، بنابراین باید به رییس جمهور منتخب فرصت داد و در فرصت داده شده او را با آرامش یاری دهیم تا بتواند مشکلات اساسی و زیرساختی کشور را در طی 4 سال حضورش بر این مسند مهم مدیریتی و اجرایی با اولویت بندی حل و مرتفع سازد.

در حقیقت آرای داده‌شده به آقای پزشکیان یعنی ۵۳.۶ درصد رأی مردم به ایشان را باید سیاسی تحلیل و نسبت به آن بی اعتنا نبود. مردم و جامعه با انتخاب ایشان، خواهان تحول و اصلاح مناسبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جاری هستند و اتفاقا این تحول خواهی برخواسته از جهت‌گیری افکار عمومی در کشور می باشد که مورد اتفاق نطر هر شش نامزد دوران انتخابات نیز بوده و هریک به گونه ای منتقد از روندهای جاری نیز نارضایتی خود را بروز و اظهار کردند و حق را به مردم عزیزمان دادند که معترض به عملکرد دولت ها در نظام جمهوری اسلامی باشند و البته باید به این نکته هم اذعان داشت که برخی از نامزده ها به واسطه مقام ها و پست هایی که داشته اند خود باعث بخشی از نارضایتی مردم بوده اند و عملکرد آنان مردم را معترض کرده است و باید نسبت به کارنامه نه چندان مثبت خود پاسخگو باشند که متاسفانه تا کنون نبوده اند! و به همین دلیل مردم به آنان روی خوش نشان ندادند و در دور اول از گردونه رقابت کنار رفتند. در هر صورت باید به چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بدون هیچ گونه تعصبی واقع بینانه نگاه شود و با تحلیل آسیب شناسانه به دنبال چرایی و علت‌های بروز زمینه‌های عدم مشارکت بخش قابل توجهی از ایرانیان در انتخابات باشیم که اگر در انتخابات قبلی به آن پرداخته بودیم امروز با این پدیده اعتراضی، بی اعتنایی و یا بی توجهی مواجهه نبودیم و لذا برای رهایی ازاین قصوروتقصرورهایی از پیامدهای خطرناک عدم مشارکت شایسته است دولت چهاردهم پس از استقرار در این خصوص، آگاهانه با بینش و درک موقعیت شرایط داخلی و بین المللی، سیاست‌های خود را به صورت کارشناسانه و واقع‌بینانه‌ای در عرصه‌های مختلف طراحی و اجرائی کند تا در انتخابات آتی شاهد عدم مشارکت مردم نباشیم. اصلاح و ترمیم این مهم نه تنها انسجام ملی و همبستگی ملی را می طلبد بلکه به اقدامات سیاسی و مطالعاتی هم بستگی دارد. با صراحت بیان می نمایم تا وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور و به ویژه رکود، تورم، گرانی، بی‌کاری تحصیل‌کردگان، فقر، شکاف طبقاتی، رانتخواری، تبعیضات اداری، اختلاس ها، فسادها، حقوق های نجومی، مشکل مسکن و... حل نشود؛ نارضایتی گسترده و عمومی مردم هم ادامه خواهد داشت و ادامه آن یعنی استمرار عدم مشارکت مردم در سرنوشت خود.

دولت چهاردهم میراث دار چنین ارثی ازگذشتگان است و جناب پزشکیان اگرخواهان موفقیت است بایداین معضل ریشه دارنارضایتی‌های اقتصادی، چرایی وابعاد آن را با بهره گیری از نظرات ودیدگاه های کارشناسان صاحب نظرِخبره که ازمهم ترین مطالبات اقتصادی آحاد مردم درشرایط حساس امروزاست باتوجه به امکانات و ظرفیت های موجود و در چارچوب قوانینِ گره گشا، حل و مرتفع نماید.

امیدوارم دکترپزشکیان و دولت کاری بی حاشیه وی با اعتماد سازی و ترمیم باور عمومی مردم؛ بتوانند برای مشکلات اصلی بیان شده که بزودی در دستورکار قرار می گیرد؛ راه حل های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت ریشه ای و اساسی یافته و آن ها را با جدیت و پشتکار حل و فصل نماید.

قطعا رییس جمهور منتخب در این مسند مهم ملی وقتی می تواند بر مشکلات داخلی و تنش های بین المللی فائق آید که کابینه و همکاران توانمند، متعهد، متخصص و کارآمد پاک دستش با گرایش اعتدال، بری از اعمال افراطی گری و تندروی باشند تا بتوانند به مطالبات مردم، متناسب با وعده‌های داده شده، پاسخی در خور دهند.

به امید اصلاح و بهبود اوضاع اقتصادی کشور و تحقق رضایت مردم عزیزمان که شایسته دریافت هر نوع خدمات ارزنده در جهت آسایش و رفع خود هستند.

چهارشنبه: 20 / 04 / 1403- 4 محرم الحرام 1446- 10 جولای 2024



ارسال توسط افشار

نهضت کربلا؛ زنده، الهام بخش و حرکت آفرین

اسدالله افشار

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین

بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست

این رستخیز عام که نامش محرم است

تاریخ‌ گذشته‌، تومار بازی‌ است‌ در برابر تومار بسته‌ آینده‌، به‌وسیله‌ این‌ تومار باز، باید بخش‌ بسته‌ را گشود و خطوط‌ حرکت‌ آینده‌ را ترسیم‌ کرد، و از زندگانی‌ گذشتگان‌درس‌هایی‌ فراوان‌ آموخت.

‌آری در تاریخ جوامع بشری، جنایات، قساوت‌ها و فجایع بسیار شنیع، عمیق و گسترده‌ای اتفاق افتاده است، اما چرا حادثه کربلا و شهادت امام حسین و فرزندان و یارانش، این‌چنین در درازنای تاریخ باقی مانده و همچنان درباره آن گفت‌ و‌گو و نقد و بررسی می‌شود و الهام‌بخش رهبرانی چون مهاتما گاندی و موجب حرکت‌آفرینی و برخاستن امواج ضد ستم می‌شود؟

امام‌ حسین‌(ع) از جهات‌ فضیلت‌ و کمال‌ اخلاقی‌ بر همه‌ کس‌ برتری‌ و رجحان‌داشته‌ است‌، عشق‌ و اراده‌، صبر و فداکاری‌ ، حسن‌ خلق ‌، تواضع ‌، ادب ‌، بخشش ‌، صله‌ رحم‌ ، راستی ‌، درستی ‌، عبادت ‌، فراست‌ و ذکاوت ‌، شجاعت‌ و شهامت ‌، آزادی‌ و سعادت‌، فداکاری‌ وگذشت‌، امیدواری‌ و آرزو، شرافت‌ و عشق‌، مرام‌ و مسلک‌، سیاست‌ ملی‌ و مظلومیت‌اجتماعی‌، بر همه‌ کس‌ صراحت‌ دارد که‌ اگر حسین‌(ع) نبود این‌ کلمات‌ معنا نمی‌شد.

حسین‌(ع) از جهت‌ امامت‌ و ولایت‌ با پدر و برادرش‌ در یک‌ سطح‌ قرار داشته‌اند وسایر ائمه‌ هدی‌ هم‌ در همان‌ صف‌ بوده‌اند ولی‌ هر یک‌ از آنها در بروز خصال‌ و مکارم‌شخصی‌ یک‌ اهمیت‌ و مزیت‌ خاصی‌ داشته‌اند و از میان‌ همه‌ آنها حسین‌(ع) ویژگی‌خاصی‌ دارد، زیرا او مکتب‌ تربیتی‌ خاصی‌ گشود و در مکتب‌ عملی‌ خود درس‌ فضیلت‌ واخلاق‌ داد و روش‌ اخلاقی‌ او و پرورش‌ تربیتی‌ او چنان‌ بود که‌ پیغمبر(ص) و علی‌(ع) و خلفا و اصحاب‌ همه‌، در اکرام‌ و احترام‌ او تأکید و مبالغه‌ داشتند و حتی‌ معاویه‌ که‌ رقیب ‌سرسخت‌ او، پدرش‌ و برادرش‌ بود حضوراً و غیاباً نسبت‌ به‌ حسین‌ نهایت‌ احترام‌ می‌کرد واعتراف‌ به‌ مقام‌ و فضیلت‌ او می‌نمود.

ملل‌ پیشرفته‌ جهان‌ ملتی‌ هستند که‌ برای‌ آینده‌شان‌ از گذشته‌ سرمشق‌ گیرند ومسیر بزرگان‌، آباء و اجداد و اقوام‌ خود را انتخاب‌ کنند تا به‌ مطلوب‌ خود برسند ، ملت‌رستگار آن‌ است‌ که‌ اخبار تاریخی‌ - ملی‌ خود را حفظ‌ و در آن‌ سیر کند تا به‌ سرحد کمال‌نائل‌ گردد.

محققان بر این باورند که راز ماندگاری و محبوبیت امام حسین را می‌توان ناشی از ماهیت حرکت، اهداف، بینش، روش و منش آن حضرت دانست؛ ولذا شخصیت امام حسین و ماهیت حرکت و انگیزه‌های موحدانه او از نگاه آنان نقش کلیدی در جاودان‌شدن نهضت عاشورا دارد. وجود حسین لبریز از « وحدانیت»، «عشق به خدا» و «شوق وصال به معشوق محتشم» بوده است.

بهره‌گیری‌ از سیره ‌بزرگان؛ سنت‌ بشری‌

جالب‌ترین‌ صفحات‌ اوراق‌ گذشته‌ تاریخ‌، شرح‌ حال‌ رجال‌ و پیشوایان‌ جامعه‌ بشری‌ است‌ که‌ برای‌ سعادت‌ خانواده‌ یا ملت‌ خود قیام‌ کرده‌ و گام‌های‌ بلند برداشته‌ و با خطرات‌ خانمان‌ برافکن‌ مبارزه‌ کرده‌اند و در نتیجه‌، نسل‌ آینده‌ و اخلاف‌ آن ‌ها از این‌ مجاهدت‌ برای‌ پیشرفت‌ و ارتقاء فردی‌ و جمعی‌ استفاده‌ نموده‌اند، بهره‌گیری‌ از سیره ‌بزرگان ‌، سنت‌ بشری‌ است‌ که‌ هر قوم‌ و ملتی‌ آداب‌ و عادات ‌، حرکات‌ و سکنات‌، کردار وگفتار بزرگان‌ خود را به‌ عمل‌ گذاشته‌ و به‌ صورت‌ شئون‌ ملی‌ و رسوم‌ اجتماعی‌ درآورده‌است ‌، پس‌ مجموعه اندیشه‌ و گفتار و کردار بزرگان‌ یک‌ قوم‌ آداب‌ ملیت‌ و شئون‌ قومیت‌آن‌ جامعه‌ را تشکیل‌ می‌دهد.

هرکه‌ ناموخت‌ از گذشت‌ روزگار هیچ‌ ناموزد زهیچ‌ آموزگار

در همه فرهنگ‌ها، اديان و جوامع افرادي هستند که به واسطه کارهاي بزرگي که انجام داده اند مورد احترام‌اند و از آنها به عنوان افرادي مقدس ياد مي‌شود، آنها تنها به محدوده تاريخي و جغرفيايي و پيروان مکتب خود تعلق ندارند بلکه به واسطه فطرت مشترک انساني که خوبي‌ها را مورد ستايش قرار مي‌دهد محبتشان فراگير و پيروانشان نيز همه کساني هستند که از وجدان بيدار و فطرت زيبابي هستند برخوردارند.

امام حسین(ع)؛ کانون توجه همه تاريخ

امام حسين (ع) و همراهانش نيز به واسطه روح آزادگي و ظلم ناپذيري و دفاع در برابر عقيده ، کانون توجه همه تاريخ‌اند و همه آزادگان جهان در همه برهه‌هاي تاريخي مکتب او را در بلنداي قله آزادگي مي‌دانند، امسال 1385 سال ازآن واقعه بزرگ مي‌گذرد، از روزي که امام با هدف مقابله با ظلم و فساد دستگاه حاکم در روز عرفه با خداي خود پيمان بست و حج ظاهري را که ناتمام گذاردن آن ممکن نيست براي اثبات هدف و مسيرش که همان ظلم ستيزي بود ترک گفت و به همراه خانواده به سمت ميعادگاه جانبازي حرکت کرد و در سرزمين کربلا احرام بست تا رسم قرباني کردن در صحراي عرفات و آيين ابراهيم خليل الله را که براي امتحان الهي ، مامور به آزمون گذشتن از تعلقات شده بود را با قرباني شدن خود و فرزندانش به انجام برساند، او مي‌دانست که سرانجام اين مسير چيست اما براي ماندن عقيده اش به خون خود و فرزندانش در اين معرکه نابرابر نياز داشت و در آن روز فردي که پيامبر(ص) در موردش فرمود: «انا من حسين و حسين مني» و وجودش زينت بخش دوش و گلوگاهش بوسه گاه جدش بود به واسطه قدرت طلبي حاکمان عصر و فراموشکاري و غبار گرفتن حافظه مردم عنوان طغيانگر عليه حکومت وقت را گرفت، امام در آن روز به لشكر عمر سعد که به واسطه سياهي و قساوت قلبهايشان پند و اندرز و سخنان امام در آنها اثر نمي‌کرد فرمودند: «شكم هايتان از حرام پر شده و بر دل هايتان مهر خورده ديگر حق را نميپذيريد و به آن گوش نميدهيد» و به همين خاطر بود که توان تشخيص و درک بين حق و باطل را نداشتند.

امام حسين (ع) ؛ احياگرحقیقت دین و دینداری

دین ، فلسفه و مکتب زندگی انسان است ، آئینی که به انسان فکر صحیح و عمل صالح را می‌آموزد و سعادت دنیا و آخرت را تأمین می‌کند ، دین الهی است که خداوند از آن به اسلام یاد کرده و همه پیامبران را از آدم (ع) تا خاتم(ع) به آن دعوت کرده‌اند و خداوند غیر از آن نیز دینی را نمی‌پذیرد ؛ امام حسین(ع) وارث چنین دینی است ، او بر آن است تا مفهوم دینداری واقعی را در زندگی به نمایش بگذارد و مردم را با حقیقت دینداری آشتی دهد و جامعه‌ای عادلانه و به دور از بدعت ایجاد کند ، از این رو به حکم وظیفه امر به معروف ونهی از منکر، جامعه را به دینداری دعوت می‌کند و با خون و شمشیر درصدد است تا عوامل کژی و انحراف را در میان مسلمانان و دینداران که امت محمدی(ص) بلکه همه امت‌های شرایع الهی را شامل می‌شود، از میان بردارد و حقیقت دین و دینداری را زنده و احیا کند و بدعتهای به وجود آمده در دین را از میان بردارد.

امام‌حسین(ع) در جایگاه پیشوای دین برآن شد تا جامعه‌ای را که به شدت گرفتار بدعت شده بود اصلاح نماید، این بدعت‌ها چنان ساخته و پرداخته و گسترش قارچ‌گونه پیدا کرده بودند که سنت و سیره پیامبر(ص) که می‌بایست اساس رفتار و سلوک و سبک زندگی مردم باشد به فراموشی سپرده و قرآن و سنت و عترت رسول‌الله(ص) را مهجور نموده بودند.

امام حسین(ع) برای احیای دین و زنده کردن سنت‌های الهی و نبوی قیام می‌کند و برای اصلاح جامعه و امت اسلام دست به شمشیر می‌برد تا کژروان را به راست آرد و رهبران دروغین را رسوا سازد و رهبری امت را در اختیار افراد صالح قرار دهد .

امام حسین(ع)، این پاک ترین و والاترین انسان و فرزند رسول خاتم و حجت خدا؛ بلاشک و بدون تردید نماد حق و حقیقت، اسوه آزادگی و مروت و روح دین و اساس عزت و شرف و جان نماز و قرآن ناطق است هرگز به ذلت تن نداد و برای در اهتزاز ماندن پرچم حق، اصلاح امت جد بزرگوارش و احیای امر به معروف و زنده کردن ارزش های دینی و انسانی در مقابل ظلم و فسادِ طاغوت و حاکم ِ فاسد و جائرِ زمان ایستاد. او با اندک یارانِ مؤمنِ وفادارش در برابرلشکرِ دشمنِ جاهلِ ظالمِ ستمگرِکوردلِ دنیاپرست ایستاد و با نثارخونش اسلام راستین را زنده نگه داشت و سنت نبوی و ارزش های دینی وانسانی را احیا نمود تا حق جلوه‌گر و باطل رسوا شود و آزادگی و عزت و شرف جان بگیرد.

ای تشنه لبی، که آب شرمنده توست تا صبح جزا سحاب شرمنده توست

در اوج عطش گذشتی از آب فرات و اللّه که انتخاب شرمنده توست

امام حسین(ع)؛ نماد نور حق و حقیقت

آری از آن واقعه تلخ تا به امروز یزیدیان هر زمان به ذلت و مذلت افتاده و اسیر چنگال دنیاپرستی و جهل و کژاندیشی گشته و در آتش هوی پرستی خود سوخته و خاکستر شده و مورد لعن و نفرین بشریت قرار گرفته اند و اما در نقطه مقابل این امام حسین(ع) است که ؛ «تمدن ساز» شده، نماد نور حق و حقیقت و«چراغ راه» و «سفینه نجات» گشته تا با مکتب خود در دنیا که تا دنیا باقی است انسان و انسانیت را به اوج آزادگی و عزت و شرف و کمال و سعادت واقعی یعنی بندگی و عبودیت حق تعالی رهنمون سازد. امام حسین(ع) با نهضت کربلا و عاشورایش؛ همواره زنده، حیات‌بخش، الهام بخش، یاریگر و حرکت‌آفرین است.

جان کلام این که؛ نهضت کربلا و حوادث تلخ و گزنده ماندگار روز عاشورا و بعد آن که منجر به اسارت اهل بیت و رفتن به شام(سوریه فعلی) در تاریخ گردید اولا وقاحت پسر فسق و فجور ناخلف معاویه را آشکار کرد، ثانیا جریان تحریف را رسوا نمود، ثالثا مسیرحق و تفسیر عمق فاجعه انحطاط جامعه اسلامی را تبیین نمود و نگذاشت بنیامیه به هدف اصلی خود که همانا نابودی کامل اسلام بود، دست پیدا کند.

عالم همه خاک کربلا بایدمان پیوسته به لب خداخدا بایدمان

تا پاک شود زمین ز ابنای یزید همواره حسین مقتدا بایدمان

دوشنبه: 18/ 04 / 1403- 2 محرم الحرام 1446- 8 جولای 2024

منابع

1- یوسفی غروی ، محمدهادی ، ( 1417ه.ق.) ، وقعه الطف، چاپ سوم ، مؤسسه النشر الاسلامی ، قم.

2- شهیدی ، سیدجعفر ، (1390) ، تاریخ تحلیلی اسلام ، مرکز نشر دانشگاهی ، تهران.

3- محمدی ری شهری ، محمد ، (1388) ، دانشنامه امام حسین(ع) ، ج۱۰، مترجم :محمد مرادی، دارالحدیث ، قم .

4- شهیدی ، سید جعفر، (1380) ، پس از پنجاه سال ، پژوهشی تازه پیرامون قیام حسین علیه‌السلام ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، تهران.

5- جعفریان ، رسول،(1390) ، گزیده حیات سیاسی و فکری امامان شیعه .

6- ربانی خلخالی ، علی ، (1379) ، چهره درخشان امام حسین علیه‌السلام ، مکتب الحسین، قم.

7- قمی ، عباس ، (1379) ، منتهی الامال ، ج ۲ ، تحقیق ناصر باقری بید هندی ، دلیل، قم.

8- مقدسی ، یدالله ، (1391) ، باز پژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان(ع) ، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ، قم .

9- اسماعیلی یزدی ، عباس ، (1380) ، سحاب رحمت ، انتشارات مسجد مقدس جمکران ، سوم ، قم.

10- افشار، اسدالله (1396) ، حسين بن علي (ع)؛ ترجمان آزادي و سعادت ( فرازهاي حساس و تأثيرگذار زندگي امام حسين "ع" ازتولد تا شهادت) ، تهران: آسمان كبود.



ارسال توسط افشار

سخنی با رییس جمهور منتخب پیروز ملت

اسدالله افشار

وزارت کشور روز شنبه 16 تیر ماه سال جاری مسعود پزشکیان را با ۱۶ میلیون و ۳۸۴ هزار و ۴۰۳ رأی که توانست رأی اعتماد ۵۳.۶ درصد از رای‌دهندگان را از آن خود کند پیروز دور دوم چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد.

لازم به ذکر است مجموع آرای اخذ شده در کل شعب داخل و خارج از کشور ۳۰ میلیون و ۵۳۰ هزار و ۱۵۷ است و سعید جلیلی نیز با ۱۳ میلیون و ۵۳۸ هزار و ۱۷۹ رأی، توانست ۴۴ درصد از آرا را به خود اختصاص دهد. این به آن معنا است که مسعود پزشکیان، نماینده کهنه کار مجلس و وزیر سابق بهداشت، در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ایران توانست بر سعید جلیلی، مذاکره کننده سابق هسته ای که رقابتی تنگاتنگ با یکدیگر داشتند، پیروز شود و به عنوان نهمین رییس جمهور، کلید پاستور را دریافت نماید و بر مسند ریاست جمهوری نظام اسلامی ایران تکه زند تا به وعده ها و تعهداتی که به مردم داده است عمل نماید.

نگارنده این یادداشت ضمن آن که این پیروزی را صمیمانه به ایشان و مردم عزیز ایران تبریک و تهنیت می گوید و برای ایشان آرزوی توفیق می نماید، نکاتی و مطالبی را به محضر رییس جمهور منتخب یادآور می شود:

1- بنابر پیام مقام معظم رهبری که به مناسبت برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری صادر گردید؛ شایسته است رفتارهای رقابتی انتخابات به هنجارهای رفاقتی تبدیل شود و همه برای آبادانی مادی و معنوی کشور تلاش کنند.

2- پایان رقابت‌ها، آغاز همکاری‌ها در همه سطوح بین مردم و دولت است و این مهم با کابینه قوی و کارآمد شکل خواهد گرفت که قطعا رییس جمهور منتخب به این موضوع که از دغدغه های خود ایشان نیز می باشد اهتمام ویژه خواهند داشت.

3- مردم همیشه در صحنه با درک عمیق خود، بر اهمیت سرنوشت ساز مشارکت در انتخابات واقف بوده و با حضور گسترده در پای صندوق‌های رأی؛ اولا توطئه دشمنان شکست خورده انقلاب اسلامی را خنثی نمودند، ثانیا بلندگوها و بنگاه‌های دروغ‌پراکنی استکبار غرب و متحدانش را که بر طبل تحریم انتخابات می کوبیدند، ناامید ساختند و مشتی محکم بر دهان یاوه گوی ایشان زدند و ثالثا حضور گسترده و معجزه گر مردم، نقش و تأثیر بسزایی در اقتدار و امنیت ملی کشورایفا نمود وقطعا رییس جمهور منتخب با گام بر داشتن در این مسیر می تواندبا بهره گیری از ظرفیت ها، استعدادها، فرصت هایی را ایجاد نماید تا عمده مشکلات مردم و کشور حل شود.

4- مردم آمدند، کار مهم خود را انجام دادند، با مشارکت مسئولانه پای به عرصه گذاشتند تا هم استیفای حقوق خود را طلب نمایند و هم تکلیف ملی و دینی خود را بجا آورده باشند و اکنون نوبت رییس جمهور منتخب است که با ایجاد فضای همدلی، حرف‌ها و وعده‌هایی که در دوران مناظره زده اند، عمل نمایند تا بتوانند مشکلات عدیده‌ای که در کشور وجود دارد به‌ویژه مسئله معیشت و اقتصاد، بهداشت و درمان، همچنین گرانی، مسکن، بیکاری، ازدواج، تورم و تأمین مالی بنگاه‌های اقتصادی و مسائل فرهنگی و اجتماعی برطرف شود.

5- رییس جمهور منتخب به عنوان نهمین رییس جمهور و سکاندار دولت چهاردهم و قوه مجریه، وظیفه خطیر و بسیار سنگینی برعهده دارد و از او انتظار می رود با مجاهدت و توکل برخدا در تمام حوزه ها و عرصه های اقتصادی( معیشتی، رفاهی) سیاسی( داخلی، منطقه ای و بین المللی)، فرهنگی، اجتماعی، کارنامه درخشانی را از خود برجای گذارد تا هم گره از مشکلات داخلی و بین المللی کشور باز کند و هم در امور مهم و جاری زندگی مردم، گشایش حاصل شود آن هم مردمی که همیشه حماسه آفریدند و اقتدارنظام جمهوری اسلامی را به رخ دشمنان و بد خواهان بی خاصیت بی ریشه کشیده و عملیات روانی علیه ایران را نیز خنثی نموده اند.

درود بر این مردم قدرشناس ووظیفه شناس که همیشه با وجود دلخوریی ها وانتقادات درحساس ترین زمان ها وارد صحنه شده و تمام توطئه های خائنانه دشمنان قسم خورده ایران و انقلاب اسلامی را در پروژه های عدیده از جمله پروژه عظیم «جنگ ترکیبی» در چندسال اخیر شکست داده و با سربلندی، غرور و اقتدار از آزمون بیرون آمده اند.

6- رییس جمهور منتخب؛ رییس جمهور همه ایران براساس قانون و در چارچوب قانون است و همه باید او را در طی 4 سال که سکاندار قوه مجریه می شود حرمت نهاده یاری و مدد رسانیم تا ان‌شاءالله شاهد اعتلای جایگاه ایران، بهبود اقتصاد و رفاه و معیشت مردم، شکستن تحریم‌های ظالمانه علیه ملت ایران با به سرانجام رساندن برجام و همچنین پیشرفت و توسعه کشور در همه عرصه‌های باشیم.

یکشنبه: 17 / 04 / 1403- 1 محرم الحرام 1446- 7 جولای 2024



ارسال توسط افشار

نقش پذیری مهم مردم در انتخابات 15 تیرماه ریاست جمهوری

اسدالله افشار

سعید جلیلی و مسعود پزشکیان، دو نامزدی که در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری 15 تیر ماه با یکدیگر رقابت می کنند، به کاهش مشارکت رأی دهندگان برای دور اول انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری- که در روز جمعه 8 تیر ماه برگزار گردید- اذعان کرده اند که نسبت به مشارکت 50 درصدی در سال 1400، 10 درصد کاهش داشته است.

برخی تحلیلگران معتقدند که ناامیدی رأی دهندگان از دو دوره ریاست جمهوری حسن روحانی به اصطلاح اصلاح طلب باعث شد که اکثریت آنها در دور اول رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری در روز جمعه 8 تیرماه ازآمدن به پای صندوق های رأی دوری و خودداری کنند.

هردو نامزد راه یافته به مرحله نهایی انتخابات ریاست جمهوری عنوان کرده اند؛ سطح کنونی مشارکت عمومی در نظام ما کافی نیست. ما باید تلاش جدی و مستمری برای افزایش مشارکت شهروندان در همه زمینه ها انجام دهیم. این به معنای شناسایی موانعی است که مانع از مشارکت مردم می شود و باید اقداماتی برای رفع آنها انجام دهیم. آنان معتقدند برای رسیدن به این چشم‌انداز، باید عواملی را که منجر به کاهش مشارکت مردمی شده است، بررسی کنیم و فرصت‌هایی را برای مردم ایجاد کنیم که بیشتر در اداره کشور مشارکت داشته باشند.

باید به این نکته توجه داشت و نسبت به آن دغدغه و نگرانی داشت که چرا باید 60 درصد از واجدین شرایط در انتخابات شرکت نکنند، این قابل قبول نیست و قطعا این مهم باید آسیب شناسی شود و بستری را فراهم آورد تا جمهوری اسلامی؛ حقوق افراد را بپذیرد، صدای آنها را هرچند مخالف باشند بشنود، با آنان تعامل داشته باشند و با دقت به دیدگاه های ایشان گوش دهند.

نکته مهم دیگر این که هر دو نامزد ریاست جمهوری در دو مناظره داغ و پرتنش خود در روزهای دوشنبه و سه شنبه( 11 و 12 تیر ماه) همچنین به موضوع تداوم نقض برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) توسط ایالات متحده پرداختند.

پزشکیان راهبردی را با تمرکز بر قدرت داخلی، با تأکید بر تقویت اقتصاد داخلی، رسیدگی به عدم تعادل بانکی و انرژی، و تقویت اجماع ملی ترسیم کرد. و از سوی دیگر وی بر سیاست خارجی مبتنی بر منافع ملی و همسو با منویات رهبر انقلاب اسلامی تأکید نمود. البته این نامزد مورد حمایت از سوی اصلاح طلبان، هدف سیاست خارجی خود را مبتنی بر تقویت روابط با کشورهای جهان قرار داده، و اعلام داشته است از اجرای FATF و برجام دردولتش حمایت خواهدکرد.

جلیلی هم از رویکرد گسترده‌تر سیاست خارجی حمایت و بر منافع مشترک با طیف وسیع‌تری از کشورهای دنیا جهت باز کردن فرصت‌های شایسته برای ایران تاکید کرده است. او متعهد شد با تمرکز بر مقاومت داخلی و استفاده از ابزارهای اقتصادی برای بازدارندگی نهادهای تحریم کننده، با تحریم ها مقابله کند.[1]

درهر صورت دو مناظره برگزار شده که بیشتر جدال لفظی بود تا تمرکز بر روی برنامه ها و ارائه یک گفت و گوی معقول و منطقی؛ در فضایی که باید به مردم آرامش روانی و سیاسی دهد پایان یافت و حالا این مردم هستند که باید انتخاب کنند پزشکیان یا جلیلی. کدام برای 4 سال آینده، رئیس‌جمهور اسلامی ایران عزیز است و می تواند پاسخگوی دغدغه ها، نگرانی ها و برآورده کردن مطالبات به حق مردم در حوزه های اقتصادی، رفاهی، بهداشتی- درمانی، فرهنگی، اجتماعی، سیاست داخلی و بین المللی باشد.

مسلما انتخابات روزجمعه 15 تیر ماه مهم است و مردم و جامعه به انتخاباتی وارد می شوند که خواهد توانست در آینده کشور اثرگذاری تاریخی داشته باشد و لذا نمی توان نقش پذیری مردم را در این رابطه نادیده گرفت، و حالا این مردم هستند که باید ایفای نقش نمایند تا مطالباتشان را از نظام اسلامی طلب نمایند و به دنبال احقاق حقوق خود در چارچوب قانون اساسی باشند و از منتخب خود بخواهند؛ مشکلات را به سرعت حل کند، وضعیت عمومی و اقتصادی کشور در مسیر بهبودی و گشایش قرارگیرد، و تحولات اساسی در کشور حول محور احقاق حقوق مردم و منافع ملی صورت پذیرد.

به طور قطع مردم از منتخب خود خواهان محقق شدن موارد زیر هستند:

1-رفع تحریم‌ها و تحریم زدایی، 2-تحقق عملی سرمایه‌گذاری های خارجی، 3-عبورازشعارهای بی خاصیت سراب گونه، 4- تعامل با اجماع سازی داخلی، 5- رفع موانع توسعه روابط (چه داخلی و چه بین المللی)، 6- تقویت اقتصاد ملی و رفع مشکلات اقتصادی و رفاهی و بهداشتی- درمانی مردم، 7- جلوگیری از کاهش ارزش پول ملی و تقویت آن، 8- پرهیز از وادادگی، 9- اصلاح رویه‌های غلط و فرصت‌سوز، 10- پرهیز از دروغ‌های دشمن شادکن، 11- ترجیح منافع ملی بر منافع حزبی و باندی، 12- بهره گیری درست و بجا از نخبگان در اصلاح امور، 13- کتمان و تفسیر وارونه نکردن ازواقعیت ها، 14- نمایش اقتدار ملی و ابهت بین‌المللی، 15- تحول در مدیریت با حفظ چارچوب ها، 16- استحکام پایه‌های جمهوریت (مردم‌سالاری) و اسلامیت نظام، 17- قطع دست رانتخواران و ویژه خواران، 18- برخورد قاطع با فاسدان و مفسدان در هر رده و مقام و منصب و در هرلباسی، 19- کاهش نرخ تورم، 20- ضرورت عاجل حل مشکل مسکن و اشتغال جوانان و حل مشکل خوردو و دیگری مشکلاتی که مردم را به ستوه آورده و موجب دوری 60 درصد مردم از شرکت ایشان در انتخابات دور اول شده است. 60 درصد مهم است و باید این عدد قابل تأمل و قابل اعتنا آسیب شناسی شود و نباید از کنار آن به سادگی عبور کرد زیرا شرکت مردم در انتخابات سرنوشت ساز ریاست جمهوری، از هر منظری که به آن نگاه کنیم مهم و دارای اهمیت است و رهبر معظم انقلاب نیز بر آن اهتمام داشته و در بیاناتشان بارها بر نقش و مشارکت حداکثری مردم در انتخابات تأکید داشته و یادآور شده اند؛

1-حضورمردم، نظام جمهوری اسلامی را به معنای واقعی کلمه قدرتمندمی‌کند( 26/03/1400 )

2-... حضورمردم و مشارکت مردم، نشان‌دهنده‌ اقتدار ملّی است ( 01/01/1400)

3- هرچه صندوق های رأی شلوغ‌تر باشد،گسترش شرکت مردم بیشتر باشد، اعتبارکشور بالا خواهد رفت ( 14/11/1390 )

4- حضور مردم مانع تعرّض دشمن و برای مصونیّت کشور است ( 05/02/1396 )

5- هر چه می‌توانید تلاش کنید که مشارکت افزایش پیدا کند. ( 26/03/1403 )

6- ... حضور مردم و تحقّق مردم‌سالاری؛.... قدرت بازدارندگی کشور را بالا می‌بَرد، امنیّت می‌دهد به کشور، برای کشور آبرو ایجاد می‌کند.» ( 21/02/1400 )

در هر صورت جمعه خواهد آمد و مردم هم پای صندوق ها آرا خواهند آمد و خروجی آن نام هرکدوم از نامزدها باشد، انتخاب مردم است و باید به آن احترام گذاشت و نامزد پیروز را در تحقق وعده هایش مدد و یاری رساند و نامزد پیروز هم یادش باشد به وعده های انتخاباتی خود عمل کند.

چهارشنبه: 13 / 04 / 1403- 26 ذی الحجه 1445- 3 جولای 2024


1- Zarfam. Soheila. Candidates address decreased voter turnout in first presidential debate before runoff. Translator; Asadollah Afshar. Tehrantimes/ July 2, 2024 - 21:55



ارسال توسط افشار

جمعه 15 تیر؛ روز انتخاب سرنوشت ساز

اسدالله افشار

شورای نگهبان نتایج چهاردهمین دوره انتخابات سراسری ریاست جمهوری 8 تیر ماه سال جاری را به طور رسمی تأیید کرد. این تأیید که روز یکشنبه اعلام شد، راه را برای دور دوم انتخاباتی که قرار است روزجمعه 15 تیر ماه برگزار شود، هموار می کند.

دکتر هادی طحان‌نظیف عضو حقوقدان و سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرد: پس از بررسی‌هایی که صورت گرفت، نتیجه انتخابات مرحله نخست چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری به تأیید شورای نگهبان رسید.

وی خاطرنشان کرد: این موضوع امروز (یکشنبه 10 تیرماه) به طور رسمی به وزارت کشور اعلام شد.

سخنگوی شورای نگهبان عنوان کرد: طبق قانون فرصتی برای دریافت شکایات در نظر گرفته شده بود. علی‌رغم پیگیری‌هایی که داشتیم شکایتی از سوی هیچ یک از نامزد‌ها دریافت نشد. از سوی مردم نیز با گزارش و مورد خاصی مواجه نبودیم. البته مواردی به صورت جزئی ارسال شده بود که در همان روز انتخابات مورد پیگیری قرار گرفت.

در دور دوم انتخابات، مسعود پزشکیان اصلاح طلب و سعید جلیلی اصولگرا، دو نامزدی که بیشترین آرا را در دور اول رقابت ها به دست آوردند، حضور خواهند داشت. هر دو نامزد مجاز هستند تا 24 ساعت قبل از شروع دور دوم در رقابت های انتخاباتی شرکت کنند.

در مجموع 24,535,185 رأی داده شد که نشان دهنده مشارکت تقریبا 40 درصدی بیش از 61 میلیون واجد شرایط رأی دادن است؛پزشکیان 10 میلیون و 415 هزار و 991 رأی (45/42 درصد) و جلیلی با 9 میلیون و 473 هزار و 298 رأی (61/38 درصد) به دست آوردند.

در خصوص برگزاری دور اول انتخابات؛ مطالب و نکاتی وجود دارد که از چشم صاحب نظران و تحلیل گران دورنمانده که قطعا پرداختن به آن ها می تواند دور دوم برگزاری انتخابات را در روز جمعه 15 تیر ماه که بسیار حساس هم می باشد تحت الشعاع قرار داده و اهمیت دور دوم را با توجه به رویکردها و مبانی راهبردی و استراتژیکی دو نامزد راه یافته به انتخابات چهاردهم که یکی حمایت اصلاح طلبان و دیگری حمایت اصول گرایان را دارد، بیش از پیش مهم است چرا که انتخاب هریک از دو نامزد، ارتباط مستقیم با منافع ملی کشور ( چه داخلی و چه بین المللی) دارد، بنابراین با توجه به شرایط داخلی و بین المللی ایران عزیز، مردم باید گزینه ای را انتخاب نمایند که بتواند کشور را از مشکلات و مصائب بحران زا و چالش برانگیز داخلی و بین المللی رهایی بخشد و اوضاع را به نفع مردم و کشور تغییر دهد تا بتوانیم با هموار شدن مسیر نسبت به آینده روشن، امیدوارانه به جلو گام برداریم.

اکنون فهرست وار به برخی از دیدگاه صاحب نظران و تحلیل گران که در خصوص دور اول برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ابراز داشته اند اشاراتی خواهیم داشت. باشد که با درک درست و صحیح از شرایط داخلی و بین المللی ایران، نامزد دارای برنامه و کارنامه اصلح را با دقت و وسواس بیشتر انتخاب کنیم تا مردم و کشورمان متحمل هزینه های سنگین نشود و ایرانی به ایرانی بودن خود دراین سرزمین دلیران و نخبگان ببالد و افتخار کند.

1- مشارکت 40 درصدی در انتخابات چهاردهم ریاست‌جمهوری معنادار است و نباید از آسیب شناسی آن غفلت ورزید که اگر این آسیب شناسی پیش از این صورت گرفته بود، دیگر شاهد کاهش مشارکت نبودیم. این میزان مشارکت در حقیقت زیبنده نظام سیاسی ما نمی باشد و برای آن باید عمقیا فکر کرد و چاره جویی نمود.[1] راجع به نتايج چهاردهمین دوره انتخابات رياست‌جمهوري و چرايي آن سخن بسيار است در هرحال این کاهش هشت درصدی مشارکت نسبت به انتخابات 1400، رقابت انتخاباتی را به دور دوم کشانده و باید این پازل انتخاباتی در روز جمعه 15 تیر ماه تکمیل شود و فرد پیروز بر مسند ریاست قوه مجریه نشیند و پاسخگوی مطالبات مردم باشد.[2]

2- تا وجود شکاف میان مردم و مسئولان وجود دارد و تا مدیران چاپلوس متملق ریاکار نالایق ناکارآمد، پست ها را اشغال کرده اند و پمپاژه ناامیدی می کنند و تا مطالبات اقتصادی و رفاهی و بهداشتی مردم به شایستگی پاسخ داده نشود؛ نبابد انتظار داشت درصد مشارکت در هر انتخاباتی بالا برود. در حقیقت باید مردم را دریافت و با آنان صادق بود تا شاهد افزایش مشارکت های مدنی در چنین ایامی باشیم. مشارکت های بالا، کشور را از هر خطری صیانت و حفاظت می نماید.

3- راحت باید گفت و شفاف باید اعلام کرد و بدون لکنت باید اعتراف نمودتا؛ افزایش فقرهست، شکاف طبقاتی، نابسامانی‌های اجتماعی، نابرابری‌های گسترده در توزیع درآمد، بیکاری، گرانی، تورم، کاهش ارزش پول ملی، تبعیض، رانت خواری، ویژه خواری، عدم تأمین عدالت اجتماعی، مهاجرت نخبگان از کشور، عدم ازدواج جوانان و... هرگز نباید انتظار داشت مشارکت بالایی صورت بگیرد چرا که این مردم از تجربه هایی که در طول چند دهه گذشته آموخته است و و عده و عیدهای انتخاباتی دوره گذشته را که شعاری بوده شنیده، درآمد پایین، آسیب‌پذیری در قبال بیماری، عدم دسترسی به تسهیلات رفاهی و کاهش قدرت خرید مردم و ده‌ها مولفه دیگر... اعتماد خود را نسبت به افرادی که در صحنه انتخابات ظاهر می شوند از دست داده اند و دیگر آنان را باور ندارند و از ایشان گریزان هستند و لذا مسئولان و مدیران ارشد نظام اسلامی، خود مسبب کاهش مشارکت هستند و باید پاسخگو باشند چرا اعتماد مردم را نسبت به سرنوشت خودشان و کشور خدشه دار کرده اند و جامعه را در معرض آسیب های جدی چالش برانگیز بحران زای داخلی و بین المللی قرار داده اند؟!

4- نگارنده امیدوار است دو نامزد محترم در دو مناظره پیش روی خود در صدا و سیما که دوشنبه و سه شنبه خواهند داشت برنامه های خود را جهت حل مشکلات اقتصادی، رفاهی، معیشتی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... شفاف وصادقانه بامردم در میان گذارند و از صحبت های پوپولیستی و شعاری و انگ زدن های سیاسی تنش زای بی پایه و اساس پرهیزکنند و راهکارهای خود را برای حل مشکلات مطرح شده طرح نمایند تا شاید با اصلاحات ساختاری که در همه زمینه ها با یک رویکرد جامع و یکپارچه صورت می پذیرد، بتوانند اعتماد عمومی را به مردم و امید به آینده بازگردانند.

جمعه 15 تیر ماه باید رییس جمهوری انتخاب شود که در ترازی انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی باشد و مردم را باور داشته باشد و چون مردم زندگی کند و با قدرت اجماع سازی خود گام های مهم و مؤثری را در جهت کاهش نارضایتی مردم، اصلاح نظام حکمرانی، رفع معضلاتی همچون ناترازی آب، ناترازی انرژی، ناترازی بودجه‌ای، ناترازی بانکی و مسأله تحریم‌ها بردارد و اصلاحات ساختاری را در دستور کار دولت چهاردهم خود قراردهند و تا پای جان برای رفاه مردم با شرف کشورمان، تلاش کند و از پای ننشیند.

انشاء ا... وعده همه ما با یکدیگر در یک حضور حداکثری با مشارکت حداکثری پای صندوق های آرای انتخاباتی در روزجمعه 15 تیر ماه روز انتخاب سرنوشت ساز خود و کشور عزیزمان.

دوشنبه: 11 / 04 / 1403- 24 ذی الحجه 1445- 1 جولای 2024


[1] - صاحب نظران بدرستی معتقدند؛ حدود 15 درصد از مردم در هر شرايطي حتي رقابتي‌ترين انتخابات‌ها در هيچ انتخاباتي شركت نمي‌كنند، حتي اگر تورم صفر و همه تحريم‌ها برداشته شود و ايران آزادترين انتخابات جهان را برگزار كند تقريبا همين درصد در انتخابات شركت نمي‌كنند و اين درصد در كشورهاي غربي معمولا بيشتر است. پس بايد روي حدود 45 درصدي بحث كرد كه در انتخابات شركت نكردند و حتما پيام‌ها و انگيزه‌ها و علل مختلف براي عدم شركت خود دارند كه قطعا رقم بسيار بالايي است و ناظر بر نارضايتي و نااميدي از اوضاع موجود است.

[2] - ناصر ایمانی تحلیلگر سیاسی اصولگرا در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا درخصوص آمار و میزان مشارکت در انتخابات که حتی کمتر از ۱۴۰۳ بود، گفت: اولین چیزی که شگفت‌آور بود میزان مشارکت است که هم در واقع تعجب برانگیز بود و هم تاثرآور؛ این میزان مشارکت از سه سال قبل هم خیلی کمتر شد و از سه ماه پیش و انتخابات مجلس هم کمتر است. این در حالی است که در این دوره رقابت وجود داشت و از آن چیزی که همه ادعا داشتند و می‌گفتند که مشارکت نزدیک و یا بیشتراز ۵۰ درصد خواهد بود، چنین امری واقع نشد و میزان مشارکت پایین آمد.



ارسال توسط افشار

جمعه 8 تیر؛ نماد عقلانیت و نمایش دموکراسی ناب ایرانی

اسدالله افشار

پنج دور مناظرات انتخاباتی میان شش نامزد کاندیدای ریاست جمهوری خوب یا بد، با انگیزه یا بی انگیزه، بی برنامه یا با برنامه، شعاری و یا پوپولیستی برگزار و به اتمام رسید و آنها نظرات و دیدگاه‌های خود را در حوزه‌های پر حرف و حدیث فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی (داخلی و بین المللی) بیان و ارائه کردند.

نامزدهای مورد نظر نقش خود را برای حضور مشارکت حداکثری مردم، قوی یا ضعیف ایفا کردند و اکنون این مردم هستند که باید فردا در روز جمعه 8 تیر ماه سال جاری با انتخاب اصلح خود از میان این شش نامزد، پای صندوق‌های رأی حاضر شوند تا رییس قوه مجریه و سکاندار جدید نهاد ریاست جمهوری را انتخاب نمایند.

قطعا با حفظ آرامش و تلاش همه عوامل می توانیم یک انتخابات باشکوه با مشارکت حداکثری را برگزار کنیم و این اقتدار ملی را که در سطح منطقه و در سطح بین المللی بی نظیر و کم نظیر است به عنوان دموکراسی ناب ایرانی به رخ جهانیان کشیده و بر آن ببالیم.

روز جمعه 8 تیر همه پای صندوق های رأی حاضر خواهیم شد تا با مشارکت حداکثری خود در انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری، فرد اصلحی را انتخاب کنیم که موجب سربلندی و سرافرازی مردم و ایران قوی شود و با برنامه ریزی و عقلانیت مبتنی برهوشمندی و درایت که هرگز مرعوب نخواهد شد از حقانیت و کیان این سرزمین در برابر دشمنان کینه جوی روان پریش بیمار دفاع نماید و تا جان در بدن دارد حافظ استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی باشد.

روز جمعه 8 تیر روز مشارکت حداکثری و انتخاب اصلح است، انتخابی آگاهانه و هوشمندانه که می تواند جایگاه و موقعیت ‌ایران قوی و جمهوری اسلامی را در منطقه و در سطح بین الملل تثبیت نماید. قطعا با انتخاب نامزد اصلح که معتقد به مبانی انقلاب اسلامی ، آرمان ها و ارزش های آن است باید نسبت به رفع دغدغه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، رفاهی، بهداشتی - درمانی مردم و مطالبات ایشان که به برخی از آن ها در ذیل اشاره شده اهتمام داشته باشد :

1- مشکلات مسکن، تورم، بیکاری، شکاف طبقاتی، گسست نسل ها، تحریم،گرانی دلار گرانی، کاهش ارزش پول ملی، گرانی خودرو، کشاورزی، دارو و درمان و ... را باید حل کرد.

2- جلوی رانت خواری، ویژه خواری، تبعیض و فساد این اژدهای هفت سر را باید گرفت و سرش را به دیوار کوبید.

3-با برنامه نویسی های کارشناسانه، باید قانون را خوب نوشت و خوب اجرا کرد.

4- باید مدیرضعیف متملق چاپلوس ناکارآمد نالایق را برکنار و مدیر قوی کارآمد کاربلد جایگزین نمود. با ضعف مدیریت نمی‌توان از فرصت‌ها استفاده کرد.

5- ضروری است به تقویت قدرت داخلی پرداخت و به آن اهمیت داد.

6- سیاست خارجی در امتداد سیاست داخلی است، اگر در حوزه داخلی قوی باشیم در حوزه خارجی قطعا قدرتمند خواهیم بود و لذا آن گاه می توانیم تعادلی در سیاست خارجی و مناسبات بین‌المللی تعریف و ایجاد کنیم.

7- بورس شاخص رشد اقتصادی و دماسنج هر اقتصاد است و بازار سرمایه باید شفاف شود.

8- مردم و جامعه مطالبه گر ما تغییر و تحول در چارچوب قوانین را در زیر سایه عدالت در همه عرصه های مهم یادشده در جهت شکوفایی، توسعه، پیشرفت و امنیت کشور عزیزمان خواستارند.

9- تحریم ها؛ کاغذ پاره نیستند برای رفع آن ها که به کشور و اقتصاد و رشد تولید ضربه می‌زند باید هوشمندانه راه حل مناسب عزتمندانه یافت.

10- تعامل با جهان با حفظ منافع ملي؛ ضرورتی غیر قابل انکار است و این مهم باید بدون اعطای امتیاز خاصی همراه با مذاکره و دیپلماسی قوی دنبال و به نتیجه منجر گردد.

جان کلام این که مردم ايران براي رسيدن به اهداف عالی خود، روز جمعه 8 تیر، پای صندوق های آرای انتخاباتی خواهند آمد و نامزد اصلح را برای تحقق مطالبات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، بهداشتی- درمانی خود برخواهند گزید تا از این مسیر دموكراتيك که نماد عقلانیت در چارچوب قانون اساسی است، احقاق حقوق نمایند تا وحدت و انسجام ملی به معنای واقعی در جامعه ایران، عینیت یابد. قطعا جمعه 8 تیر ماه 1403 درتاریخ انقلاب اسلامی ایران نقطه عطفی ماندگاردرجهت مطالبه گری مطالبات مردم ایران در چارچوب قانون اساسی است.

نگارنده امیدوار است هر نامزدی، شایسته اعتماد انتخاب مردم ایران شد تمام برنامه های اعلامی خود را در دوران تبلیغات، بدون کم و کاست در جهت منافع مردم و جامعه بدون هیچ عذر و بهانه ای اجرا و پیاده نماید.

پنجشنبه: 7 / 04 / 1403- 20 ذی الحجه 1445- 27 ژوئن 2024



ارسال توسط افشار

حضرت علی(ع)؛ تربیت یافته دامن پیامبراسلام(ص)

اسدالله افشار

قرآن به جز وصف علی آیه ندارد

ایمان به جز از حب علی پایه نداره

گفتم بروم سایه لطفش بنشینم

گفتا که علی نور بود سایه ندارد

غدیر؛ ریزش باران الطاف رحمانی بر گلزار جان‌های تشنه است. غدیر، برکت همه احساس‌های معنوی و دریای جاری خیرات نبوی است. غدیر؛ عید کمال دین و سالروز اتمام نعمت و هنگامه اعلان وصایت و ولایت امیر المومنین علیه السلام است. آری دریای غدیر، از ریزش آبشارگون وحی بر جان محمّد(ص) لبریز است و قامت دین در زلال غدیر خم انعکاس می‌یابد. این روز بزرگ الهی را به شیعیان جهان خاصه مردمُ شیعه دوستِ ایرانِ عاشقِ علی(ع) تبریک و تهنیت می گویم. به مناسبت این روز عزیز الهی، مباحثی را در خصوص وجود مقدس حضرت علی(ع) در زیر مطرح و یادآور می شوم باشد.

از روز ازل جمله خریدار غدیریم

ما نوکر دلداده به دربار غدیریم

کی خسته شویم از دمِ یا حیدر کرار

تا روز ابد میثم تمار غدیریم

یکم) ائمه علیهم السلام به اصحابشان سفارش اکید می فرمودند که از زیارت مسجد غدیر غفلت نکنند. امام حسین علیه السلام در مسیر مکه به کربلا توقفی در غدیر داشتند. امام باقر و امام صادق علیهماالسلام به مسجد غدیر آمدند و جای جایِ مراسم غدیر را برای اصحابشان تشریح کردند.

محدثان و علمای بزرگ نیز در غدیر حضور می یافتند و ادای احترام می کردند. علی بن مَهْزِیار اهوازی (قرن سوم) در سفر حج خود به مسجد غدیر آمده است.

در کلام شیخ طوسی (قرن ششم) و ابن حَمزه (قرن هفتم) و شهید اول و علامه حلی (قرن هشتم) از مسجد غدیر یاد شده که بر باقی بودن آثار آن در زمانشان دلالت دارد.

سید حیدر کاظمی در سال 1250 ه.ق از وجود آن خبر داده. در آن روز مسیر رفت و آمد از غدیر فاصله داشته ولی مسجد آن مشهور بوده است. محدث نوری نیز از وجود آن در سال 1300 ق خبر داده و شخصا در آن حضور یافته و اعمال آن را به جا آورده است.

دوم) حضرت علی(ع) شخصیتی است که تربیت یافته دامن پیامبر اسلام(ص) است، دوران کودکی را در نزد پیامبر سپری نمود و پس از بعثت پیامبر اکرم، نخستین ایمان آورنده به ایشان است. علی در تمام دوران رسالت پیامبر همواره در رکاب پیامبر اسلام برای دفاع از اسلام و اعتلای کلمه توحید مبارزه کرد و افتخارات فراوانی برای اسلام آفرید، احادیث و روایات رسیده از پیامبراعظم در رابطه با شخصیت علی(ع) بیانگر عظمت و مقام والای آن حضرت در نزد پیامبر اکرم(ص) بود. در دوران پس از رحلت پیامبر نیز آن حضرت با صبر و بردباری جامعه اسلامی را همواره دعوت به وحدت نمود و خود نیز، به عنوان مشاوری امین به خلفا یاری می رساند.

سوم) کتابت وحی وتنظیم بسیاری از اسناد تاریخی وسیاسی ونوشتن نامه های تبلیغی ودعوتی و. . . یکی دیگر از کارهای حساس وپر ارج امام (ع) بود. امیرمؤمنان تمام آیات قرآن را، چه آنها که در مکه نازل می شد وچه آنها که در مدینه ، در دوران حیات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به دقت ضبط می کرد واز این جهت یکی از کاتبان وحی وحافظان قرآن به شمار می رفت. همچنین در تنظیم اسناد سیاسی وتاریخی ونامه های تبلیغی، که هم اکنون متن بسیاری از آنها در کتابهای سیره وتاریخ مضبوط است ، آن حضرت نخستین دبیراسلام به شمار می رود، حتی صلحنامه تاریخی «حدیبیه » به املای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وخط علی (ع) تنظیم شد.

خدمات علمی وقلمی امام منحصر به اینها نبود ، بلکه در حفظ آثار وسنن رسول اکرم کوشش های بسیار داشت ودر فرصت های مختلف ، سخنان پیامبر را در باره احکام و فرایض و آداب و سنن و حوادث و اخبارغیبی و... ضبط می کرد. از این رو امام (ع) موفق شد آنچه را که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شنیده بود به صورت شش کتاب از خود به یادگار بگذارد وپس از شهادت امام همه این کتاب ها درنزد فرزندان آن حضرت به عنوان ارزنده ترین گنجینه حفاظت می شد و دیگر پیشوایان پس ازامیر المؤمنین ، درمقام احتجاج بردیگران، به این کتاب ها استناد می جستند. زراره که یکی از شاگردان برجسته امام صادق (ع) بوده ست برخی از این کتاب ها را نزد آن حضرت دیده ، خصوصیات آنها را نقل کرده است.[1]

چهارم) از روزی که پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله وسلم در مکه مکرّمه به رسالت مبعوث گردید؛ در مناسبت های گوناگون به تثبیت موقعیت دینی، اجتماعی و سیاسی امیرمؤمنان علیه السلام پرداخت. بدین جهت هر روز به شکلی، وی را مطرح ساخته، تا مسلمانان بیش از پیش با این چهره مقدس آشنا شوند. با مرور تاریخ، موارد زیادی از این افتخارات را مشاهده خواهیم کرد؛ از جمله مسأله بستن در خانه های یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و باز گذاردن در خانه علی علیه السلام است که توسط رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم صورت گرفت. این ماجرا، که به شدت خشم یاران را بر انگیخت و می رفت که بر اثر نادانی و جهالت برخی و غرض ورزی برخی دیگر، عده ای در برابر پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم موضع بگیرند، با سیاست حکیمانه و مقتدرانه آن حضرت فرونشانده شد.[2]

پنجم) روزی معاویه به سعد وقاص اعتراض نمود که چرا به علی ناسزا نمی گوئی؟ او در پاسخ وی چنین گفت: من هر موقع به یاد سه فضیلت از فضائل علی می افتم، آرزو می کنم ای کاش من یکی از این سه فضیلت را داشتم:

1- روزی که پیامبر او را در مدینه جانشین خود قرار داد و خود به جنگ تبوک رفت و به علی چنین گفت: تو نسبت به من همان منصب را داری که هارون نسبت به موسی داشت، جز اینکه پس از من پیامبری نخواهد آمد.

2- روزخیبر فرمود: فردا پرچم را به دست کسی می دهم که خدا و پیامبر او را دوست دارند.افسران و فرماندهان عالیقدر اسلام در آرزوی نیل به چنین مقامی بودند.فردای آن روز، پیامبر علی را خواست و پرچم را به او داد و خدا در پرتو جانبازی علی پیروزی بزرگی نصیب ما نمود.

3- روزی که قرار شد پیامبر با سران نجران به مباهله بپردازد، پیامبر دست علی و فاطمه و حسن و حسین را گرفت و گفت: «اللهم هؤلاء اهلی.»[3]

ششم) پیامبر اکرم (ص) اسلام می‌فرمایند: علی جان تو هفت ویژگی داری که هیچ کس این هفت تا را ندارد، درصورتی که هم داشته باشد تو در قله هستی و او در دامنه پس هیچ گاه به تو نمی رسد این هفت ویژگی را رسول اکرم(ص) این گونه برشمرد:

* نخستین شخصی هستی که ایمان آوردی و به دین من پیوستی؛ تو در خانه خدا به دنیا امدی این بالاترین ایمان است.

* وفادارترین فرد به عهد خدا هستی.

* در همه حال و همه جا دستور خدا مهمترین چیز است.

* دارای عدالت علوی هستی.

* بصیرت قضاوت در حکومت خود داری.

* به درد مردم رسیدگی می‌کردی و بین هیچکس فرق نمیگذاشتی.

* در نزد خدا مقرب هستی.

هفتم) علی میزان سنجش الهی است، و دوستی و دشمنی او معرّف شخصیّت واقعی افراد. راستی اگر همه به گرد دوستی علی(ع) حلقه می زدند جهنّم و عذابی در کار نبود، امّا چه می شود کرد که افراد شقی و فاسد همیشه در جامعه حضور داشته و دارند، به این جهت پیامبر اکرم(ص) فرمود : «الا انّه لا یبغض علیّاً الّا شقیٌ و لا یتوالی علیّاً الّا تقی و لا یؤمن به الّا مؤمنٌ مخلصٌ : بیدار به راستی دشمن نمی دارد علی را جز شقی و دوست نمی دارد علی را جز انسان با تقوی و ایمان نمی آورد به او جز مؤمن بااخلاص.»[4]

در بخش دیگر فرمود: «الا انّ اعداء علیّ هم اهل الشقاق و النفاق و اخوان الشیاطین الّذین یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول غروراً؛ بیدار باشید دشمنان علی اهل شقاوت و نفاقند و برادران شیاطین که بعضی بر بعض دیگر سخنان فریبنده از روی غرور القاء می کنند».

آنگاه فرمود : دوستان علی و اهلبیت کسانی هستند که ایمان دارند به خدا و آخرت [5] و ایمان خویش را به ستم نیالوده اند[6] آن ها بدون حساب وارد بهشت می شوند.[7]

هشتم) انسان ها چهار دسته اند، برخی از اوّل تا آخر خوب و روبراه هستند، گروه دوّم از اوّل تا آخر گمراه و بی راهه می روند، گروه سوم کسانی هستند که از اوّل منحرف و گمراهند، ولی عاقبت هدایت پذیر می شوند، گروه چهارم که از همه بیچاره تر و زیانکارترند کسانی هستند که از اوّل در مسیر و پیشگامند ولی عاقبت گمراه و منحرف می شوند، و بر صراط مستقیم تا ابد نمی مانند، پیشگامان در بیعت غدیر اگر جزء گروه دوّم نمی باشند، یقیناً مصداق گروه چهارم شدند، همین ها اوّل کسانی بودند که سر از سقیفه درآوردند و پیشگام در بیعت شکنی شدند، لذا پیامبر اکرم(ص) هشدار داد و فرمود: «معاشر النّاس السابقون الی مبایعته و التسلیم علیه بامرة المؤمنین اولئک الفائزون فی جنات النعیم؛ پیشگامان در بیعت با او (علی) و دوستی او و تسلیم شدن به عنوان حاکم مؤمنین (و ماندن بر این بیعت) رستگارند در بهشت نعیم.»[8]

نهم) سکوت بیست و پنج ساله امیرمؤمنان(ع)، که از زمان رحلت رسول گرامی(ص) در سال یازدهم هجری آغاز شد و تا هنگام پذیرش خلافت از سوی علی(ع) در سال 35 هجری ادامه یافت ، زندگانی آن حضرت در دوران خلافت خلفای سه گانه - ابوبکر، عمر و عثمان - را در بر می گیرد.

ماهیت «سکوت »، که واژه ای برخاسته از جریانات این دوره از حوادث اسلام است، در سنجش با دوران پیشین و پسین تاریخ زندگی امیر مؤمنان(ع) آشکار می گردد.[9]

وجود سخت کوش علی(ع) در طول 23 سال تبلیغ آیین اسلام - از بعثت تا رحلت پیامبر(ص) - آکنده از افتخاراتی است که با وجود تمامی نیرنگهای مسلط بر نگارش وقایع، توانسته است شایسته ترین نمای اسلامی را برجای نهد:تربیت یافته رسول خدا(ص)، که در کودکی - به یوم «انذار» - آشکارا، پشتیبانی خویش را از رسالت نبی(ص) اعلان می نماید، «لیله المبیت » را چون شبهای سخت «شعب ابوطالب » با مباهات به صبح می آورد و نظاره تاریخ را بر پهنه های بدر، احد، خندق، خیبر و چون آن به حیرتی سخت وامی دارد و آنک «غدیر» تمام گواه الهی بر شایستگی های علی(ع) است.

تاریخ پر تکاپوی اسلام همراه با رحلت جانکاه پیامبر(ص) شاهد سازش سایه هایی تار در سقیفه می گردد و «سقیفه »، مبدا انحراف جایگاه «هدایتگری » امت اسلام، «سکوت » را آغاز می دهد. در امتداد این جویبار، باید پیگیر سلسله اموری باشیم که با چهره مدیریت برتر،[10] تغییر موازین اسلامی و احیای معیارهای جاهلی را تعقیب نموده است.

پذیرش خلافت از سوی امیر مؤمنان(ع) به سال 35 هجری را پایانی بر این سکوت دانسته اند، چونان که از آن پس به افشای حقایق پرداخته و دیرینه انحراف مدیریت اسلامی را از مسیر صحیح آن اشارت فرموده است. این بخش از افشاگریهای به ثبت آمده، که به وسیله شخصیت مظلوم این دوران انجام پذیرفته، خود رهگشایی ارجمند در زدودن جلوه های ابهام از آینه «سکوت بیست و پنج ساله » تواند بود.

دهم) تحمیل بیست و پنج سال سکوت ناخواسته بر علی(ع) به واقع، شرایطی بود که خلفا در به ثبات رسانیدن موقعیت خود بر جبهه بنی هاشم تحمیل کردند. مظلومیت علی(ع)، که جلوه هایی از آن در این سکوت بیست و پنج ساله پرتو می افکند، دارای بسی زوایای نهفته است که بنا به ملاحظات تاریخ نگاری، نهان مانده و اگر نبود افشاگریهایی که امیرمؤمنان(ع) در روزگار خلافت خویش به انجام رسانید هیچ گاه ستم و جفایی که جفاکاران در دوران پس از رحلت رسول اکرم(ص) بر او رواداشتند به شکلی آکنده از ابهام نیز به آیندگان منتقل نمی گشت.

بی گمان، سکوت امیرمؤمنان(ع) نه به دلخواه خویش، بلکه به تحمیل حاکمان وقت بوده است، چنان که خود فرمود:«...هوشمندی گروهی و ضعف و خموشی دیگران به مردمان فهمانیده می شد وما از گروه ضعیفی که آتش آنها به خاموشی گراییده وآوایشان بریده بود به شمارمی آمدیم...»[11] به بیانی روشن، امام(ع) ناخواسته و تنها برای حفظ مصالح مسلمانان از حق مسلم خود چشم پوشی نمود و پذیرای «صبر» گشت که همین واژه برگرفته از بیانات آن حضرت شایسته ترین نمای وضعیت ایشان و رهنمونی نیکو بر شناخت رمز سکوت بیست و پنج ساله و تبیین مرزهای آن به شمار می آید.

آنچه بیش از همه شایسته توجه می نماید دشواری این سکوت و صبوری است که امیرمؤمنان با بیاناتی روشن یادآور آن گردیده ؛ آنجا که فرموده است: «صبر نمودم در حالی که چشمانم را خاشاک و گلویم را استخوان گرفته بود.» یا آنکه فرمود: «بر حوادث تلخ تر از زهر صبر کردم.»[12]

یازدهم) از جـمـلـه ویـژگـی‌هـای حکومت امام علی (ع)، اصلاح طلبی است. وی هـنگامی به حکومت رسید که جامعه از مسیر اصلی فاصله گرفته و از تـوحـیـد دور شـده بود، دورانی که احادیث جدیدی به زبان پیامبر وارد دیـن شـده بود و احکام اسلام ناب محمدی کم‌تر بیان می‌شد. عـلی (ع) در چنین دورانی به حکومت رسید و چاره‌ای جـز اصـلاح نـظام نداشت. افرادی مانند طلحه و زبیر با او مخالفت مـی‌کـنند، اما امام (ع) مصمم است تا حکومت را اصلاح کند. مـورخان می‌نویسند: امام علی (ع) تمام اراضی و اموالی را که پیش از او از بـیـت المال به اشراف داده شده بود، پس گرفت. امام (ع) ایـن اصـلاحـات را ضـروری مـی‌دانـسـت، زیـرا موجب قوام و تشیید (استواری) حکومت نوپای اسلام می‌شد.

دوازدهم) یکی از ویژگی‌های حضرت علی (ع) این است که همیشه سعی می‌کردند بین مردم برابری و مساوات ایجاد کنند و همیشه در راه حق جنگیدند. ایشان همیشه بر این باور بودند که باید حق مظلومان را از ظالمان بگیرند و هیچ گاه خلاف این عمل نکردند. امام علی (ع) نسبت به هیچ چیز ترسی نداشتند و هرگاه دشمنان ایشان دست به یکی می‌کردند و با ایشان به جنگ بر می‌خواستند با شجاعت و دلیری تمام با آن‌ها مبارزه می‌کردند و با تکیه بر حق و عدالت با آن‌ها می‌جنگیدند.

جان کلام این که؛ امام علی (ع) در هر حالتی سعی می‌کردند به دستورات خداوند عمل کنند حتی اگر در سخت‌ترین شرایط قرار می‌گرفتند. درواقع ایشان مانند سایرحکومت داران نبودند که فقط به فکرحکومت و مال اندوزی باشند بلکه سعی می‌کردندتمامی چیز‌هایی که ازاخلاق ورفتار‌های حضرت محمد(ص) آموخته اند را پیاده کنند و برخلاف دستور‌های الهی عمل نمی‌کردند.

از ولای مُرتضی دل را چراغان می کنیم

بـا علی بار دگر تجدید پیمـان می کنیم

یا علی

سه شنبه: 5 / 04 / 1403- 18 ذی الحجه 1445- 25 ژوئن 2024

منابع

1 . قرآن کریم

2 . آیینه وند، صادق، تاریخ سیاسی اسلام ، چاپ پنجم ، بی جا ، مرکز نشر فرهنگی رجا، 1371.

3 . ابن اثیر،عزالدین ، کامل (وقایع بعد ازاسلام) ، ترجمه عباس خلیلی، ج 1، تهران ، موسسه مطبوعاتی علمی ، بی تا .

4 . ابن جوزی، تذکره الخواص، تهران ، مکتبه نینوی، بی تا.

5 . ابن حجر عسقلانی ، تهذیب التهذیب ، بیروت ، دارصادر .

6 . ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، چاپ دوم ، بیروت ، مؤسسه الاعلمی ، 1390ق/ 1983م.

7 . بن سعد ، محمد ، طبقات الکبری ، بیروت، دارصادر، 1405ق.

8 . ابن هشام، ابومحمد عبدالملک، السیره النبویه ، تحقیق مصطفی سقا و دیگران ، بیروت ، دارالمعرفه، بی تا.

9 . اربلی، علی بن عسیی، کشف الغمه فی معرفه الائمه، تحقیق : سید هاشم رسولی ، تبریز، بی تا.

10 . امینی، عبدالحسین ، الغدیر، ترجمه محمدتقی واحدی ، ج 1 و 2 ، تهران، کتابخانه بزرگ اسلامی، 1362.

11 . جوینی، ابراهیم بن محمد، فرایدالسمطین، تحقیق محمدباقر محمودی، بیروت، مؤسسه المحودی، بی تا.

12 . حاکم نیشابوری، ابوعبدالله ، المستدرک علی الصحیحین ، بیروت ، دارالمعرفه ، بی تا.

13 . حلبی ، علی بن برهان الدین ، السیره الحلبیه، ج 3، بیروت ، المکتبه الاسلامیه، بی تا.

14 . خوارزمی ، اخطب ، المناقب للخوارزمی ، نجف ، چاپ حیدریه ، 1385ق.

15 . دینوری، ابومحمد عبدالله بن مسلم ، الامامه و السیاسه، مصر، 1388ق.

16 . ذهبی ، شمس الدین، میزان الاعتدال ، بیروت ، دارالمعرفه ، 1382 ق.

17- افشار، اسدالله(1396)، علي (ع) ؛ وجدان بيدارتاريخ ،( تبيين فرازهاي حساس زندگي مولود كعبه از ولادت تا شهادت)، تهران: آسمان كبود.


[1] - شیخ طوسی ، تهذیب الاحکام ، ج 2 ، ص 209 ، طبع نجف . فهرست نجاشی ، ص 255 ، طبع هند. سبحانی ، جعفر، (1387 ) ، فروغ ولایت ، مجمع جهانی اهل بیت ( علیهم السلام ) ، تهران .

[2] - افشار، اسدالله(1396)، علي (ع) ؛ وجدان بيدارتاريخ ،( تبيين فرازهاي حساس زندگي مولود كعبه از ولادت تا شهادت)، تهران: آسمان كبود.

[3] - علامه مجلسی؛ محمدباقر. بحارالانوار، ج 21 ، ص21.

[4] - بحارالانوار، ج 37، ص 210.

[5] - سوره مجادله، آیه 22 .

[6] - سوره انعام، آیه 82 .

[7] - سوره مؤمن، آیه 40.

[8] - بحارالانوار، ج 37، ص 217.

[9] - نظر به کینه و حسادت دیرپای قریش نسبت به علی بن ابیطالب(ع)، که آن را بررسی خواهیم کرد، می توان دامنه دوران سکوت را از هر دو سمت آغاز و انجام گسترش یافتنی دید، چنان که آیه شریفه «و الله یعصمک من الناس »، که پیامبر(ص) را در اعلان ولایت علی(ع) در روز غدیر به حمایت الهی از فساد مردمان اعتماد می بخشد، خود بیانگر وجود کینه های درونی اعراب نسبت به اخوالرسول است. همین حسادتها پیامبر(ص) را به سکوت از نگارش جانشینی علی(ع)- حادثه «دوات و قلم »- واداشت. همچنین در دوران خلافت امیر مؤمنان(ع)، گستره ابعاد نوین این کینه ها در رقابتهای خشونت آمیز، گونه ای از سکوت را در پی داشته است که پژوهش در این زمینه ها از فراخور این نوشتار خارج است. کوتاه سخن آنکه گلایه مندی علی(ع) از اینکه پس از رحلت پیامبر(ص) همیشه «مظلوم » بوده دربردارنده پهنه وسیعی از زندگانی علی(ع) است که انجام آن به شهادت علی(ع) انجامید.

[10] - غاصبان خلافت همواره بر برتری مدیریت خویش تکیه ورزیده اند، چنان که بنا به نقلی، خلیفه دوم بر اینکه پیامبر(ص) در حال بیماری می خواست بر جانشینی علی(ع) صراحت ورزد، اعتراف نموده است و با این حال، ممانعت خود را از این اقدام به منظور حفظ اسلام می انگارد و می گوید: قریش بر علی(ع) اجتماع نمی نمودند .( ر. ک. به : ابن ابی الحدید ، شرح نهج البلاغه ، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم ، چ دوم، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1965، ج 12، ص 21)

[11] - شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 8، ص 17 و ج 20، ص 299.

[12] - شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، خطبه های 3،26، 211 و ج 9، ص 305 .



ارسال توسط افشار

نقد مواضع نامزدها در دو موضوع مهم حجاب و دسترسی به اینترنت

اسدالله افشار

سومین مناظره نامزدهای ریاست جمهوری که روز جمعه یکم تیرماه برگزار شد، بر موضوعات فرهنگی و اجتماعی متمرکز بود و مباحث داغی را در مورد موضوعاتی مانند حجاب و دسترسی به اینترنت و«فضای مجازی» به راه انداخت که در این یادداشت به نقد مواضع نامزدها در این خصوص خواهیم پرداخت.

یکم) مواضع نامزدها در خصوص اینترنت و فضای مجازی

نامزدها دیدگاه های متفاوتی در مورد دسترسی به اینترنت و محدودیت های آن ارائه کردند. محمدباقر قالیباف، استدلال می کند که اعمال محدودیت ها تنها راه حل برای تضمین امنیت اینترنت نیست.

قالیباف در این مناظره تصریح نمود: به عنوان یکی از اعضای سابق شورای عالی فضای مجازی، تجربه دست اولی دارم و می توانم پنج نکته کاربردی برای ارتقای فضای مجازی خود ارائه دهم. پیشنهادات وی عبارتست از:

1. حمایت بی قید و شرط از پلتفرم های داخلی: دولت باید به طور کامل از پلتفرم های موفق داخلی مانند نشان، بلد و ایتاء حمایت کند.

2. تقویت امنیت کسب و کار آنلاین: یک گروه اختصاصی در شورای فضای مجازی برای تضمین امنیت کسب و کارهای آنلاین مورد نیاز است.

3. ترویج تولید محتوا: ایران باید تولید محتوا را در اولویت قرار دهد و انگیزه دهد تا بتواند در این زمینه عقب بیفتد و همزمان در توسعه زیرساخت سرمایه گذاری کند.

4. نظارت هوشمند بر فضای مجازی: نظارت دقیق و هوشمند بر فضای مجازی برای رفع نگرانی‌های خانواده‌ها، به‌ویژه در مورد جوانان ایرانی، حیاتی است.

5. رویکرد مشارکتی به معنای واقعی و به شیوه مشارکتی با پلتفرم های خارجی ضروری است و لذا باید با یک پلتفرم خارجی که با ما همسو است، مشارکت کنیم.

امیرحسین قاضی زاده هاشمی هم معتقد است که ایران نیز مانند هر کشور دیگری در جهان نباید استفاده از محدودیت ها را برای تضمین امنیت اینترنت رد کند. با این حال، او استدلال کرد که در برخی موارد، مقامات ایرانی مانند محدود کردن دسترسی به Google Play از حد مجاز فراتر رفته اند.

امیرحسین قاضی زاده هاشمی همچنین تأکید کرد که اینترنت باید به عنوان یک "نیاز اساسی" در نظر گرفته شود زیرا بخشی جدایی ناپذیر از مدیریت کسب و کار در دنیای امروز است. او گفت که اینترنت می تواند به ویژه برای مادران شاغل مفید باشد که ترجیح می دهند از راه دور کسب درآمد کنند تا بتوانند زمان بیشتری را با فرزندان خود بگذرانند.

مصطفی پورمحمدی، نامزد اعتدال‌گرایان هم وعد ه داد اکثر محدودیت‌های اینترنتی را لغو خواهد کرد. او در این مناظره و در این زمینه بیان داشت: «بحث فضای مجازی اهمیت بالایی دارد و در این اختلاف نداریم. این فضا، دنیای هزار رنگ فرصت‌ها و تهدید‌ها است و باید آن را شناخت و تهدید‌ها را ارزیابی کرد و به فرصت‌های آن فکر کرد. فیلترینگ در یک مقطع کار درستی بود اما استمرار آن اشکال دارد. مافیای VPN هم جیب مردم را خالی و هم سرعت اینترنت را کم کرده است».

این موضع وی با اظهارات قبلی او در یک دهه پیش که مسئولیت های اجرایی و سیاسی داشته است مقایسه شد، جایی که او قویاً از کنترل دولت بردسترسی به اینترنت حمایت کرده بود. کاربران شبکه های اجتماعی به این تغییر موضع وی اشاره و او را به عدم صداقت متهم کردند.

پزشکیان هم که از سوی اصلاح طلبان حمایت می شود در این زمینه بیان کرد:« فعلاً که ما فیلترینگ را راه انداخته‌ایم. خیلی از کسانی که از این طریق امرار معاش می‌کردند زندگی‌شان به هم ریخته است. از آن طرف یک عده کاسب شدند و فیلترشکن می‌فروشند. اینکه چرا پیگیری نمی‌شود جای بحث دارد. فکر کنم اصلاً مشکل جای دیگر است و همه ما مخالف فیلترینگ هستیم».

سعید جلیلی هم با رندی از پاسخ دقیق به این موضوع شانه خالی کرده و تنها بسنده به این نکته نمودند که؛« ... سکو‌های ارتباطی می‌توانند سکوی جهش مردم ایران باشند. ما امروز ظرفیت خوب در این زمینه داریم که میتواند در این عرصه موفق عمل کند. اگر شما با استفاده از همین ظرفیت‌ها ده درصد هزینه اینترنت را برای افرادی که محتوا تولید می‌کنند فراهم کنید میلیون‌ها شغل ابداع خواهد شد».

علیرضا زاکانی هم با الفاظ بازی کرده و در این خصوص اظهار نموده است:« هیچ ملت و دولتی نیست که درک درستی داشته باشد و سرزمین و افکار عمومی خودش را در اختیار بیگانگان قرار دهد. فیلترینگ با صیانت متفاوت است. همین افرادی که دارند حرف میزنند امکان ظهور و بروز پیام رسان‌ها را برای ما گونه‌ای طراحی کردند که مبتنی بر ضوابط نبود. بعد آمدند دکانی باز کردند که فیلترینگ بفروشند».

دوم) نگاه نامزدها به موضوع حجاب

موضوع مقررات و قوانین حجاب و تبعات نقض آن به طور آشکار نامزدهای انتخاباتی را به دو اردوگاه تقسیم کرد. به طور مثال همه کاندیداهای اصولگرا به استثنای سعید جلیلی که فقط نظرات مبهم و کلی ارائه می کرد، بر این عقیده بودند که حجاب از الزامات شرعی و قانونی است و باید در حریم عمومی که قانون و نظم عمومی حاکم است رعایت شود. با این حال، آنها با عافیت طلبی سیاسی ترجیح دادند از پاسخ های تند و سنگین به نقض این قوانین دوری کنند و از آن اجتناب ورزند تا نکند آرایشان در انتخابات روزجمعه دستخوش تغییر گردد!

پورمحمدی میانه رو و مسعود پزشکیان، نامزد اصلاح طلب، از مواضعی که دراین مناظره ارایه نمودند برمی آید هر دو مخالفت شدیدی با هر نوع واکنشی به نقض حجاب دارند. از نگاه آنان نوع برخورد ما با زنان و دخترانی که نوع پوشش آنها با تفکر ما متفاوت است نباید خشن و اجباری باشد. گشت ارشاد و جریمه کردن صحیح نیست و باید با زبان خوش با آنها برخورد شود.

پیامدهای نقض حجاب در سال های گذشته موضوعی حساس و داغ در جامعه ایران بوده است که نظرات متفاوتی در مورد نحوه برخورد با آن وجود دارد. با این حال، اصلاح طلبان اغلب متهم به سوء استفاده از موضوع برای منافع سیاسی در طول انتخابات شده و می شوند چرا که عرق و تعصبی در این خصوص از خود بروز نداده و نمی دهند. مواضع چندسال اخیر آنان در باب حجاب، خود مؤید این مدعا است.[1]

در ادامه این مناظره، زنان ایرانی در مصاحبه با خبرنگاران صدا و سیما تأکید کردند که در عین حال که رویکرد دولت در قبال نقض حجاب را موضوع مهمی می دانند، اما دغدغه هایی مانند تورم، گرانی افسارگسیخته، معیشت، اقتصاد، اشتغال، مسکن، بهداشت و درمان را در اولویت قرار می دهند و درخواست نمودند نامزدها باید در خصوص موارد بیان شده صریح و شفاف اعلام موضع نمایند و از بیان مواضع پوپولیستی شعاری فریبنده انتخاباتی اجتناب ورزند و اگر بر مسند ریاست جمهوری تکه زدند به فکر حل عاجل مشکلات احصا شده مردم باشند و امید شان را ناامید نکنند و به شایستگی پاسخ اعتماد آنان را با تلاش و کوشش خستگی ناپذیر شبانه، با محبت دهند.

از نگاه صاحب نظران و صاحبان فکر و خرد، نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری بد انند: مردم ما دغدغه معیشت داشته و به دنبال دغدغه‌های خود در سخنان نامزدها هستند؛ و نامزدهای محترم نیزباید به صورت متقن، علمی و مستند و البته با زبان ساده و عامه فهم، تمام آن برنامه‌هایی را که برای رفع مشکلات مردم در نظردارند، صریح و شفاف و صادقانه بیان کنند تا به نیازهای واقعی مردم( هم مادی و هم معنوی) پاسخی درخور داد ه شود.

در یک کلام مردم با انتخاب رییس جمهورآتی خواهان بهبود وضعیت اقتصادی خود و کشورهستند و امیدوارند این مهم تحقق یابد و لذا از جمله وظایف رییس جمهور بعدی آنست که با درایت و هوشمندی و با بهره گیری از متخصصان اهل فن نگذارد عدم بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم و عدم پاسخگویی به مطالبات ایشان، به پاشنه آشیل نظام اسلامی تبدیل شود.

یکشنبه: 3 / 04 / 1403- 16 ذی الحجه 1445- 23 ژوئن 2024


1- Hojat Ansari. Mona. Candidates address cultural and social concerns in 3rd debate. Translator; Asadollah Afshar. Tehrantimes/ June 22, 2024 - 21:41



ارسال توسط افشار

اسلایدر