دکترین «به همین خیال باش!»؛ بازتعریف قدرت علمی ایران در نظم نوین جهانی
اسدالله افشار
جملهکوتاه-«به همین خیال باش!»[1]- رهبرمعظم انقلاب درسخنرانی صبح روزدوشنبه28مهرماه 1404 در دیدار صدها نفرازقهرمانان رشتههای مختلف ورزشی و مدالآوران المپیادهای علمی جهانی، نه تنها درمنظومه گفتمان رهبری، اعلام یک دکترین نوین بازدارندگی علمی و فناورانه است بلکه درواکنش به بمباران مراکز علمی کشور، از سطح یک پاسخ سیاسی فراتر میرود. این جمله در واقع بیان «اعتماد به نفس فناورانه» و «بلوغ تمدنی» ایران است؛ همان نقطهای که ملت، به مرحلهای میرسد که نابودی زیرساخت را پایان نمیداند، بلکه آغاز بازسازی میشمارد.
در این معنا، «به همین خیال باش!» نه صرفاً طعنه به دشمن، بلکه بیانیهای علمی و تمدنی است که مفهوم قدرت را در قرن بیستویکم بازتعریف میکند. بیانات رهبر معظم انقلاب در حقیقت حامل سه لایه عمیق بود: لایه علمی–فناورانه، لایه سیاسی–راهبردی، و لایه بینالمللی–تمدنی. بنابراین با توجه به توضیحات کوتاه اشاره شده ؛ در ادامه تحلیلی جامعتری ارائه میدهیم که بهطوردقیق به ابعاد علمی،فناورانه،سیاسی،داخلی،منطقهای و بینالمللی این بیانات میپردازد.
۱. بُعد علمی و فناورانه (ایرانِ بازتولیدگرِ دانش)
در دکترین علمپایه جمهوری اسلامی، فناوری نه وارداتی بلکه برخاسته از «دانش بومی» است. غرب گمان میبرد با بمباران چند مرکز غنیسازی، میتواند «پویش دانشی» ایران را متوقف کند، اما در واقع با پدیدهای مواجه است که علم را در نهاد اجتماعی، نه در تأسیسات فیزیکی تعریف میکند.
درایران امروز، بیش از۳۰۰۰پروژه فعال درحوزه انرژی صلحآمیز،هوش مصنوعی،بیوتکنولوژی،نانو،و فناوریهای دفاعی در جریان است. دانشمندان جوان کشور، در دانشگاههای بوشهر تا تبریز، همان فرمولهایی را مینویسند که روزی فقط در نطنز و فردو نوشته میشد.
بنابراین، قدرت علمی ایران شبکهای است نه متمرکز؛ و شبکه را نمیتوان با بمب از میان برد.
۲. بُعد سیاسی و راهبردی(پیام به دشمن و بازدارندگی جدید)
از منظر سیاسی، این جمله حامل پیامی دوگانه است: هشدار به دشمن و اطمینان به ملت.
برای دشمنان، یعنی آمریکا، اسرائیل و تروئیکای اروپا، پیام روشن است: بازدارندگی ایران دیگر تنها نظامی نیست، بلکه علمی است. کشوری که توان بازسازی دانش را دارد، عملاً شکستناپذیر است.
برای ملت، این پیام نوعی «اعلام مصونیت دانشی» است؛ اطمینان به اینکه دشمن نمیتواند مسیر پیشرفت کشور را متوقف کند.
در واقع، رهبر معظم انقلاب با یک جمله، «تخریب دشمن» را به «انگیزه بازسازی» بدل کردند و همانگونه که در دوران جنگ تحمیلی، حملات بعثی موجب رشد صنایع نظامی شد، امروز نیز حملات علمی غرب، موجب رشد جهشی در فناوریهای بومی خواهد شد.
۳. بُعد داخلی؛ همگرایی میان نخبگان و سیاست علمی کشور
در سطح داخلی،این سخنان نوعی«احیای اعتماد ملی به نخبگان» بود. درماههای اخیر، برخی رسانههای غربگرا در داخل تلاش داشتند حملات دشمن را نشانه ضعف زیرساخت علمی کشور جلوه دهند.
اما رهبر انقلاب با تأکید بر زنده بودن دانش، نشان دادند که نخبگان ایرانی ستون فقرات امنیت ملیاند.
این سخنان در میان جامعه علمی بازتابی انگیزشی داشت: از اساتید دانشگاهی که پروژههای جدید را آغاز کردند تا جوانانی که دوباره به مسیر علمی کشور دلگرم شدند.
در واقع، جمله «به همین خیال باش!» تبدیل به شعاری ملی در برابر ناامیدی شد؛ شعاری که پشتوانه آن ایمان، نه تبلیغ است.
۴. بُعد منطقهای( پیام ایران به جبهه مقاومت)
در سطح منطقهای، این بیانات معنایی فراتر از ایران دارند. برای محور مقاومت از غزه تا صنعا و بیروت، این جمله یعنی:
اگر ایران با وجود بمباران علمی ایستاده است، شما نیز میتوانید در برابر محاصره و ترور علمی دشمن مقاومت کنید.
قدرت ایران در فناوری، به الگویی برای امتهای مسلمان تبدیل شده است؛ الگویی که نشان میدهد استقلال علمی مقدمه استقلال سیاسی است.
از همینرو، واکنشهای مثبت از سوی حزبالله لبنان، حماس و انصارالله یمن به این سخنان، نشانه درک این پیام است: علم مقاومت، از ایران آغاز شده و اکنون به جهان اسلام سرایت کرده است.
۵. بُعد بینالمللی: شکستن انحصار فناوری غرب
در نظام بینالملل، این جمله چالشی مستقیم برای «انحصار فناوری» است که آمریکا و اروپا با آن جهان را کنترل میکنند.
بیانات رهبر انقلاب، نشان داد که عصر انحصار علم در غرب پایان یافته است؛ زیرا ایران توانسته است چرخه کامل علم تا فناوری را بدون نیاز به غرب طی کند.
واکنش رسانههای غربی به این سخنان، خود گواه اهمیت آن بود: از نیویورکتایمز تا لوموند، تحلیلهایی منتشر شد مبنی بر اینکه ایران وارد مرحله «خوداتکایی فناورانه غیرقابل مهار» شده است.
در واقع، برای نخستینبار، یک قدرت غیرغربی اعلام کرد که بمباران و تحریم، نه مانع، بلکه موتور پیشرفت اوست و این، برای نظم موجود جهانی، پیام مرگ است.
۶. بُعد تمدنی و آیندهنگرانه: علم به مثابه ایمان
در بطن این سخنان، یک دیدگاه تمدنی نهفته است: پیوند علم با ایمان.
رهبرفرهیخته انقلاب بر این اصل تکیه دارند که علمِ بیایمان، سلطه میآورد، اما علمِ مؤمن، آزادی میبخشد.
ایران در همین مسیر، دانش را به خدمتی برای ملتها بدل کرده است.
دشمنان ایران، نه از فناوری هستهای ما، بلکه از «الگوی استقلال علمی» ما میترسند؛ الگویی که اگر در جهان اسلام تکرار شود، پایان سلطه علمی غرب را رقم میزند.
جان کلام این که؛ جملهی «به همین خیال باش!» نه واکنش آنی، بلکه دکترین آیندهسازجمهوری اسلامی است:
- دکترین بازدارندگی دانشی، بر پایه ایمان، خوداتکایی و بازتولید مستمر فناوری؛
- ایران امروز نه تنها در میدان مقاومت نظامی، بلکه در میدان دانش، الگویی جهانی از «پایداری تمدنی» ساخته است؛
آمریکا، اسرائیل و سه کشور اروپایی اگر هنوز در خیال خام نابودی قدرت علمی ایران هستند، باید بدانند:
- ایران، کشوری نیست که از آتش و تحریم بترسد؛
- ایران، سرزمینی است که از دل هر خاکسترش، دانشی تازه میروید.
شنبه: 3 / 08 / 1404- 3 جمادی الاول 1447- 25 اکتبر 2025
چاپ در پایگاه خبری تحلیلی نیک رو: شنبه 3 / 08 / 1404- 05 : 10– شناسه: ۱۱۴۰۲۴
لینک کوتاه: 4024https://www.nikru.ir/p/11
1-«به همین خیال باش» در بیانات رهبر معظم انقلاب شاید ناظر به ضرب المثل معروف ایراینی با این مضمون باشد:« صنار بده آش، به همین خیال باش» می تواند کنایه از آن باشد که: 1- به کسی می گویند که چشمش را به روی واقعیات بسته و آرزوی چیزی را دارد که با توجه به وضعیت او، رسیدن به آن محال یا سخت است. 2- صنار مخفف صد دینار است که در زمان ناصرالدین شاه رایج بود و ارزش چندانی نداشت مثلا پول یک کاسه آش بود. رفته رفته بخش اول ضرب المثل در محاورات حذف شد و به طور کلی هر کس که حرفی از روی خیال و توهم می زند به او این ضرب المثل را به کار می برند و می گویند: آش! به همین خیال باش!

