تغییرِ رژیمِ ایران؛ رویای باطلِ خیال پردازانهِ آمریکا!

اسدالله افشار

سناتور تد کروز، نماینده جمهوری‌خواه ایالت تگزاس، در مصاحبه‌ای با شبکه فاکس نیوز اظهار داشت که تغییر رژیم در ایران به نفع آمریکا و اسرائیل است. وی با اشاره به استفاده از تحریم‌های اقتصادی و دیپلماتیک برای اعمال فشار بر ایران، افزود که سقوط این رژیم می‌تواند به‌طور چشمگیری امنیت ملی آمریکا را افزایش دهد.

این سناتور منفور آمریکایی معمولاً معتقد است واشنگتن در طول جنگ خود در سراسر جهان افراد کافی را نکشته است. ابتکارات سیاست خارجی او حتی در میان آمریکایی ها اغلب زبانزد حماقت اوست. اما آنچه او در مورد ایران می‌گوید حکایت از رویای خیال پردازانه دارد که ایالات متحده همیشه در مورد ایران داشته است و در طول 45 سال از این خیال خام نیز کوتاه نیامده است و همیشه نیز در این رؤیای احمقانه بارها سیلی خورده اما بیدار نشده و یا خودش را به خواب زده است تا این رؤیای شیرین را از سر خود بیرون نکند. در هرحال اتاق فکر آمریکاییان نشان داده اند که از جمعی احمق تشکیل شده است و قادر به درک شرایط و موقعیت ایران بعد از انقلاب اسلامی نیستند که اگر عاقل بودند بهتر از این عمل می کردند و بنا را بر دوستی متقابل برپایه منافع ملی هر دو کشور و راهبردهای استراتژیکی بین المللی در سطح منطقه و فرامنطقه قرار می دادند.

کروز در اظهارات اخیر در برخی از برنامه های خبری آمریکایی گفته است که تصمیم درست واشنگتن و اسرائیل «تغییر رژیم» در ایران است. من نمی گویم با ایران وارد جنگ می شویم. اما آنچه من می گویم این است که ما از هر روزنه ای باید از فشار اقتصادی و فشار دیپلماتیک استفاده کرده و ایران را از این طرق تحت فشار قرار دهیم. ایشان گویا تازه بیدار شده و در آمریکا نبوده و هیچ مطالعه سیاسی اولیه هم ندارد که مسئولان آمریکایی درهردو حزب پرقدرت این کشوراذعان داشته اند فشارحداکثری درخصوص ایران جواب نداده و این طرح با رسوایی و ذلت با شکست فاحش موجب آبروریزی سیاستمداران خواب زده احمق آمریکا گشته است و هنوز که هنوز است باز این مواضع مزخرف ذلیلانه را تکرار بر آن اصرار و پافشاری دارند.

اظهارات تد کروز بازتاب‌های گسترده‌ای در رسانه‌های بین‌المللی داشته و تحلیلگران سیاسی واکنش‌های متفاوتی به آن نشان داده‌اند. برخی کارشناسان این موضع‌گیری را نوعی مداخله‌گرایی در امور داخلی ایران و تلاشی برای بی‌ثبات کردن منطقه دانسته‌اند.

هفته گذشته هم مارک دوبوویتز، مدیر عامل بنیاد دفاع از دموکراسی ها (FDD) اظهارات مشابهی را بیان کرد و گفت که ایالات متحده باید سلاح های پیشرفته را به ایران قاچاق کند تا عناصر ضد دولتی را مسلح کند.

تغییر رژیم یکی از ویژگی‌های مکرر سیاست خارجی ایالات متحده بوده است، اما به‌ویژه از زمانی که ایالات متحده دولت منتخب دموکراتیک محمد مصدق را در سال 1953 سرنگون کرد، این شیوه‌ عملی آنان در مورد ایران بوده است. ای کاش آمریکاییان دچار این خطای محاسباتی نمی شدند و به این باور می رسیدند ایران امروز ایران زمان مصداق نیست و شرایط از زمین تا آسمان عوض شده است و این ایران مقتدر امروز با اقتدار و با درایت در منطقه و در سطح بین المللی از منافع ملی و امنیت ملی خود دفاع می کند و هرگز دراین خصوص کوتاه نخواهد آمد ومیدان را با بلوف های سیاسی کودکانه لجوجانه عنادآمیز،برای دشمنانش خالی نمی کند و نمی گذارند این خواب مهمل و خیال باطل آنان تعبیر شود.

نسخه سوخته خنده دار دانش‌یار تاریخ دانشگاه آتلانتیک؛ برای تغییر حکومت ایران

کِلی‌شانون هم که دانش‌یار تاریخ دانشگاه آتلانتیک در فلوریدا می باشد طی یادداشتی مورخ ۳ اسفند ۱۴۰۲ منتشرشده در «اندیشکده شورای آتلانتیک» از دولت آمریکا خواسته که سیاست «تغییر حکومت» را، البته با روش‌های نوین، در قبال ایران در پیش بگیرد.

وی که مدعی است ایران عامل اصلی عملیات طوفان‌الاقصی بوده، از اینکه دولت آمریکا سیاست «تغییر حکومت» را به حاشیه رانده ابراز تأسف کرده و معتقد است واشنگتن برای حفظ منافع خود و متحدانش در منطقه باید پیگیر این سیاست باشد، زیرا تحریم‌ها نتوانسته رفتار داخلی و خارجی ایران را تغییر بدهد.

به ادعای شانون، گرچه تهران در تقابل با آمریکا توانسته شراکت‌هایی با چین و روسیه ایجاد کند، ولی «وضعیت داخلی ایران نیز به طرز چشمگیری به نفع اهداف سیاست ایالات متحده تغییر کرده است». وی در توضیح این گزاره به ناآرامی‌هایی پاییز ۱۴۰۱ اشاره کرده و تفاوت آن با موارد قبلی را در این دانسته که این شورش به هدف براندازی و «تأسیس یک دمکراسی سکولار» صورت گرفت.

به نظر نویسنده، گرچه آن حوادث به پایان رسید، ولی تقابل جامعه با ساختار ادامه دارد، زیرا «نظر مردم درباره ارزش‌های حکومت تغییر نکرده و ساختار نیز نمی‌تواند در طولانی‌مدت به مواجهه با چنین مخالفت‌های گسترده داخلی، ادامه دهد»، ولی شکست آن شورش نشان داد که تجمعات خیابانی برای تحقق براندازی کافی نیست و موفقیت این شورش نیازمند «پشتیبانی بین‌المللی» است.

شانون اشاره می‌کند که تلاش آمریکا برای براندازی جمهوری اسلامی نباید مشابه تجربیات قبلی مانند سقوط دولت مصدق بر اثر کودتا یا اشغال نظامی افغانستان و عراق باشد. زیرا «تاریخ ثابت کرده حکومتی که توسط یک قدرت خارجی به ایران تحمیل شود، فاقد مشروعیت داخلی خواهد بود؛ بنابراین حکومت جایگزین جمهوری اسلامی باید به عنوان یک حکومت برآمده از مردم، شناخته شود».

توصیه نویسنده به آمریکا اتخاذ یک سیاست کوتاه‌مدت و یک سیاست بلندمدت در راستای براندازی است. در کوتاه‌مدت، بر مهار سیاست منطقه‌ای و ارتقای بازدارندگی تمرکز کند. ولی در بلندمدت به تقویت «ایرانیان ضدحکومتی در داخل و فعالان در تبعید» بپردازد تا به «یک جنبش توده‌ای موفق» دست یابند. وی نمونه موفق این سیاست را «جنبش‌های ضدکمونیستی اروپای شرقی در اواخر جنگ سرد، به ویژه جنبش همبستگی در لهستان» یاد کرده که به سرنگونی حکومت‌های پیرامونی شوروی انجامید.

شانون در این یادداشت بیان کرده که «ایرانیان دگراندیش برای سازماندهی یک اپوزیسیون قدرتمند به فضای رسانه‌ای، منابع مالی و حمایت معنادار بین‌المللی نیاز دارند» که آمریکا باید آشکارا و پنهانی، چنین مواردی را در اختیار آنان قرار دهد.

نویسنده، اولین ابزار آمریکا برای کمک به اپوزوسیون را ایجاد مسیری برای «دسترسی به اینترنت مطمئن و ایمن» در داخل کشور ذکر کرده است. وی دومین مورد را ایجاد ارتباط بین افراد مخالف داخل کشور مانند «زندانیان شاخص و افراد دارای نفوذ قومی» با «فعالان خارج از کشور» از طریق «اجرای کارگاه‌های آموزشی» می‌داند. او در نهایت، سومین مورد را کمک به «اتحاد اپوزوسیون خارج از کشور» محسوب نموده، زیرا اذعان دارد که «فروپاشی ائتلاف رهبران دیاسپورا در بهار ۲۰۲۳، ضربه‌ای اساسی به حرکت میدانی» در داخل بود. در عین حال که نویسنده متذکر می‌شود آمریکا از اِعمال نفوذ برای ایجاد یک رهبری واحد در اپوزوسیون و تکرار تجربه احمد چلبی درباره ایران باید پرهیز کند.

تلاش نویسنده برای ارائه توجیهی منطقی، و نه فقط اخلاقی به حمایت از شورش‌های داخلی، در حالی است که خروج آمریکا از برجام و اِعمال تحریم‌های اقتصادی از جمله مهم‌ترین زمینه‌های بروز نارضایتی‌های اجتماعی در ایران طی دهه اخیر بوده است.[1]

پاسخ نشریه آمریکایی " نشنال اینترست" به دیدگاه های طرفدار تغییر رژیم در ایران

نشریه آمریکایی " نشنال اینترست" نیز با انتشار مقاله ای به قلم " متیو پِتی"، پاسخ دیدگاه های طرفدار تغییر رژیم در ایران را داده و یادآور شده است رویکرد اشتباه و ایدئولوژیک ایالات متحده آمریکا در مقابل دولت هایی چون ایران و کوبا را مانع اصلی عادی سازی رابطه با تهران و هاوانا دانست و گفت در حالی که تهران و هاوانا طی دهه های گذشته از بسیاری از آرمان های انقلابی و صدور انقلاب خود به خارج دست کشیده و واقع گرا تر شده اند، اما طبقه سیاسی حاکم بر واشنگتن همچنان با عینک ایدئولوژیک به این دو کشور نگاه می کند و خواهان تغییر رژیم در این دو کشور است.[2]

تغییر رژیم چیست؟

تغییر رژیم به فرآیندی اطلاق می‌شود که طی آن یک دولت یا مقام حاکم دیگری، اغلب از طریق مداخله خارجی، جایگزین می‌شود. قدرت‌های خارجی در طول تاریخ از استراتژی‌های مختلفی برای اعمال تغییر رژیم در کشورهای دیگر استفاده کرده‌اند که هر کدام پیامدهای خاص خود را برای روابط بین‌الملل، ثبات و جمعیت‌های آسیب‌دیده دارند.

تهاجم و تجاوز سال 2003 ایالات متحده آمریکا به عراق که اغلب از آن به عنوان "جنگ عراق" یاد می شود، نمونه برجسته ای از تغییر رژیم است که توسط این کشور قلدر استکباری اعمال شده است. این تهاجم و تجاوز تحت ادعاهای نادرست و ساختگی انجام شد و نتایج نهایی آن بی ثباتی گسترده، خشونت های فرقه ای، ظهور گروه های افراطی، چالش ها و بحران های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، انسانی و پیامدهای بلندمدت برای عراق و منطقه به همراه داشت.

وقتی صحبت از ایران به میان می آید، ایالات متحده گزینه مداخله نظامی مستقیم را ندارد؛ اما در عوض، در این خصوص ویژه بر تحریم‌های اقتصادی، تبلیغات و اطلاعات نادرست و حمایت از مخالفان خارجی متکی است. از این ابزارها برای پرورش و تقویت نارضایتی های داخلی استفاده می شود تا آنها را به اعتراضات و در نهایت ناآرامی های خشونت آمیز تبدیل کند که می تواند دولت را بی ثبات کرده و سرنگون نماید.

از نگاه کارشناسان و تحلیل گران؛ صحبت مقامات آمریکایی در مورد پیگیری تغییر رژیم در ایران، نشان دهنده یک سیاست بدیع نیست. واشنگتن از بدو پیدایش جمهوری اسلامی در تلاش برای سرنگونی حکومت ایران بوده است. اما تا به امروزبا لطف حق تعالی و هوشیاری و درایت مقام معظم رهبری و حضور مردم در صحنه، هرگز موفق به این امر نبوده است.

دو تلاش مهم واشنگتن برای بی ثبات کردن حکومت ایران در سال 2009 ( 1388) رخ داد، زمانی که از ادعاهای تقلب در رأی دو نامزد شکست خورده ریاست جمهوری برای برانگیختن اعتراضات گسترده استفاده کرد و در سال 2022 (پاییز1401)، زمانی که از مرگ غم انگیزیک دخترکرد جوان ایرانی به نام "مهساامینی" سوء استفاده کرد و باعث تحریک اعتراضاتی در برخی شهرهای ایران و در نهایت به شورش های خشونت آمیز منجر گردید که مرگ حدود 300 نفر از جمله بیش از 100 پرسنل امنیتی و نظامی را در پی داشت.

یادآوری این نکته ضروری است تا بدانیم اولین تلاش بزرگ ایالات متحده برای بی ثبات کردن جمهوری اسلامی زمانی خنثی شد که میلیون ها ایرانی حمایت خود را از نظام حاکم در 30 دسامبر 2009 نشان دادند و عملاً با ماه ها شورش های قبلی مقابله کردند؛ و موج دوم ناآرامی‌ها که در پاییز 2022 رخ داد، اگرچه به‌طور قابل توجهی خشونت‌آمیزتر بود، اما نتوانست همان کشش را به دست آورد و طبیعتاً به دلیل بی ریشه بودن و رهبری و حمایت آمریکا و متحدان اروپایی اش، پس از مدتی خاموش شد.

آیا آمریکا موفق به سرنگونی جمهوری اسلامی خواهد شد؟

به گفته کارشناسان و تحلیل گران؛ ایالات متحده در تلاش برای بی ثبات کردن دولت ایران شانس های خود را در طول 45 سال گذشته آزموده است. آنان ضمن اذعان به اینکه آمریکا تحریم‌ها سختی ایجاد کرده است، معتقدند که فشارهای اقتصادی به تنهایی باعث ایجاد خیزش خشونت‌آمیز مورد نیاز برای تغییر رژیم نمی‌شود، زیرا ایرانی‌ها می‌دانند که به خاطر این فشارهای اعمال شده و تحریم های ضد حقوق بشری است که در مشکلات غرق شده اند و لذا با درک این مهم تا به امروز هیچ تبلیغاتی نتوانسته است عزم آنان را نشانه بگیرد تا از انقلاب و حکومت خود دست بردارند و راه برای تغییر ات مد نظر آمریکا باز شود.

در دنیای واقعی، دلایل زیادی وجود دارد که نسبت به کسانی که خواهان «تغییر رژیم» در ایران هستند، به آنان بگوییم نه ایران را شناخته اند و نه مردم ایران را؛ چرا که ایرانیان میهن پرست اختلافات خود را به خاک می‌سپارند تا علیه یک متجاوز خارجی متحد شوند. با توجه به اینکه هر ایرانی تحصیل کرده نقش ایالات متحده و بریتانیا در حمایت از کودتای سال ۱۹۵۳ در ایران را به یاد می‌آورد، مداخله آمریکا محلی از اعراب در ایران ندارد و این موضوع ایرانیان را متحد کرده تا در برابر این قلدر جهانی ضد دموکراسی و ضد حقوق بشر بین المللی با عزت و اقتدار ایستادگی کنند چنان که تا به امروز ایستاده اند و پوزه آمریکا را به خاک مالیده اند ولذا بمباران ایران و زیرساخت های حیاتی آن، با این امید مبهم که باعث فروپاشی رژیم شود، یک استراتژی عمیقا کهنه شکست خورده و غیرقابل قبول است که از تاریخ مصرف آن دهه ها است که سپری گشته است.

آنتونی بلینکن، وزیرامورخارجه آمریکا دراوایل ماه جاری درسخنانی در شورای روابط خارجی آمریکا گفت: «واشنگتن باید از همه امکانات خود برای سقوط دولت ایران استفاده کند... ما باید بیشتر مردمی را در داخل ایران که خواهان آینده ای متفاوت برای ایران هستند، توانمند کنیم.»! [3]

سخنان بلینکن با واکنش آشکاررهبرمعظم انقلاب مواجه وایشان سخنان این مقام آمریکایی را با مضمونِ پنهانِ «کمک و حمایت از هرکسی که در ایران اغتشاش کند»، نمونه‌ای از گزافه‌گویی‌های دشمنان دانستند و افزودند:‌« احمق‌ها گویا بوی کباب شنیده‌اند اما ملت ایران هرکسی که مزدوری آمریکا را در این زمینه قبول کند، زیر گام‌های خود لگدمال خواهد کرد.» [4]

حال سؤال آن است که چرا آمریکایی‌ها به‌دنبال تغییر رژیم یا به تعبیر دموکرات‌ها تغییر رفتار جمهوری اسلامی هستند؟ برای این موضوع می‌توان دلایل مختلفی برشمرد که برخی از مهم‌ترین آنها را از نگاه کارشناسان و تحلیل گران به شرح زیر مطرح خواهیم نمود:

۱. تضاد گفتمانی

گفتمان انقلاب اسلامی به‌‌دلیل آرمان‌ها و اهدافی که دارد، در تضاد کامل با منافع استعماری آمریکا و نظام سلطه در جهان است. «ری تکیه» در یادداشتی در روزنامه‌ی واشنگتن پست، به‌صراحت به ماهیت ایدئولوژیک دشمنی بین ایران و آمریکا اشاره می‌کند و از آن به‌عنوان مبنایی برای تغییر در ایران یاد می‌کند. وی پیش از شروع مذاکرات اخیر هسته‌ای می‌نویسد: «اغلب اوقات تنش‌های بین ایران و آمریکا به اختلافات فنی بر سر برنامه هسته‌ای تهران نسبت داده می‌شود. برای دهه‌ها دیپلمات‌ها در تلاش بودند تا توازن بین سانتریفیوژها و تحریم‌های اضافی را مشخص کنند. هسته‌ی این درگیری‌ها ایدئولوژیک است: تهران نمی‌خواهد ما موفق شویم و ما نباید بخواهیم تهران غالب شود.»[5]

آمریکایی‌ها به‌خوبی از ماهیت استقلال‌طلبانه و عزت‌جویانه‌ی انقلاب اسلامی مطلع‌اند و از این موضوع نیز نگرانند. پیتر جونز یکی از پژوهشگران و اساتید غربی در مقاله­‌ای تحت عنوان «نظام سیاسی ایران و معنای آن برای سیاست‌گذاری در ایالات متحده»، با تأکید بر تخاصم ایدئولوژیک ایران و آمریکا معتقد است: «ایرانیان مردمانی سخت و باهوش هستند که تاریخ خود را ارج می­‌نهند و دولتمردان آمریکایی چاره­‌ای جز این ندارند که به آن احترام بگذارند و البته بدانند که راهی پر از چالش و زمان­‌بر را پیش‌رو خواهند داشت.»۸ به‌همین سبب است که اوباما یک روز بعد از توافق هسته‌ای به‌صراحت اعلام کرد: «ایران همچنان چالشی برای منافع و ارزش‌های ما است.»[6]

«ری تکیه» در یادداشتی در روزنامه‌ی واشنگتن پست، به‌صراحت به ماهیت ایدئولوژیک دشمنی بین ایران و آمریکا اشاره می‌کند و می‌نویسد: «اغلب اوقات تنش‌های بین ایران و آمریکا به اختلافات فنی بر سر برنامه هسته‌ای تهران نسبت داده می‌شود. برای دهه‌ها دیپلمات‌ها در تلاش بودند تا توازن بین سانتریفیوژها و تحریم‌های اضافی را مشخص کنند. هسته‌ی این درگیری‌ها ایدئولوژیک است: تهران نمی‌خواهد ما موفق شویم و ما نباید بخواهیم تهران غالب شود.»

۲. ممانعت از تبدیل شدن ایران به‌عنوان یک مدل در سطح منطقه‌ای و جهان

آمریکایی‌ها به‌شدت از تبدیل شدن نظام مردم‌سالاری دینی ایران به‌عنوان یک مدل منطقه‌ای و اسلامی بیمناک‌اند. آنها به خوبی می‌دانند که ایران کشوری با پتانسیل الگوبرداری در منطقه‌ی غرب آسیا و شمال آفریقاست. همانطور که دانیل پیپِس در وب‌سایت شخصی خود بیان می‌کند: «موفقیت‌های ایران سبب شده است، پشتیبانی برای مدل اسلامی ضد غربی قلمداد شود. ایرانیان از این فرصت برای افزایش نفوذ تاریخی فرهنگی استفاده می‌کنند»۱۰ در این خصوص مدیر میز ایران در اندیشکده‌ی آمریکایی بلفر در خصوص نقش ایران در منطقه بر آن است که «ایران یکی از قوی‌ترین و با ثبات‌ترین کشورهای منطقه است که به‌طور واقعی قدرت نفوذ مؤثر و شکل دادن وقایع بیرون از مرزهای خود را دارد.»[7]

روزنامه‌ی انگلیسی گاردین نیز با اظهار شگفتی نسبت به محبوبیت روزافزون ایران در جهان عرب اشاره می‌کند: «با وجود سرمایه‌گذاری‌های خاندان آل‌سعود از طریق رواج اسلام وهابی، ایران موفقیت‌های خیره‌کننده در بین اقشار جهان عرب کسب کرده است. ایران به‌خاطر اقدام‌های اسرائیل علیه فلسطین به‌نفع آن‌ها دلسوزی کرد و با اتخاذ رویکرد ضدصهیونیستی و ضدغربی، حمایت نسبی موفق از حزب‌الله لبنان و حماس را آغاز کرد و در نتیجه به‌شدت در جهان عرب محبوبیتی فراوان کسب کرده است.»[8]

۳. تحدید توان نظم‌سازی منطقه‌ای ایران

یکی دیگر از مسائلی‌ که آمریکایی‌ها را به تغییر رژیم در ایران ترغیب می‌کند، توان ایران برای تغییر نظم منطقه‌ای و در خطر انداختن منافع آمریکا در سطح منطقه است. نظمی که آمریکایی‌ها با سیستم «پراکندن آشوب» در پی آن هستند. بنابراین آنها به‌شدت دنبال تحدید این توان ایران هستند. گرچه خود نیز معترف‌اند که حل بسیاری از مسائل منطقه بدون حضور ایران ناممکن است. به‌همین علت آمریکایی‌ها به‌شدت از ایفای نقش فعال ایران در معادلات منطقه و مخصوصا عراق و سوریه عصبانی هستند. اندیشکده‌ی «امریکن انترپرایز» در مقاله‌ای به قلم «جان بولتون» نماینده‌ی پیشین آمریکا در سازمان ملل چنین می‌نویسد: «بنابراین حکومت اسد، نمی‌تواند بدون حمایت ایران به حیات خود ادامه دهد... ما باید به جای تمرکز بر سرنگونی اسد یا کمک به دشمنان وی، به‌صورت جدی بر تغییر رژیم در ایران تمرکز کنیم.» «آندرو جی تبلر» از کارشناسان اندیشکده‌ی آمریکایی واشنگتن در تحلیلی پیرامون عواقب آزادی احتمالی شهر حلب و اثرات آن بر توازن قوا در عرصه‌ی جنگ نوشت: «این امر شکستی ویژه برای آمریکا و متحدان سنتی آن چون ترکیه، عربستان سعودی، قطر و اردن است. البته این مورد در مواجهه با حضور ایران و روسیه در سوریه نیز نوع شکستی محسوب می‌شود... اما به‌طور اساسی مواضع دولتی و به‌ویژه نیروهای ایران تقویت می‌شود.»[9]

در مجموع بایستی اشاره کرد که آمریکایی‌ها به‌خوبی از پتانسیل‌های ایران در منطقه و در سطح بین‌المللی آگاهی دارند و بنابراین بعید است که دست از دشمنی با ایران بردارند. این موضوعات که آنها به‌دنبال تغییر رژیم ایران نیستند و فقط در برخی از موارد جزئی با ایران دچار چالش‌اند که با حل آنها می‌توان دشمنی را کنار گذاشت، فاقد مبنای تئوریک و استراتژیک است.[10]

جمعه: 7 / 10 / 1403- 25 جمادی الثانی1446- 27 دسامبر 2024


[1] - سیاست آمریکا نسبت به ایران، تغییر حکومت؟!. جوان آنلاین: ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۱:۴۷ / کد خبر: 1219045.

[2] - "نشنال اینترست": وقتی آمریکا نمی خواهد از رویای تغییر رژیم در ایران دست بردارد. سایت تحلیلی خبری عصرایران:۰۹-۰۶-۱۴۰۱ / ۱۲:۵۹ .

3-Kouhpayeh. Faramarz. U.S. Sisyphean dream: 'Regime change' in Iran. Translator; Asadollah Afshar. Tehrantimes/ December 25, 2024 - 22:36

[4] - از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح یکشنبه 2 دی ماه 1403 در خجسته سالروز میلاد سیّده زنان دو عالم حضرت صدیقه کبری(س)، در دیدار هزاران نفر از مداحان و شاعران اهل بیت(ع) و قشرهای مختلف مردم. پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی.

5- https://www.washingtonpost.com/opinions/the-us-needs-a-deal-with-iran-not-detente/ 2014/1 / 12

6- https://www.washingtonpost.com/news/post-politics/wp/ 2015 / 07 /15 conference-on-the-iran-nuclear-deal.

7- http://belfercenter.hks.harvard.edu/files/.pd 2014

8- http://www.theguardian.com/commentisfree/2015 /mar / 29

9- http://www.farsnews.com/newstext.phpnn.

[10] - رحمتی؛ رضا. پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی. 16 فروردین ماه 1395.



ارسال توسط افشار

اسلایدر