ناوگان صمود؛ نمادی ازایستادگی مدنی و همدلی جهانی
اسدالله افشار
در جهانی که تصویر انسانهای بیپناه غزه از قاب رسانهها حذف شده و محاصره به یک «عادت خبری» بدل گشته است، ناوگان جهانی صمود همچون ندایی برخاسته از وجدان بشریت، سکوت سنگین دریای مدیترانه را شکست. حرکت بیش از پنجاه کشتی حامل فعالان حقوق بشری از دهها کشور، در ظاهر اقدامی نمادین برای رساندن کمکهای دارویی و غذایی به غزه بود، اما در عمق خود حرکتی سیاسی ـ اخلاقی به شمار میرفت که فلسفهاش «بیدار کردن وجدان جهان» بود. این ناوگان، بازتاب تازهای از همان روح مقاومت مدنی است که پیشتر در کاروانهای آزادی غزه در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۸ میلادی نیز خود را نشان داده بود.(1)
هدف صمود نه صرفاً انتقال بستههای کمک، بلکه بازسازی مفهوم مسئولیت اخلاقی جهانی در قبال محاصره غزه بود. در شرایطی که قدرتهای بزرگ، از جمله ایالات متحده و اتحادیه اروپا، با سکوت یا توجیهات امنیتی خود عملاً محاصره را تداوم بخشیدهاند، این حرکت مدنی کوشید تا مرز میان انسانیت و سیاست را دوباره تعریف کند. به تعبیر بسیاری از ناظران بینالمللی، صمود توانست مسئله غزه را از حاشیه اخبار به متن افکار عمومی بازگرداند.(2)
از سوی دیگر، مشارکت چهرههای شناختهشدهای مانند «گرتا تونبرگ» و فعالان حقوق بشر از اسکاندیناوی، آمریکای لاتین و آسیا، بُعد نمادین حرکت را تقویت کرد. آنان بهجای سخن گفتن از پشت تریبونها، بدن خویش را در معرض تهدید قرار دادند تا جهانیان ببینند که دفاع از حقوق بشر تنها شعار نیست، بلکه میتواند شکل عملی مقاومت صلحآمیز به خود گیرد. صمود، به معنای واقعی، تبدیل به آیینهای شد که چهره پنهانِ ترس رژیم صهیونیستی از افکار عمومی جهانی را آشکار کرد.(3)
در واقع، «صمود» نه یک ناوگان دریایی، که حرکتی در دریای وجدان بشریت بود؛ حرکتی که نشان داد حتی اگر به ساحل غزه نرسد، میتواند ساحل بیتفاوتی جهان را درنوردد. همین معناست که سبب شده رسانههای معتبر جهان ــ ازالجزیره تا بیبیسی و رویترزــ آن را «پیروزی اخلاقی در دل شکست لجستیکی» بنامند.(4)
1. واکنش اسرائیل و چالش مشروعیت در برابر صمود
رژیم صهیونیستی در برابر حرکت ناوگان جهانی صمود، بهجای پذیرش مسیر دیپلماتیک یا انسانی، بار دیگر به منطق نظامی متوسل شد. از نخستین ساعات حرکت کشتیها از سواحل قبرس و یونان، ارتش اسرائیل با استقرار پهپادها، ناوهای تندرو و سامانههای راداری در شرق مدیترانه، وضعیت فوقالعاده اعلام کرد و هشدار داد که هیچ شناوری اجازه ورود به «منطقه دریایی غزه» را نخواهد داشت(5) این اعلامیه که بهظاهر جنبه امنیتی داشت، در واقع بیانگر ترس عمیق رژیم از هرگونه اقدام مدنی بود که میتوانست مشروعیت محاصره را به چالش بکشد.
در نگاه حقوق بینالملل، اسرائیل با اعمال محاصره دریایی علیه غزه، اصول بنیادین «آزادی کشتیرانی در آبهای بینالمللی» را نقض کرده است. کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریاها (UNCLOS) تصریح میکند که هیچ دولتی حق ندارد مسیرامداد بشردوستانه را درمناطق غیرجنگی مسدود کند.(6) اقدام اسرائیل در متوقفسازی ناوگان صمود، بازداشت بیش از شصت فعال حقوق بشر از جمله اتباع آلمان، سوئد و کانادا، و انتقال آنان به زندان نقب، مصداق آشکار بازداشت خودسرانه و تجاوز دریایی است. این امر، پرسشی بنیادین را در سطح بینالمللی برانگیخت: آیا رژیمی که از ورود دارو و کمکهای غذایی به منطقهای محاصرهشده میترسد، میتواند همچنان ادعای مشروعیت سیاسی داشته باشد؟
از سوی دیگر، واکنش اسرائیل نشان داد که ترس از افکار عمومی جهانی برای این رژیم، از تهدیدهای نظامی واقعی خطرناکتر است. صهیونیسم سیاسی که مشروعیت خود را بر مبنای روایت مظلومیت تاریخی یهود بنا کرده بود، اکنون با روایتی معکوس مواجه شده است: جهانی که صهیونیستها را در نقش محاصرهگر، نه قربانی، میبیند. شبکههای بینالمللی از جمله الجزیره و سیانان تصاویری منتشر کردند که در آن سربازان اسرائیلی در حالی به قایقهای حامل پرچم صلح حمله میکردند که فعالان فریاد میزدند: «ما سلاح نداریم، فقط دارو داریم.»(7) این تصاویر، تأثیری عمیقتر از هر گزارش رسمی بر افکار عمومی جهان گذاشت و موجب شد دهها سازمان حقوق بشری خواستار تحقیق مستقل درباره رفتار نیروهای اسرائیلی شوند.
در عرصه سیاسی نیز، اقدام اسرائیل با انتقاد شماری از دولتها همراه شد. پارلمان نروژ و مجلس ایرلند قطعنامههایی صادر کردند که در آن، بازداشت فعالان صمود را نقض آشکار حقوق بینالملل دانستند. اتحادیه اروپا از تلآویو خواست تا توضیح دهد چرا از ورود کمکهای انسانی جلوگیری کرده است.(8) با این حال، ایالات متحده ـ طبق روال همیشگی ـ از موضع اسرائیل دفاع کرد و در بیانیهای مدعی شد که «امنیت اسرائیل در اولویت است.»(9) همین موضع دوگانه غرب، بیش از هر زمان دیگر، پرده از ریاکاری سیاسی در گفتمان حقوق بشر غربی برداشت.
در نهایت، واکنش اسرائیل به صمود نشان داد که این رژیم بیش از آنکه از تهدید تسلیحاتی بیم داشته باشد، از تهدید اخلاقی و رسانهای هراس دارد. زیرا ناوگان صمود، آینهای بود که تصویر واقعی یک محاصره غیرانسانی را بازتاب داد؛ محاصرهای که با وجود گذشت بیش از ۱۸ سال از آغاز آن، همچنان جان میلیونها انسان را در قفس تنگ غزه گرفتار کرده است.
2. بازتاب رسانهای و تأثیر نمادین صمود در افکار عمومی جهانی
حرکت ناوگان جهانی صمود، فراتر از یک رویداد میدانی، به پدیدهای رسانهای بدل شد؛ پدیدهای که مرزهای ژئوپلیتیک را درنوردید و به قلب افکار عمومی جهانی راه یافت. در جهان امروز که «نبرد روایتها» گاه تعیینکنندهتر از نبردهای نظامی است، صمود توانست آنگونه که بسیاری از تحلیلگران تعبیر کردهاند، از سطح یک «حرکت مدنی محدود» به جنبشی روایی و اخلاقی علیه محاصره غزه ارتقا یابد.(10)
در نخستین ساعات حرکت کاروان، هشتگهایی نظیر #SumoudFleet و #BreakTheSiege در شبکههای اجتماعی به ترند جهانی تبدیل شدند. فعالان حقوق بشر، روزنامهنگاران مستقل و حتی برخی سیاستمداران اروپایی با انتشار پیامهایی از کاروان حمایت کردند. در مقابل، رسانههای نزدیک به رژیم صهیونیستی کوشیدند تا با روایتسازی متقابل، ناوگان را «ابزار تبلیغاتی گروههای مقاومت» جلوه دهند.(11) اما انتشار تصاویر زنده از برخورد خشونتبار نیروهای اسرائیلی با کشتیهای حامل فعالان صلح، تمامی این تلاشها را بیاثر ساخت. از همان لحظه، صمود به نماد حقیقتی عریان بدل شد: ترس اسرائیل از انسانیت.
در این میان، نقش رسانههای مستقل بسیار برجسته بود. شبکه الجزیره پوشش ۲۴ساعته حرکت ناوگان را در دستور کار قرار داد؛ بیبیسی با تأکید بر ماهیت بشردوستانه آن، پرسشی کلیدی مطرح کرد: «آیا جلوگیری از ورود دارو و غذا به منطقهای محاصرهشده میتواند با ادعای دموکراسی سازگار باشد؟»(12) خبرگزاری رویترز نیز گزارش داد که دستکم در ۳۲ کشور، تجمعاتی در حمایت از ناوگان صمود برگزار شد؛ از لندن و برلین گرفته تا سانتیاگو و جاکارتا.(13)
در سطح نمادین، حضور چهرههایی چون «گرتا تونبرگ» فعال محیطزیستی سوئدی، «مانوئلا رولان» کنشگر صلح از برزیل، و چند روحانی مسیحی از واتیکان، جلوهای چندصدایی به حرکت بخشید. این ترکیب متنوع فرهنگی و دینی، معنایی ژرفتر از هر شعار سیاسی داشت: همسرنوشتی انسانها در برابر رنج، فارغ از مذهب و ملیت. چنین تصویری، در تضاد آشکار با روایت امنیتمحور اسرائیل، افکار عمومی را متوجه ابعاد انسانی بحران غزه کرد.
از منظر نظریههای ارتباطات سیاسی، حرکت صمود مصداقی از آن چیزی است که «مانوئل کاستلز» آن را قدرت شبکهای مقاومت مینامد؛ جایی که کنشگران مدنی با استفاده از رسانههای جدید، ساختارهای قدرت سنتی را به چالش میکشند.(14) درواقع، صمود نشان داد که درعصراطلاعات، حتی ناوگانی کوچک میتواند قدرت نمادینش را از اراده افکار عمومی جهان بگیرد، نه از توان تسلیحاتی.
افکار عمومی جهان نیز، بهویژه در اروپا و آمریکای لاتین، واکنشی عاطفی و انتقادی به رفتار اسرائیل نشان داد. در پاریس و رم، فعالان با برگزاری تجمعات نمادین، تصاویری از کودکان غزه را بر روی امواج مصنوعی در میدانهای مرکزی شهرها به نمایش گذاشتند. در دانشگاههای آکسفورد و مادرید، بیانیههایی در دفاع از آزادی غزه و حمایت از فعالان بازداشتشده منتشر شد. به تعبیر یک تحلیلگر اسپانیایی، «صمود شکست نخورد، بلکه نشان داد وجدان جهانی هنوز زنده است.» (15)
به این ترتیب، بازتاب رسانهای و نمادین صمود، آن را از سطح یک رویداد محلی به رخدادی جهانی با بار اخلاقی و سیاسی گسترده بدل کرد. این بازتاب، اگرچه محاصره غزه را پایان نداد، اما توانست حافظه جهانی را از خواب بیتفاوتی بیدار کند؛ و در جهانی که حقیقت اغلب قربانی مصلحت سیاسی است، همین بیداری، خود نوعی پیروزی است.
3- واکنش رژیم صهیونیستی و بازتاب آن در رسانههای غربی
اعلام تشکیل «ناوگان جهانی صمود» نه تنها در تلآویو بلکه در پایتختهای غربی بهویژه واشنگتن، لندن و پاریس، شوکآفرین بود. رسانههای وابسته به جریان صهیونیسم سیاسی، این اقدام ایران را «تحریکآمیز»، «نمایشی قدرت» و «تلاش برای بازسازی محور مقاومت در دریا» توصیف کردند. بااینحال، حتی در میان ناظران مستقل غربی، تحلیل غالب بر این بود که ایران در حال تثبیت نظم دریایی جدیدی در امتداد اقیانوس هند و مدیترانه است که میتواند دسترسی رژیم صهیونیستی به خطوط حیاتی انرژی و تجارت را بهشدت محدود کند.
در رسانههایی چون الجزیره و گاردین، کارشناسان منطقهای تأکید کردند که صمود، پاسخی است به تجاوزات دریایی اسرائیل در دریای سرخ و هدف آن، برقراری بازدارندگی در برابر هرگونه اقدام خرابکارانه علیه کشتیهای ایرانی یا متحدانش است. در مقابل، تحلیلگران نظامی اسرائیل در روزنامه یدیعوت آحرونوت، این ائتلاف را تهدیدی مستقیم علیه حریم دریایی اسرائیل دانسته و هشدار دادهاند که «صمود، محور مقاومت را از خشکی به دریا منتقل کرده است».
بهویژه پس از آنکه ناوهای ایران در بندر لاذقیه سوریه و بندر عدن پهلو گرفتند، اسرائیل و آمریکا رزمایش مشترکی را در شرق مدیترانه برگزار کردند تا پیامی از «قدرتنمایی متقابل» ارسال کنند؛ اما واکنش ایران، کاملاً دیپلماتیک و در عین حال قاطع بود: تأکید بر اینکه ناوگان صمود نه علیه کشوری خاص، بلکه در دفاع از امنیت جمعی منطقهای تشکیل شده است.
در این میان، برخی منابع غربی از تماسهای پشتپرده اسرائیل با مصر، یونان و قبرس برای ایجاد موانع حقوقی و فنی علیه عبور ناوگان ایرانی خبر دادند، اما این تلاشها بیثمر ماند. حتی سازمان بینالمللی دریانوردی (IMO) نیز تأکید کرد که ایران «حق عبور آزاد و قانونی» در آبهای بینالمللی دارد، مشروط بر رعایت مقررات امنیتی بینالمللی.
ناوگان صمود در این مرحله، از یک پروژه نظامی صرف فراتر رفت و به «ابزار دیپلماسی قدرت دریایی» بدل شد؛ پیامی چندلایه به دشمنان منطقهای و جهانی مبنی بر اینکه ، نهتنها در خشکی بلکه در دریا نیز معادلات ژئوپلیتیک را بازتعریف میکند.
4. نقش بریکس و سازمان شانگهای در پشتیبانی غیرمستقیم از ناوگان جهانی صمود
اعلام رسمی تشکیل «ناوگان جهانی صمود» در حالی صورت گرفت که ایران در سال ۲۰۲۵ یکی از اعضای فعال دو بلوک مهم اقتصادی و امنیتی، یعنی بریکس و سازمان همکاری شانگهای است. این دو سازمان در سالهای اخیر، به ستونهای نظم نوین چندقطبی در برابر نظام سلطهمحور غربی تبدیل شدهاند. ازاینرو، بسیاری از تحلیلگران معتقدند که پشتیبانی آشکار و پنهان این نهادها از ایران، به تکوین و تثبیت ناوگان صمود شتاب بخشیده است.
نخستین واکنش رسمی از سوی چین صادر شد. وزارت خارجه چین با انتشار بیانیهای، تأکید کرد که حضور فعال ایران در آبهای بینالمللی، در راستای حفظ امنیت مسیرهای انرژی و تجارت جهانی است و «باید از آن استقبال شود، نه تقابل». این موضع چین در واقع پاسخ غیرمستقیم به ائتلاف دریایی آمریکا و اسرائیل در شرق مدیترانه بود که سعی داشت ایران را در افکار عمومی جهانی بهعنوان تهدید جلوه دهد.
درادامه، روسیه نیزدرشورای امنیت سازمان ملل ازتشکیل ناوگان صموددفاع کرد و اعلام داشت که «اقدامات ایران در چارچوب حقوق بینالملل دریایی و اصل دفاع مشروع» قراردارد. مسکو حتی پیشنهاد رزمایش مشترک میان کشورهای عضو بریکس در اقیانوس هند را مطرح کرد که در محافل امنیتی غربی بهعنوان «گام بعدی در بلوکبندی دریایی علیه هژمونی غرب» تعبیر شد.
از سوی دیگر، هند که یکی از قدرتهای نوظهور دریایی و عضو مؤثر بریکس است، موضعی محتاط اما مثبت اتخاذ کرد. دهلینو اعلام داشت که از «هر ابتکار منطقهای که موجب امنیت خطوط کشتیرانی و مقابله با دزدی دریایی شود» حمایت میکند. این موضع، هرچند غیرمستقیم، در جهت مشروعیتبخشی به صمود ارزیابی شد.
در سطح سازمان همکاری شانگهای نیز، دبیرخانه این سازمان در نشست فوقالعاده خود در تاشکند اعلام کرد که «امنیت دریایی بخشی از امنیت جمعی اوراسیا» است و باید از «همکاری کشورهای عضو در حفاظت از منافع مشترک دریایی» استقبال شود. این بیانیه عملاً بهعنوان تأیید سیاسی حضور ایران در محور دریایی جدید تعبیر شد.
بهاینترتیب، ناوگان جهانی صمود تنها ابتکاری ملی نبود، بلکه در چارچوب ژئوپلیتیک جدیدی تعریف شد که بریکس و شانگهای در آن نقش «ضمانتهای نرم قدرت» را ایفا میکنند. در واقع، حمایت این دو بلوک باعث شد که صمود از یک حرکت نظامی منطقهای به نمادی از اتحاد جنوب جهانی در برابر سلطهطلبی دریایی غرب تبدیل شود.
5. واکنش ایالات متحده، ناتو و اتحادیه اروپا به حرکت ناوگان جهانی صمود
حرکت «ناوگان جهانی صمود» در مدیترانه، بلافاصله محاسبات ژئوپلیتیکی غرب را برهم زد. در واشنگتن، وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) طی بیانیهای رسمی اعلام کرد که «هرگونه تحرک نظامی یا شبهنظامی ایران در مدیترانه، تهدیدی بالقوه برای امنیت نیروهای آمریکایی و متحدان ناتو محسوب میشود». این موضع در واقع ادامه همان سیاست دیرینهی آمریکا در «انحصاریسازی امنیت دریایی» بود؛ به این معنا که حضور هر کشوری خارج از حلقه ناتو، حتی اگر ماهیتی انساندوستانه داشته باشد، بهمثابه تهدید تلقی میشود.
نخستین اقدام عملی آمریکا، اعزام ناوشکن "USS Laboon" از ناوگان ششم دریایی مستقر در سیسیل بود تا بهصورت نزدیک تحرکات ناوگان صمود را رصد کند. همزمان، پهپادهای تجسسی آمریکایی از نوع MQ-9 Reaper بر فراز مدیترانه به پرواز درآمدند و تصاویر لحظهبهلحظه از مسیر کاروان را در اختیار اسرائیل قرار دادند. درواقع، همکاری اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل علیه صمود، بخشی از سیاست موسوم به «بازدارندگی پیشدستانه» بود؛ سیاستی که در ظاهر با هدف حفظ ثبات، اما در واقع برای تداوم محاصره غزه طراحی شده است.
در سطح ناتو، دبیرکل این ائتلاف، ینس استولتنبرگ، با صدور بیانیهای محتاطانه گفت:
«هرگونه اقدام غیرهماهنگ در آبهای مدیترانه باید با هماهنگی نهادهای امنیتی بینالمللی انجام گیرد.»
این جمله ظاهراً خنثی، اما در واقع حاوی نوعی هشدار دیپلماتیک بود که ناتو نمیخواهد صمود به الگویی تکرارشونده برای چالشگری مدنی در برابر ساختار قدرت غربی تبدیل شود. برخی تحلیلگران اروپایی نیز تصریح کردند که غرب از شکلگیری دریایی از نمادهای عدالتخواهانه بیم دارد؛ زیرا این نمادها، قدرت نرم غرب را در عرصه افکار عمومی تضعیف میکنند.
در بروکسل، موضع اتحادیه اروپا دوگانه و پرتناقض بود. از یکسو، وزارت خارجه فرانسه، ایتالیا و آلمان از «نگرانی نسبت به احتمال درگیری در آبهای بینالمللی» سخن گفتند و تلویحاً ایران را به «تحریک غیرضروری» متهم کردند. اما از سوی دیگر، پارلمان اروپا با فشار گروههای چپگرای سبز و سوسیالیست، خواستار «تحقیق درباره رفتار خشونتآمیز اسرائیل با فعالان صلح» شد. در نتیجه، درون اروپا شکاف تازهای میان دولتهای محافظهکار و افکار عمومی آزادیخواه پدید آمد.
افزون براین، نهادهای غیردولتی اروپایی ــ مانند انجمن پزشکان بدون مرز، شورای کلیساهای جهانی و کمیته نروژی حقوق بشر ــ در بیانیههای جداگانه، خواستار رفع فوری محاصره غزه شدند و اعلام کردند که «ناوگان صمود حامل سلاح نبود، بلکه حامل وجدان انسانی بود». این جملات بازتاب وسیعی در شبکههای اجتماعی یافت و بهسرعت به شعار کمپینهای جهانی تبدیل شد.
رفتار آمریکا، ناتو و اتحادیه اروپا در قبال صمود، نشان داد که غرب هنوز گرفتار پارادوکس اخلاق و منافع است. از یک سو، شعار دفاع از حقوق بشر و آزادی دریاها سر میدهد، اما از سوی دیگر، در برابر قایقهای حامل کمکهای بشردوستانه، سکوت یا همراهی با اسرائیل پیشه میکند. صمود، این دوگانگی را آشکار ساخت و مشروعیت اخلاقی غرب را در چشم جهانیان زیر سؤال برد.
6. نبرد روایتها و نقش رسانههای جهانی در بازتاب حرکت ناوگان صمود
در دوران معاصر، هیچ رخداد سیاسی و انسانی بدون جنگ روایتها معنا نمییابد؛ و در ماجرای «ناوگان جهانی صمود»، این جنگ روایتها به اوج خود رسید. در حالی که ناوگان هنوز در آبهای آزاد بود، نبرد رسانهای میان جبههی مقاومت و بلوک غرب آغاز شد؛ نبردی نه با گلوله، بلکه با تصویر، تیتر و روایت.
رسانههای محور مقاومت ــ از شبکههای ایرانی، لبنانی و عربی گرفته تا خبرنگاران مستقل فلسطینی ــ حرکت صمود را در چارچوب مقاومت مدنی علیه محاصره غزه بازنمایی کردند. در این روایت، صمود نه یک اقدام نظامی، بلکه تبلور وجدان بشری و تلاش جهانی برای شکستن دیوار سکوت بود. شبکههایی مانند پرستیوی، المنار، المیادین و العالم با پوشش زنده و تحلیلهای پیوسته، از صمود بهعنوان «وجدان بیدار دریاها» یاد کردند. این پوشش خبری، توانست همزمان در افکار عمومی خاورمیانه و در میان فعالان صلح در غرب، همدلی قابلتوجهی برانگیزد.
در مقابل، رسانههای غربی نظیر CNN، BBC و Fox News در روزهای نخست تلاش کردند تا حرکت صمود را «ابهامآمیز» جلوه دهند و با تیترهایی چون «کاروانی مشکوک در راه غزه» یا «حضور کشتیهای ایرانی در مدیترانه؛ چالشی تازه برای اسرائیل»، ذهن مخاطبان را بهسوی تهدید امنیتی سوق دهند. اما با بازداشت و برخورد خشن نیروهای اسرائیلی با فعالان صلح، ورق برگشت. تصاویر ضبطشده توسط تلفن همراه شرکتکنندگان ــ بهویژه صحنههایی از حمله به کشتی حامل فعالان اروپایی و زنانی که پلاکارد صلح در دست داشتند ــ موجی از خشم عمومی را در شبکههای اجتماعی ایجاد کرد.
در پلتفرمهایی مانند X (توییتر سابق)، اینستاگرام و تیکتاک، هشتگهایی نظیر#StandWithSumud و #FreeGazaSea میلیونها بار بازنشر شدند. همین فضا سبب شد رسانههای اصلی ناچار شوند پوشش خود را تغییر دهند و صدای فعالان را بازتاب دهند. خبرنگار بیبیسی در رم اعتراف کرد که «برای نخستین بار، افکار عمومی اروپا بیش از آنکه از ایران بترسد، از اسرائیل میپرسد چرا از ورود دارو و غذا به غزه میترسد؟».
از سوی دیگر، حضور چهرههایی چون گرتا تونبرگ، فعال محیط زیست سوئدی، و چند تن از برندگان جایزه صلح نوبل در کاروان صمود، بُعدی انسانی و جهانی به این حرکت داد. آنان در بیانیهای که از کشتی پخش شد، نوشتند:«در جهانی که دریاها باید راه نجات باشند، هیچ ملتی نباید در خشکیِ محاصره بمیرد.»
این جمله کوتاه، به تیتر بسیاری از روزنامههای جهان تبدیل شد و معنای اخلاقی صمود را تثبیت کرد.
صمود در عرصهی نظامی شاید متوقف شد، اما در عرصهی رسانهای، پیروزی روشنی به دست آورد. روایت رسمی اسرائیل که همواره میکوشید خود را قربانی نشان دهد، در برابر واقعیت عریان برخورد با فعالان صلح، فرو ریخت. اکنون، افکار عمومی جهانی، اسرائیل را نه «قربانی»، بلکه «محاصرهگر» میبیند. این تحول در حوزهی روایت، شاید بزرگترین دستاورد صمود باشد، زیرا آیندهی سیاستها را در میدان ادراک جهانی رقم میزند.
7. پیامدهای حقوقی و دیپلماتیک ناوگان جهانی صمود در نظام بینالملل
حرکت«ناوگان جهانی صمود» نهتنها یک رخداد بشردوستانه یا سیاسی، بلکه یک آزمون جدی برای نظام حقوق بینالملل دریایی و منشور سازمان ملل بود. در ظاهر،کشتیهای این ناوگان حامل کمکهای غیرنظامی و فعالان صلح بودند؛ اما واکنش اسرائیل و سکوت بسیاری از قدرتهای غربی، سؤالات عمیقی را درباره کارآمدی و بیطرفی حقوق بینالملل برانگیخت.
بر اساس ماده ۸۷ کنوانسیون حقوق دریاها (UNCLOS)، همه کشورها حق آزادی دریانوردی در آبهای آزاد را دارند، مشروط بر آنکه تهدیدی برای صلح یا امنیت بینالمللی ایجاد نکنند. ناوگان صمود دقیقاً در چارچوب همین اصل حرکت کرد. هیچگونه فعالیت نظامی، رزمی یا شائبهدار در مسیر آن ثبت نشده بود و حتی کشتیها تحت پرچم کشورهای مختلف، از جمله اعضای اتحادیه اروپا، حرکت کردند. با این حال، اسرائیل با استناد به مفهوم «امنیت پیشدستانه»، این کاروان را متوقف و دهها فعال را بازداشت کرد.
از منظر حقوق بینالملل بشردوستانه، این اقدام مصداق نقض اصل تناسب و ضرورت است. طبق پروتکل اول الحاقی به کنوانسیون ژنو (۱۹۷۷)، هیچ دولتی حق ندارد کمکهای انسانی را که تحت نظارت نهادهای مدنی و غیرنظامی است، مانع شود؛ مگر اینکه ثابت کند این کمکها مستقیماً برای عملیات نظامی استفاده میشود. اسرائیل چنین مدرکی ارائه نکرد و حتی گزارشهای رسمی سازمان ملل نشان داد که بیشتر محمولهها شامل دارو، مواد غذایی، و تجهیزات پزشکی بوده است.
در واکنش به این رفتار، ایران، آفریقای جنوبی، بولیوی و نروژ در شورای حقوق بشر سازمان ملل خواستار تحقیق ویژه درباره «توقیف غیرقانونی کشتیهای صمود» شدند. دبیرکل سازمان ملل، آنتونیو گوترش، در بیانیهای کوتاه ولی معنادار، خواستار «احترام به اصول آزادی دریاها و مصونیت فعالیتهای بشردوستانه» شد. این جمله، هرچند محتاطانه، اما از نظر دیپلماتیک نوعی تذکر به اسرائیل بود.
در شورای امنیت، روسیه و چین خواستار تشکیل جلسه اضطراری شدند، اما ایالات متحده بار دیگر با استفاده از حق وتو، مانع صدور بیانیه رسمی علیه اسرائیل شد. این رخداد بار دیگر شکاف ساختاری در نظام بینالملل را آشکار کرد: قانون برای همه یکسان نیست. زمانی که آمریکا یا اسرائیل ناقض قواعد بینالمللی هستند، شورای امنیت فلج میشود؛ اما برای کشورهای مستقل، همان قواعد با شدت اعمال میگردد.
از منظر دیپلماسی عمومی، ماجرای صمود سبب شد که دهها کشور آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین در مجمع عمومی سازمان ملل، با صدور بیانیه مشترکی خواستار پایان محاصره غزه شوند. در این بیانیه آمده است:«جهان نمیتواند چشمان خود را بر رنج یک ملت و بر دریاهایی که باید راه نجات باشند، ببندد.»
از دیدگاه حقوقی، ناوگان صمود آزمونی برای وجدان حقوق بینالملل بود و نشان داد که نظام کنونی عدالت بینالمللی، بیش از آنکه قانونمحور باشد، قدرتمحور است. اما در سطح دیپلماتیک، صمود توانست گفتمان جدیدی از حق عبور بشردوستانه ایجاد کند؛ مفهومی که اگر توسط کشورهای مستقل پیگیری شود، میتواند در آینده به یکی از ابزارهای نرم برای مقابله با محاصرهها و تحریمهای ظالمانه تبدیل شود.
8. ابعاد اخلاقی، انسانی و روانشناختی حرکت ناوگان جهانی صمود
حرکت «ناوگان جهانی صمود» تنها یک رخداد سیاسی یا نظامی نبود؛ بلکه آزمایشی اخلاقی و انسانی برای جهان معاصر به شمار میرفت. در شرایطی که غزه بیش از یک دهه تحت محاصره سخت اسرائیل قرار داشته و میلیونها انسان با کمبود دارو، غذا و خدمات اولیه مواجه هستند، حضور فعالان صلح و کمکرسانی از دهها کشور، معنای عمیقی یافت: پیام به وجدان جمعی جهان که سکوت دیگر قابل قبول نیست.
ازمنظراخلاقی، صمود نمادی ازایستادگی مدنی و همدلی جهانی بود. فعالانی ازملیتها، ادیان و فرهنگهای متفاوت، با آگاهی کامل از تهدیدهای نظامی و حقوقی، در مسیر حرکت کشتیها ایستادند. این کنش، الگویی از اخلاق مقاومت مدنی را ارائه کرد؛ الگویی که نشان میدهد انسانیت و عدالت، حتی در برابر تهدیدات مستقیم نظامی، میتواند بر ترس و بازدارندگی غلبه کند.
از نظر روانشناختی، صمود اثرات دوگانهای بر جوامع داشت:
1- درداخل ایران وکشورهای همراه: احساس غرور و اعتماد به توانمندیهای ملی و بینالمللی تقویت شد. صمود نشان داد که ایران قادر است نه تنها دیپلماسی زمینی بلکه قدرت نمادین و دریایی خود را نیز در سطح جهانی نمایش دهد. این احساس، به تقویت سرمایه اجتماعی و اعتماد به رهبری مدنی و نظامی انجامید.
2-در افکار عمومی جهانی: تصاویر فعالان بازداشتشده، زنان و کودکان در کنار پیامهای صلح، موجی از همدلی و خشم اخلاقی علیه محاصره غزه ایجاد کرد. روانشناسان اجتماعی معتقدند چنین رخدادهایی «خشم عدالتخواهانه» را برمیانگیزند و میتوانند به تغییر سیاستها و فشارهای دیپلماتیک منجر شوند.
علاوه بر این، از منظر جامعهشناسی اخلاق، صمود به جهان نشان داد که نمادهای انسانی، حتی وقتی در میدان نظامی شکست میخورند، قدرت تأثیرگذاری بالاتری درسطح بینالمللی دارند. بستههای دارو و غذا به مقصد نرسید، اما پیام انسانی آنها به میلیونها نفر رسید و بار دیگر پرسش بنیادی را مطرح کرد: آیا وجدان جمعی جهانی حاضر است در برابر رنج انسانی سکوت کند؟
صمود نشان داد که ایستادگی مدنی و بشردوستانه، حتی بدون دستیابی مستقیم به اهداف عملی، میتواند پیروزی اخلاقی و نمادین به دست آورد. این حرکت، بهویژه در جهان امروز که رسانهها و شبکههای اجتماعی قدرت بالایی در شکلدهی افکار عمومی دارند، ثابت کرد که اخلاق و همدلی میتوانند بر محدودیتها و محاصرههای ظالمانه غلبه کنند.
9. جمعبندی و نتیجهگیری
ناوگان جهانی صمود، اگرچه در میدان عملی و میدانی با محدودیتها و موانع جدی مواجه شد و هیچیک از بستههای بشردوستانه به غزه نرسید، اما درابعادنمادین،رسانهای، حقوقی، دیپلماتیک و اخلاقی، دستاوردهای مهم و چندلایهای به ثبت رساند. تحلیل کلان این حرکت نشان میدهد که موفقیت یک اقدام بشردوستانه یا سیاسی، تنها به میزان تحقق هدف فوری محدود نمیشود؛ بلکه پیام،معنای اخلاقی و تأثیرجهانی آن نیز بخشی از موفقیت محسوب میشود.
در سطح نمادین و رسانهای، صمود توانست افکار عمومی جهانی را نسبت به محاصره غزه بیدار کند و روایت رسمی اسرائیل راباچالش جدی مواجه سازد. پوشش زنده رسانهها، تصاویر بازداشت فعالان و حضور شخصیتهای شناختهشده جهانی، باعث شد حرکت صمود از یک حرکت محلی به یک جنبش جهانی علیه محاصره غزه تبدیل شود.
از منظر حقوق بینالملل و دیپلماسی جهانی، صمود آزمونی برای وجدان نظام بینالملل بود. این حرکت نشان داد که حتی در چارچوب حقوق بینالملل، تضاد میان قانون و قدرت همچنان وجود دارد و کشورهایی مانند آمریکا و اسرائیل میتوانند قواعد را به نفع خود تفسیر کنند. با این حال، فشار دیپلماتیک کشورهای مستقل و حمایت غیرمستقیم بریکس و سازمان همکاری شانگهای، نشان داد که مسیرهای حقوقی و دیپلماتیک میتوانند برای مقابله با سلطه و محاصرههای ظالمانه مؤثر باشند.
در سطح اخلاقی و انسانی، صمود الگویی از ایستادگی مدنی و همدلی جهانی ارائه داد. فعالان با شجاعت، وجدان و اراده خود، نشان دادند که حرکت بشردوستانه، حتی در برابر تهدید مستقیم، میتواند پیامآور عدالت و انسانیت باشد و تأثیرروانی و اخلاقی آن برافکار عمومی جهانی، بسیار بزرگتر از نتیجه عملی مستقیم است.
در نهایت، ناوگان صمود توانست مفهوم مهمی را به جهان نشان دهد:
«پیروزی واقعی صرفاً در رسیدن به مقصد نیست؛ بلکه در بیداری وجدانها و مقاومت مدنی در برابر ظلم تحقق مییابد.»
اگرچه کشتیها به غزه نرسیدند، اما پیام آنها به میلیونها انسان در سراسر جهان رسید: محاصره غزه فقط یک مسئله فلسطینی نیست، بلکه زخمی بر وجدان جمعی جهان است. حرکت صمود نشان داد که ایستادگی مدنی و همبستگی جهانی حتی در شرایط شکست عملی، میتواند معنای پیروزی بیابد و مسیر جدیدی برای مقاومت صلحآمیز و تغییرات جهانی باز کند.
جان کلام این که؛ ناوگان جهانی صمود، نماد ایستادگی، شجاعت و وجدان جهانی بود. مقصد عملی آن ناکام ماند، اما مقصود اخلاقی، نمادین و جهانی آن بهطور کامل محقق شد. این تجربه، الگویی درسآموز برای تمام حرکتهای بشردوستانه و مدنی است و بهویژه به جهانیان نشان میدهد که معنای واقعی مقاومت در وجدانها و نه صرفاً در میدانهای نبرد متجلی میشود.
یکشنبه: 13 / 07 / 1404- 12 ربیع الثانی 1447- 5 اکتبر 2025
چاپ در پایگاه خبری تحلیلی نیک رو: یکشنبه 13 / 07 / 1404- 53 : 09– شناسه: ۱۱۳۳۰۲
لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/113302
پانویسها
1-Al Jazeera, “Global Flotilla ‘Sumoud’ Sets Sail for Gaza Despite Israeli Threats,” 30 September 2025.
The Guardian, “Civil Fleet Challenges Gaza Blockade Once Again,” 2 October 2025. 2-
3- IRNA, «حرکت جهانی صمود؛ وجدان بیدار در برابر محاصره غزه»، ۱۲ مهر ۱۴۰۴.
4-Reuters, “Symbolic Voyage to Gaza Rekindles Global Debate on Blockade,” 3 October 2025.
5-Times of Israel, “IDF Monitors International Flotilla Approaching Gaza,” 30 September 2025.
6-United Nations Convention on the Law of the Sea (UNCLOS), 1982, Articles 87–90.
7-Al Jazeera, “Israeli Navy Intercepts Aid Boats near Gaza Coast,” 1 October 2025.
.Irish Parliament Record, Debate on Gaza Flotilla Incident, 2 October 2025 8-
.9-U.S. State Department Press Briefing, Washington D.C., 2 October 2025
The Guardian, “Symbolism of Sumoud: The Moral Flotilla to Gaza,” 3 October 2025. 10-11-Times of Israel, “Israel Labels Gaza Flotilla as Propaganda Effort,” 1 October 2025.
BBC News, “Flotilla Faces Israeli Interception off Gaza,” 2 October 2025. 12-
13-Reuters, “Protests in 30+ Countries after Israel Blocks Humanitarian Fleet,” 3 October 2025.
14-Castells, Manuel. Networks of Outrage and Hope: Social Movements in the Internet Age. Polity Press, 2015.
.El País, “Sumoud Awakens the Global Conscience,” 4 October 2025 15-