بازخوانی تصمیم سه کشور اروپایی در فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت به تحریمها علیه ایران
سه کشوراروپایی؛«آلت دست»آمریکا و اسرائیل- بخش دوم
اسدالله افشار
اشاره
دربخش اول مقاله حاضرکه روز سه شنبه مورخ 8 مهرماه در پایگاه خبری تحلیلی نیک روبه چاپ رسید نگاهی پژوهشی وتحلیلی به ابعاد مختلف اقدام سه کشوراروپایی دررابطه با فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت به تحریمها علیه ایران را واکاوی نمودیم که در 5 محور این مهم بررسی و مورد تبیین قرار گرفت و اکنون در بخش دوم و پایانی مقاله مزبور به چند محور دیگر از این بحث خواهیم پرداخت.
۶. مواضع مقتدرانه ایران در برابر فشارها
در برابر فعالسازی مجدد مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمها، ایران نه تنها بهعنوان یک موضوع حقوقی و سیاسی واکنش نشان داده، بلکه رویکردی راهبردی و چندبُعدی اتخاذ کرده است که هدف آن خنثیسازی تأثیر تحریمها، حفظ عزت ملی و ادامهدادن پیشرفت علمی و تکنولوژیک کشور است. مواضع مقتدرانه ایران را میتوان در شش حوزه اصلی طبقهبندی و تحلیل کرد:
۶.۱) تأکید بر مشروعیت حقوقی و سیاسی موضع ایران
ایران همواره بر این نکته پافشاری کرده که خروج یکجانبه آمریکا از برجام در ۲۰۱۸ صلاحیت واشنگتن را برای احیای تحریمها سلب کرده و بازگرداندن مکانیسم ماشه از سوی بازیگران ثالث فاقد پشتوانه حقوقی و سیاسی است. این استدلال حقوقی دو هدف را دنبال میکند:
اول) تضعیف مشروعیت اخلاقی و حقوقی اقدام اروپا وآمریکا؛
دوم) تقویت روایت ایران در محافل بینالمللی که تحریمکنندگان، خود قواعد چندجانبهگرایی را نقض کردهاند.
۶.۲) ایستادگی دیپلماتیک و گسترش جبهه بینالمللی
در عمل، تهران به جای انزوای تهاجمی، تلاش کرده است جبههی دیپلماتیک خود را گسترش دهد: تقویت مناسبات با کشورهای غیرغربی (چین، روسیه، هند و اعضای بریکس)، گسترش روابط با کشورهای منطقهای، و ارائه روایت حقوقی و انسانی از وضعیت به سازمانهای بینالمللی و افکار عمومی جهان. این رویکرد هم فشار سیاسی بر تحریمکنندگان را افزایش میدهد و هم پایههای همکاریهای اقتصادی-سیاسی جایگزین را تقویت میکند.
۶.۳) مقاومت اقتصادی و سیاست مقاومت فعال (اقتصاد مقاومتی)
پاسخ ایران به تحریمها صرفاً سیاسی نیست؛ دولت و بخش خصوصی به سوی تقویت زنجیرههای تأمین داخلی، حذف حلقههای آسیبپذیراقتصادی، ترویج خوداتکایی در فناوریهای کلیدی و تشویق سرمایه گذاری در بخشهای مولد حرکت کردهاند. سیاستهایی همچون توسعه تولید داخلی، تداوم برنامههای علمی- فناوری و حمایت از صادرات غیرنفتی، بخشی از سازوکار مقابله با محدودیتهای اقتصادی تحمیلشده است.
۶.۴) تداوم پیشرفت علمی و فناوری هستهای و غیرهستهای
ایران مواضع خود را حول این اصل سامان داده که دانش و نوآوری قابل تحریم نیستند. بهمنظور کمرنگکردن اثر بازگشت تحریمها، برنامههای تحقیق و توسعه در دانشگاهها، مراکز پژوهشی و صنایع استراتژیک با قوت دنبال شدهاند. این رویکرد دو پیام دارد: نشاندادن عدمقابلیت مهار پیشرفت علمی از طریق فشار اقتصادی و تقویت ظرفیتهای بومی برای دورههای تحریم طولانیمدت.
۶.۵) ابزارهای مقابلهای متنوع: حقوقی، اقتصادی و امنیتی
ایران با بهرهگیری از طیف وسیعی از پاسخها تلاش کرده است هزینههای اقدام دشمن را بالا ببرد: پیگیری حقوقی در مجامع بینالمللی برای افشای نقض قطعنامهها و تعهدات طرف مقابل، ایجاد مکانیسمهای مالی و تجاری جایگزین (مثلاً روابط دوجانبه پولی، شبکههای تبادل تجاری با کشورهایی که تحت نفوذ تحریم قرار ندارند)، و تقویت توانمندیهای دفاعی و بازدارنده برای جلوگیری از هرگونه اقدام نظامی یا کارگذاری فشارهای عملیاتی روی تهران.
۶.۶) استفاده از قدرت نرم و اجماعسازی بینالمللی
تهران ضمن اطلاعرسانی مستدل و گسترده درباره پیامدهای حقوقی و انسانی بازگشت تحریمها، تلاش کرده است افکار عمومی بینالمللی را نسبت به نابرابری و دوگانهنگری غرب حساس سازد. این خط ارتباطی شامل همکاری با رسانهها، نهادهای جامعه مدنی ودیپلماسی عمومی بهمنظورنشاندادن چهره واقعی تحریمکنندگان و برجستهکردن حق ایران برای توسعه علمی و فناوری است.
۶.7) نتیجهبخشی مواضع مقتدرانه و محدودیتهای مقابل
موضعگیری چندبُعدی ایران باعث شده تا بازگشت ماشه نتواند بهسرعت تحریمها را به یک پیروزی سیاسی-عملی علیه ایران تبدیل کند. ترکیب دیپلماسی فعال، خوداتکایی اقتصادی، تداوم پیشرفت علمی و ابزارهای مقابلهای، هزینههای سیاسی و اقتصادی اقدام اروپا و آمریکا را افزایش داده و فضا را برای واکنشهای بینالمللی و منطقهای مهیا ساخته است.
با این حال، چالشهایی نیز وجود دارد: اثرات کوتاهمدت اقتصادی بر معیشت مردم، پیچیدگیهای حفظ روابط تجاری جایگزین، و نیاز مستمر به نوآوری در مواجهه با تحریمهای هوشمند. بنابراین موضع مقتدرانه ایران باید همزمان دو مسیر را پی گیرد:
مسیر اول) تداوم ایستادگی و مقاومت راهبردی؛
مسیر دوم) تمرکز بر سیاستهای مدیریت اثرات اقتصادی و اجتماعی تحریمها.
۷. تأثیر تحولات بر افکار عمومی جهانی
بازگرداندن مکانیسم ماشه علیه ایران، علاوه بر ابعاد حقوقی و سیاسی، تأثیر عمیقی بر افکار عمومی جهانی و تصویر اروپا در عرصه بینالملل گذاشته است. این تأثیرات را میتوان در چند محور اصلی بررسی کرد:
۷.۱) بیاعتمادی به اروپا
تصمیم اروپا برای پیروی از آمریکا و اسرائیل، حتی در شرایطی که ایران تعهدات خود را بهطور کامل انجام داده بود، شکاف بزرگی میان سیاستمداران و افکار عمومی ایجاد کرده است. افکار عمومی در کشورهای مستقل، بهویژه در آسیا، آفریقا و خاورمیانه، بهخوبی دریافت که اروپا نهتنها به وعدههای خود پایبند نیست، بلکه در بزنگاههای حساس، ابزار اعمال فشار آمریکا و اسرائیل میشود.
۷.۲) تقویت تصویر ایران بهعنوان ملت مقاوم و صلحطلب
در مقابل، ایران توانسته تصویرخود را در سطح جهانی بهعنوان کشوری صلحطلب، مقاوم و پایبند به معاهدات بینالمللی تثبیت کند. این روایت، که ایران همواره در مسیر علمی و تکنولوژیک و در چارچوب قوانین بینالمللی حرکت کرده است، افکار عمومی جهان را با واقعیت تضادهای غرب آشنا کرده است.
۷.۳) افشای ریاکاری غرب در سیاستهای حقوق بشری
اروپا بارها مدعی دفاع از حقوق بشر بوده و حتی برخی اقدامات نمایشی علیه اسرائیل انجام داده است، اما بازگرداندن تحریمها علیه ایران نشان داد که معیارهای ادعایی غرب، تنها زمانی اعمال میشوند که منافع واشنگتن و تلآویو تأمین گردد. این تضاد آشکار، موجی از انتقاد و بدبینی عمومی را علیه اروپا در سطح رسانهها و شبکههای اجتماعی ایجاد کرده است.
۷.۴) تأثیر بر رسانهها و جامعه مدنی جهانی
رسانهها و نهادهای جامعه مدنی بینالمللی بهطور گسترده بازگرداندن تحریمها را تحلیل کرده و آن را نمونهای از یکجانبهگرایی غرب و نقض تعهدات بینالمللی معرفی کردهاند. این تحلیلها به شکلگیری یک موج جهانی از همدلی با ایران و نقد اروپا و آمریکا منجر شده است.
۷.۵) ایجاد فرصتهای دیپلماسی برای ایران
این موج همدلی و افزایش بیاعتمادی نسبت به اروپا، به ایران فرصت داده تا با کشورهای غیرغربی و بلوکهای نوظهور، روابط اقتصادی و سیاسی خود را تقویت کند. در واقع، هر اقدام اروپا برای فشار علیه ایران، با واکنش هوشمندانه تهران به فرصتی برای گسترش نفوذ دیپلماتیک و کاهش اثرات تحریمها تبدیل شده است.
۸. پیامدهای منطقهای بازگرداندن مکانیسم ماشه
بازگرداندن تحریمها علیه ایران، علاوه براثرات سیاسی و حقوقی، پیامدهای ژئوپلیتیک مهمی برای خاورمیانه و کل منطقه به همراه دارد. این پیامدها را میتوان در چند محور تحلیل کرد:
۸.۱) تضعیف ثبات منطقهای
اعمال تحریمها علیه ایران باعث افزایش فشار اقتصادی و سیاسی بر تهران میشود، اما در عین حال زمینه را برای بیثباتی در همسایگی ایران نیز فراهم میکند. کشورهای منطقه که با ایران تعاملات اقتصادی و امنیتی دارند، تحت تأثیر فشارهای اقتصادی قرار گرفته و این امر میتواند تعادل امنیتی منطقه را بر هم زند.
۸.۲) تشدید رقابتهای تسلیحاتی
بازگرداندن تحریمها، ایران را به ادامه توسعه برنامههای دفاعی و بازدارنده وادار میکند. این امر، در شرایطی که کشورهای منطقه درحال افزایش توانمندیهای نظامی خودهستند،میتواندرقابتهای تسلیحاتی را شدت دهد و ریسک درگیریهای نظامی را افزایش دهد.
۸.۳) تقویت محور مقاومت
سیاستهای یکجانبه اروپا و آمریکا علیه ایران، بهطور غیرمستقیم، محور مقاومت را در منطقه تقویت میکند. ایران با افزایش همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی با متحدان منطقهای خود، ضمن کاهش اثرات فشارها، موقعیت استراتژیک خود و همپیمانان را ارتقاء میدهد.
۸.۴) بازتعریف روابط منطقهای
تصمیم اروپا باعث شده تا کشورهای منطقه به اهمیت استقلال راهبردی و ایجاد سازوکارهای اقتصادی و امنیتی مستقل بیشتر توجه کنند. این روند، به افزایش همکاریهای منطقهای و کاهش اتکا به بازیگران غربی منجر میشود و یک بازتعریف ژئوپلیتیک در منطقه را شکل میدهد.
۸.۵) پیامد مستقیم بر امنیت انرژی منطقه و جهان
ایران بهعنوان یکی از کشورهای کلیدی در تأمین انرژی جهان، با فشار تحریمها ممکن است تعاملات خود با بازارجهانی را محدود کند، اما همچنین فرصت توسعه روابط با کشورهای غیرغربی و بلوکهای اقتصادی نوظهور برای حفظ صادرات انرژی را پیدا میکند. این موضوع پیامد مستقیم بر امنیت انرژی منطقه و جهان دارد.
۹. پیامدهای بینالمللی و افق چندقطبی جهان
بازگرداندن تحریمها علیه ایران از سوی اروپا و همپیمانان غربی، نه تنها یک اقدام منطقهای یا دوجانبه نیست، بلکه پیامدهای گستردهای در سطح نظام بینالملل دارد. این پیامدها را میتوان در پنج محور اصلی تحلیل کرد:
۹.۱) کاهش مشروعیت نظام یکجانبه غرب
تصمیم اروپا برای تبعیت ازآمریکا، درحالی که خود ادعای چندجانبهگرایی و پایبندی به معاهدات بینالمللی دارد، مشروعیت سیاسی و اخلاقی غرب را در سطح جهانی کاهش میدهد. کشورهای مستقل و قدرتهای نوظهور به خوبی مشاهده کردهاند که اروپا صرفاً بازوی اجرایی سیاستهای واشنگتن و تلآویو است.
۹.۲) تقویت بلوکهای نوظهور و چندقطبی شدن جهان
اعمال فشار غیرقانونی و یکجانبه علیه ایران، کشورها و بلوکهای نوظهور را تشویق میکند تا روابط خود با یکدیگر را تقویت کنند و از وابستگی به نظم غربمحور فاصله بگیرند. چین، روسیه، هند و کشورهای عضو بریکس، بهعنوان نمونههایی از این روند، همکاریهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود را با ایران و دیگر کشورهای مستقل افزایش میدهند.
۹.۳) بازتعریف سازمانها و نهادهای بینالمللی
این اقدامات، نقش اروپا و آمریکا را در سازمانهای بینالمللی زیر سؤال میبرد و باعث میشود کشورهای مستقل به دنبال نهادها و سازوکارهای جایگزین باشند. از جمله تأسیس مجامع اقتصادی منطقهای، استفاده از شبکههای مالی جایگزین و افزایش دیپلماسی جنوب-جنوب که ایران پیشتاز آن است.
۹.۴) افشای نابرابری در اجرای حقوق بینالملل
بازگرداندن تحریمها بدون پشتوانه حقوقی، تضاد آشکار میان شعارها و واقعیت غرب را برملا میکند. این تضاد، افکار عمومی جهانی و کشورهایی که به نظم مبتنی بر قانون چشم امید داشتند، را نسبت به اصول غرب بدبین میسازد و اعتماد جهانی به سازمانهای بینالمللی را کاهش میدهد.
۹.۵) فرصتهای دیپلماسی و قدرت نرم ایران
واکنش مقتدرانه ایران به تحریمها، فرصتهای دیپلماسی و افزایش قدرت نرم را ایجاد کرده است. ایران توانسته روابط با کشورهای غیرغربی و جامعه جهانی را بهبود دهد، تصویر خود را بهعنوان کشوری مقاوم و متعهد به صلح و توسعه علمی تثبیت کند و همزمان هزینههای سیاسی و اقتصادی تصمیم اروپا را بالا ببرد.
این بخش نشان میدهد که بازگرداندن مکانیسم ماشه، برخلاف اهداف اولیه، در بلندمدت اروپا را در جایگاه ضعیفتری نسبت به قدرتهای نوظهور جهانی قرار میدهد و جهان را به سمت چندقطبی شدن واقعی سوق میدهد.
۱۰. جمعبندی و نتیجهگیری استراتژیک
بازگرداندن مکانیسم ماشه علیه ایران توسط سه کشور اروپایی، اقدامی استراتژیک از سوی واشنگتن و تلآویو بود که اروپا نقش آلت دست را ایفا کرد. تحلیل عمیق این رویداد نشان میدهد که این تصمیم نه تنها مشروعیت حقوقی و سیاسی اروپا را خدشهدار ساخت، بلکه پیامدهای منطقهای و جهانی گستردهای به همراه داشت.
۱۰.۱) چند نکته تحلیلی تکمیلی
- وابستگی اروپا: اروپا در بحرانهای مهم سیاسی و امنیتی، استقلال خود را از دست داده و به ابزاری در دست آمریکا و اسرائیل تبدیل شده است.
- نقض حقوق بینالملل: بازگرداندن مکانیسم ماشه بدون پشتوانه قانونی و حقوقی، نقض آشکار تعهدات برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ است.
- افزایش مشروعیت ایران: ایران با اتخاذ مواضع مقتدرانه و دیپلماسی فعال، تصویر خود را بهعنوان کشوری مقاوم، صلحطلب و پایبند به معاهدات بینالمللی تثبیت کرده است.
- پیامدهای منطقهای و جهانی: اروپا با این اقدام، ثبات منطقه خاورمیانه و امنیت انرژی جهان را تحت تأثیر قرار داد و موجی از بیاعتمادی نسبت به غرب در سطح بینالملل ایجاد کرد.
- فرصتهای چندقطبی شدن: واکنش ایران به تحریمها و اتحاد با کشورهای غیرغربی، به تقویت بلوکهای نوظهور و گسترش چندقطبی شدن جهان منجر شده است.
۱۰.2) در جهان سیاست، نقابها میافتند و حقیقتها آشکار میشوند
اروپا که در بحرانها نقاب دموکراسی برچهره داشت، امروزنشان دادآلت دستِ زوروقدرتهای فرامنطقهای است.
اما ایران، ملت دانش ومقاومت، با پای فشردن بر اصول علمی و حقوقی، نشان داد که هیچ تحریمی نمیتواند اراده یک ملت را به زانو درآورد؛ هیچ ماشهای نمیتواند پیشرفت علم را متوقف کند و هیچ فشار ظالمانهای، عزت و اقتدار ملی را خدشهدار سازد.
در برابر طوفان تحریم و بازیهای یکجانبه، ایران، مقتدر و استوار، مسیر خود را ادامه میدهد:
مسیرتوسعه علمی، خوداتکایی اقتصادی و دیپلماسی فعال و هوشمند که هم امنیت منطقه را حفظ میکند و هم امید به عدالت جهانی را زنده نگه میدارد.
و جهان امروز میآموزد: قدرت واقعی در علم، مقاومت و پایبندی به اصول است، نه در تبعیت کورکورانه از خواست دیگران؛ و ملت ایران، الگویی استوار از این درس بزرگ برای تمامی ملتها و قدرتهای مستقل جهان می باشد.
11. توصیه های راهبردی
۱1.1)توصیه به اروپا برای بازتعریف استقلال سیاسی
اروپا با پیروی کورکورانه از آمریکا و اسرائیل، اعتبار و استقلال خود را از دست داده است. برای بازسازی مشروعیت، اروپا باید سیاست خارجی مستقل را بازتعریف کند، از فشارهای یکجانبه اجتناب کند و نقش واقعی خود در حمایت از چندجانبهگرایی و حقوق بینالملل را ایفا کند.
۱1.2)توجه به افکار عمومی داخلی و جهانی
افکار عمومی در کشورهای اروپایی و سایر نقاط جهان، بهوضوح از تبعیت اروپا از واشنگتن و تلآویو ناخشنود است. سیاستمداران اروپایی باید توجه کنند که استمرار چنین روندی، نه تنها مشروعیت بینالمللی را کاهش میدهد، بلکه پایههای اجتماعی و اعتماد داخلی را نیز متزلزل میکند.
۱1.3)ضرورت بازسازی روابط با ایران و کشورهای مستقل
ایران با اتخاذ سیاست مقتدرانه و چندبُعدی، اعتماد جهانی را به خود جلب کرده است. اروپا میتواند با بازسازی روابط دیپلماتیک و اقتصادی با تهران، ضمن کاهش تنشها، از مزایای همکاری با یک شریک قدرتمند منطقهای بهرهمند شود.
۱1.4)پیشگیری از افزایش تنشهای منطقهای و تسلیحاتی
بازگرداندن تحریمها ریسک بیثباتی و رقابتهای تسلیحاتی در منطقه را افزایش داده است. اروپا با اتخاذ مواضع متعادل ومستقل، میتواندازتشدید بحرانهای امنیتی درخاورمیانه جلوگیری کند ونقش میانجیگرانهای واقعی ایفا کند.
۱1.5)توجه به فرصتهای چندقطبی شدن جهان
جهان امروز به سمت چندقطبی شدن پیش میرود. اروپا میتواند با تعامل سازنده با بلوکهای نوظهور و کشورهایی مانند ایران، چین و روسیه، نقش مثبت و تأثیرگذار خود را تثبیت کند و از حاشیه راندهشدن در نظم جهانی آینده جلوگیری نماید.
این توصیهها نشان میدهند که اروپا میتواند مسیر خود را اصلاح کند و از بازی در چارچوب یکجانبهگرایی فاصله بگیرد، در حالی که ایران با اقتدار و تدبیر، راه خود را در پیشبرد علم، فناوری و دیپلماسی هوشمند ادامه میدهد.
12. نتیجهگیری استراتژیک
فعالسازی مکانیسم ماشه علیه ایران، برخلاف اهداف اعلامشده، به اروپا و غرب آسیب زد، مشروعیت آنها را در چشم جامعه جهانی کاهش داد و مسیر تحکیم قدرت و نفوذ ایران را هموارتر کرد. ایران نشان داد که تحریمهای اقتصادی نمیتواند اراده علمی، فناوری و پیشرفت یک ملت را متوقف کند و تنها عزم و مقاومت مردم و دولت را تقویت میکند.
در افق راهبردی، این تجربه درس مهمی به اروپا و سایر قدرتهای جهانی میدهد: استقلال سیاسی و پایبندی به حقوق بینالملل، تنها با عمل صادقانه و نه پیروی کورکورانه از دستورات آمریکا حاصل میشود. ایران، با اتکا به توان علمی، ظرفیتهای داخلی و دیپلماسی هوشمند، الگویی برای مقابله موفق با فشارهای اقتصادی و سیاسی در سطح جهانی ارائه داده است.
چهارشنبه: 9 / 07 / 1404- 8 ربیع الثانی 1447- 1 اکتبر2025
چاپ در پایگاه خبری تحلیلی نیک رو: سه شنبه 8 / 07 / 1404- 22 : 09– شناسه: ۱۱۳۱۵۷
لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/113157