خلع سلاح حزبالله لبنان؛ نقشه آمریکا و اسرائیل
اسدالله افشار
اشاره
طرحی موسوم به «خلع سلاح حزبا...» که توسط تام باراک، فرستاده ویژه آمریکا در امور سوریه در رسانهها مطرح شده و بعد از آن این طرح بهصورت رسمی در دستور کار دولت لبنان قرار گرفت؛ تا اینکه نهایتا روز پنجشنبه در جلسه هیات دولت لبنان مورد بحث قرار گرفت که به تصویب رسید. این مورد باعث خشمگین شدن شهروندان لبنانی شد و پس از آن بود که برای اعتراض به کف خیابانها آمدند طبق اطلاعات منتشر شده این طرح شامل دقیقترین گامهایی است که تاکنون برای خلع سلاح حزبا... لبنان ارائه شده است.
در دهههای اخیر، حزبالله لبنان با ترکیبی از مشروعیت ملی، توان نظامی و پایگاه اجتماعی بهعنوان بازیگر کلیدی در منطقه مقاومت ظاهر شده است. تلاشهای آمریکا و اسرائیل برای خلع سلاح این جنبش، از مسیر نظامی ناکام مانده و اکنون با ابزارهای سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی پیگیری میشود. موانع داخلی (پایگاه مردمی و مشروعیت سیاسی) و منطقهای (حمایت ایران و محور مقاومت) و همچنین توان بازدارندگی نظامی، تحقق این نقشه را دشوار کرده است. مواضع اخیر شیخ نعیم قاسم و سفردکتر علی لاریجانی به لبنان و عراق نشان میدهد که مقاومت همچنان ارادهی تداوم دارد و فشارها بیشتر به شکل فرسایشی و تبلیغاتی ادامه خواهد یافت.
1.تولد حزب الله از دل مقاومت
لبنان در چهار دهه اخیر صحنهی کشاکشهای بزرگی بوده است؛ کشاکشی که ریشه در نزاع دیرینه اعراب و اسرائیل دارد و در عین حال، بازتابی از رقابت قدرتهای بزرگ بر سر نظم امنیتی خاورمیانه است. در این میان، حزبالله لبنان از دل مقاومت مردمی علیه اشغالگری اسرائیل زاده شد و توانست با ترکیبی از مشروعیت ملی، کارآمدی نظامی و پایگاه اجتماعی به یکی از بازیگران اصلی منطقه بدل گردد. شکست اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه (۲۰۰۶) و ناکامیهای متوالی تلآویو در دستیابی به اهداف نظامی، باعث شد که رویکرد جدیدی شکل گیرد: تلاش برای خلع سلاح حزبالله از راههای سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک. این نقشه، بهویژه در هماهنگی میان آمریکا و اسرائیل و با استفاده از فشارهای بینالمللی پیگیری میشود. اما پرسش اصلی این است که این طرح چه پیشینهای دارد، چه اهدافی را دنبال میکند و چه موانعی در برابر آن قرار گرفته است؟
با صدای رسا باید اعلام کرد؛ طرح خلع سلاح حزبالله به دلیل نقض اجماع طائفی، فقدان تضمینهای امنیتی و مداخلات خارجی، نهتنها غیرقابل اجرا، بلکه برای ثبات لبنان و منطقه زیانبار است.
2. پیشینه تاریخی تلاشها برای تضعیف و خلع سلاح حزبالله
از زمان اشغال جنوب لبنان در سال ۱۹۸۲، اسرائیل همواره با مقاومت مسلحانه در این کشور روبهرو بوده است. خروج اسرائیل از لبنان در سال ۲۰۰۰ میلادی بدون تحقق اهداف اشغال، عملاً نخستین پیروزی استراتژیک حزبالله را رقم زد.(1)پس از آن، در قطعنامه ۱۵۵۹ شورای امنیت (۲۰۰۴)، مسئلهی «خلع سلاح گروههای مسلح لبنان» مطرح شد که آشکارا متوجه حزبالله بود.(2)
با این حال، جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ نشان داد که راهحل نظامی برای نابودی یا خلع سلاح حزبالله ناکام است؛ چرا که این جنبش توانست موازنه بازدارندگی را علیه اسرائیل برقرار کند.
از منظر دیگر؛ تلاشها برای تضعیف و خلع سلاح حزبالله، یک مسئله پیچیده و چندوجهی است که ریشه در تاریخ درگیریهای منطقهای و بینالمللی دارد. این تلاشها را میتوان در سه سطح کلی دستهبندی کرد: تلاشهای نظامی، سیاسی و اقتصادی؛ که به اختصار در ذیل به آن موارد سه گانه خواهیم پرداخت.
یکم)تلاشهای نظامی
الف) حملات اسرائیل:اسرائیل به طور مداوم در طول سالها، بهویژه در طول جنگ لبنان در سال 2006، حملاتی را علیه حزبالله در لبنان انجام داده است. هدف این حملات تضعیف توان نظامی و لجستیکی حزبالله و محدود کردن نفوذ آن در منطقه بوده است.
ب) عملیاتهای مخفی: علاوه بر حملات علنی، گزارشهایی از عملیاتهای مخفی نیروهای اسرائیلی و سایر کشورها علیه حزبالله منتشر شده است. این عملیاتها شامل ترور فرماندهان حزبالله، هدف قرار دادن زیرساختها و انبار تسلیحات و اختلال در فعالیتهای اطلاعاتی و امنیتی این گروه است.
ج)تلاش برای تقویت ارتش لبنان: تلاشهایی برای تجهیز و آموزش ارتش لبنان به منظور مقابله با حزبالله انجام شده است. هدف از این کار، کاهش وابستگی لبنان به حزبالله و ایجاد یک نیروی نظامی مستقل است که بتواند امنیت کشور را تأمین کند.
دوم) تلاشهای سیاسی
الف) فشار بر دولت لبنان: کشورهای غربی و عربی به طور مداوم بر دولت لبنان برای خلع سلاح حزبالله فشار آوردهاند. این فشارها شامل تحریمهای اقتصادی، دیپلماتیک و سیاسی بوده است.
ب)حمایت ازگروههای رقیب: برخی ازکشورها تلاش کردهاندتا گروههای رقیب حزبالله را درلبنان تقویت کنند. هدف از این کار، ایجاد تعادل قدرت و کاهش نفوذ حزبالله در صحنه سیاسی لبنان است.
ج)مذاکرات و توافقنامهها: تلاشهایی برای مذاکره با حزبالله و دستیابی به توافقاتی در زمینه خلع سلاح آن انجام شده است. با این حال، این تلاشها تاکنون به نتیجهای نرسیدهاند.
سوم)تلاشهای اقتصادی
الف)تحریمهای مالی: ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا تحریمهای مالی گستردهای را علیه حزبالله و حامیان آن اعمال کردهاند. هدف از این تحریمها قطع منابع مالی حزبالله و محدود کردن توانایی آن برای تأمین مالی فعالیتهای خود است.
ب)محدودیتهای تجاری: تلاشهایی برای محدود کردن تجارت با مناطقی که حزبالله در آنها نفوذ دارد، انجام شده است. این محدودیتها شامل ممنوعیت واردات و صادرات کالاها و خدمات و همچنین مسدود کردن حسابهای بانکی مرتبط با حزبالله است.
ج)تلاش برای کاهش حمایتهای مالی: برخی از کشورها تلاش کردهاند تا حمایتهای مالی از حزبالله را از سوی کشورهای دیگر کاهش دهند. این تلاشها شامل افزایش نظارت بر فعالیتهای مالی و بانکی و اعمال تحریمهای اقتصادی بر کشورهایی است که از حزبالله حمایت میکنند.
از آن چه از این بحث بدست می آید آن است که درسه نکته مهم زیر می توان چنین استنتاج نمود که؛
- تلاشهای برای تضعیف و خلع سلاح حزبالله همواره با مقاومت و چالشهایی روبرو بوده است؛
- حزبالله توانسته است با استفاده از شبکههای حمایتی خود، از این چالشها عبور کند؛
- این مسئله یک موضوع پیچیده و چندوجهی است که نیازمند رویکردهای جامع و چندجانبه است.
3. انگیزههای آمریکا و اسرائیل
از منظر اسرائیل، حضور یک نیروی مسلح سازمانیافته در مرزهای شمالی که توانایی شلیک هزاران موشک دارد، تهدیدی دائمی محسوب میشود. آمریکا نیز از زاویهی کلانتر، حزبالله را بخشی از محور مقاومت به رهبری ایران میبیند و معتقد است که تضعیف این محور، پیششرط هرگونه بازطراحی امنیت منطقه است.(3) بنابراین، خلع سلاح حزبالله همزمان به معنای تأمین امنیت اسرائیل و محدودسازی نفوذ ایران تلقی میشود.
مردم لبنان بیدار باشند و بدانند این طرح که بخشی از پروژه تضعیف محور مقاومت است، با نادیده گرفتن نقش حزبالله بهعنوان سپردفاعی در برابرتجاوزات اسرائیل، لبنان را درمعرض بیثباتی داخلی وسلطه خارجی قرار میدهد و اگر علیه این طرح و علیه دولت خود اقدام ننمایند بزودی زیرسلطه و استبداد استکبار غربی و رژیم صهیونی روزهای تلخی را باید تجربه کنند و از سر بگذرانند.
4. از استراتژی سخت به استراتژی نرم
تجربههای گذشته نشان داد که استفاده ازابزارنظامی نهتنها حزبالله را از میان نمیبرد، بلکه مشروعیت اجتماعی آن را تقویت میکند. از همینرو، آمریکا و اسرائیل بهتدریج به سمت ابزارهای غیرنظامی حرکت کردند:
- فشار بر دولت لبنان برای اجرای قطعنامههای بینالمللی؛
- استفاده از تحریمهای بانکی و مالی علیه حامیان حزبالله؛
- تشدید تبلیغات رسانهای برای القای دوگانه «مقاومت یا رفاه اقتصادی».
5. ابعاد حقوقی و بینالمللی
قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت پس از جنگ ۲۰۰۶ خواستار آتشبس و استقرار نیروهای یونیفل شد، اما بهطور ضمنی موضوع خلع سلاح گروههای مسلح را نیز مطرح کرد.(4) اسرائیل و آمریکا از این ظرفیت حقوقی برای فشار بر لبنان استفاده میکنند، هرچند طرفداران مقاومت معتقدند که حق دفاع مشروع و بازدارندگی در برابر تجاوز اسرائیل مقدم بر این الزامات است.
6. نقشه اسرائیل برای خلع سلاح از درون لبنان
یکی از راهبردهای مهم اسرائیل، بهرهگیری از چالشهای اقتصادی و سیاسی داخلی لبنان است. از طریق فشارهای مالی وایجاد بحران معیشتی،این تصورراالقامیکنند که حضورحزبالله علت اصلی انزوای بینالمللی و فروپاشی اقتصادی لبنان است. بدینترتیب، تلاش میشود جامعه لبنان به سوی مطالبه خلع سلاح از درون سوق داده شود! بنابراین برای آن که این مهم رخ ندهد قطعا برای حفظ حاکمیت ملی و ثبات لبنان، گفتوگوی ملی فراگیر، توقف تجاوزات اسرائیل و تضمینهای امنیتی معتبر لازم و ضروری است. تا زمانی که این پیششرطها محقق نشود، سلاح مقاومت، بهعنوان ضامن امنیت ملی و دفاع از جامعه شیعه، غیرقابل مذاکره باقی خواهد ماند.
7. پیوند با روند عادیسازی (پیمان ابراهیم)
پروژهی عادیسازی روابط برخی دولتهای عربی با اسرائیل، بخشی از همان نقشهی بزرگتر است. اگر لبنان بهتدریج تحت فشار به این مسیر کشانده شود، حزبالله بهعنوان تنها نیروی مخالف جدی با عادیسازی، به مانعی اصلی تبدیل خواهد شد.از این منظر، خلع سلاح حزبالله شرط لازم برای گسترش روند عادیسازی تلقی میشود.
8. مواضع اخیر شیخ نعیم قاسم
شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله لبنان، در سخنان اخیر خود تأکید کرد که مقاومت هرگز خلع سلاح نخواهد شد، زیرا این سلاح تنها تضمین امنیت لبنان است. او هشدار داد که هرگونه تلاش داخلی یا خارجی برای کنار گذاشتن سلاح مقاومت، در واقع اجرای خواسته اسرائیل است و ملت لبنان چنین خیانتی را نمیپذیرند.(5)
این موضعگیری نشان میدهد که در نگاه رهبری حزبالله، نقشه خلع سلاح نه یک پروژه سیاسی، بلکه طرحی برای اشغال دوباره لبنان تلقی میشود.
9. سفر دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران به عراق و لبنان
سفر دکتر علی لاریجانی؛ دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران به عراق و لبنان پیام مهمی داشت: ایران در کنار محور مقاومت ایستاده و هرگونه تلاش برای تضعیف حزبالله، با شکست مواجه خواهد شد.(6) این اقدام نشان میدهد که خلع سلاح حزبالله مسئلهای داخلی نیست و به معادلات راهبردی منطقهای گره خورده است. صباح زنگنه؛ (کارشناس مسائل منطقه و بینالملل) معتقد است لبنان و عراق ترمومتر تحولات منطقه و جهان محسوب میشوند و هر تغییری که در این دو کشور انجام میشود به یک تحول عمقتر میانجامد؛ و لذا برهمین اساس ضرورت داشت که دکترلاریجانی به این موضوعات از نزدیک رسیدگی کنند و برای مدیریت آن اقدام شود.
کارشناسان و تحلیلگران معتقدند که این سفر دستاوردهای استراتژیک در پی داشت.از جمله، تحکیم روابط با عراق و لبنان بر پایه امنیت و مقاومت، تثبیت جایگاه ایران به عنوان حامی اصلی محور مقاومت بدون الزام به مداخله مستقیم، ارسال پیام بازدارندگی به آمریکا و اسرائیل، نمایش قدرت اجتماعی جریان مقاومت در لبنان، و مدیریت افکار عمومی منطقه با روایت تاریخی-سیاسی معطوف به بازدارندگی.
در مجموع، سفر علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان به عراق و لبنان، نمونهای بارز از دیپلماسی هوشمندانه ایران بود که در سطح رسمی، بر گسترش روابط و در سطح میدانی، بر تقویت محور مقاومت تأکید داشت.
10. موانع و چالشهای نقشه خلع سلاح
اگرچه آمریکا و اسرائیل با ابزارهای سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی، نقشهای پیچیده برای خلع سلاح حزبالله طراحی کردهاند، اما این پروژه با موانع ساختاری و اجتماعی مهمی روبهروست. تجربه چند دهه گذشته نشان میدهد که حزبالله نه صرفاً یک نیروی نظامی،بلکه یک پدیده چندلایه است که دربستراجتماعی و منطقهای ریشه دوانده است. از همین رو، تلاش برای خلع سلاح حزبالله با سه مانع عمده مواجه میشود:
- پایگاه مردمی: حمایت گسترده در میان شیعیان و بخشی ازسایر جوامع لبنان، مشروعیت سیاسی مقاومت را تضمین میکند؛
- پیوند منطقهای: رابطه استراتژیک با ایران و سایر نیروهای محور مقاومت، پشتوانهای منطقهای برای حزبالله ایجاد کرده است؛
- بازدارندگی نظامی: توان موشکی و شبکه رزمی حزبالله، اسرائیل را از هر گونه تجاوز گسترده بازمیدارد.
11. پیامدهای احتمالی خلع سلاح حزب الله در صورت تحقق
- اگر حزبالله خلع سلاح شود، لبنان با خطرات جدی مواجه خواهد شد:
- فروپاشی بازدارندگی در برابر اسرائیل.
- افزایش احتمال تجاوزات و اشغالگریهای جدید.
- تشدید بحرانهای داخلی و احتمال بروز جنگ داخلی.
12. خلع سلاح حزبالله؛ با موانع جدی روبرو است
نقشه آمریکا و اسرائیل برای خلع سلاح حزبالله، در واقع تلاشی برای جبران شکستهای گذشته در میدان نبرد است. با این حال، مجموعهای از عوامل داخلی (پایگاه مردمی، مشروعیت مقاومت) و منطقهای (حمایت ایران و محور مقاومت) این طرح را با موانع جدی روبهرو کرده است. سخنان شیخ نعیم قاسم و سفر اخیر علی لاریجانی نشان میدهد که مقاومت نهتنها اراده تداوم دارد، بلکه در سطح منطقهای نیز پشتوانه راهبردی خود را حفظ کرده است. از اینرو، تحقق عملی خلع سلاح حزبالله در کوتاهمدت بسیار بعید است و فشارها بیشتر در قالب فرسایش سیاسی و تبلیغاتی ادامه خواهد یافت.
لازم به ذکراست می تواند طرح خلع سلاح حزبالله لبنان، دمای فضای سیاسی این کشوررا در داغترین و ملتهبترین روزهای خاورمیانه، به نقطه جوش نزدیک نماید.
این طرح که تحت فشار آمریکا و با حمایت اسرائیل و برخی دولتهای منطقه مطرح شده، ازدید بسیاری از ناظران، نهتنها حاکمیت ملی لبنان را به خطر میاندازد، بلکه با نادیده گرفتن واقعیتهای سیاسی، اجتماعی و امنیتی این کشور، خطر بیثباتی داخلی و تشدید تنشهای منطقهای را به همراه دارد.
سه شنبه: 28 / 05 / 1404- 25 صفر 1447- 19 آگوست 2025
چاپ در پایگاه خبری تحلیلی نیک رو: سه شنبه 28 / 05 / 1404- 24 : 09– شناسه: ۱۱۱۶۹۷
لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/111697
پانویسها
1- Augustus Richard Norton, Hezbollah: A Short History, Princeton University Press, 2018.
2- United Nations Security Council Resolution 1559 (2004).
3-Magnus Ranstorp, Hizb’allah in Lebanon: The Politics of the Western Hostage Crisis, Palgrave, 1997.
United Nations Security Council Resolution 1701 (2006). 4-
5- بیانات اخیر شیخ نعیم قاسم، پایگاه خبری المیادین، ۱۴۰۴.
6- گزارش سفر علی لاریجانی به عراق و لبنان، خبرگزاری ایرنا، مرداد ۱۴۰۴.
منابع
1- الجزیرة: ما تداعیات حصر السلاح بید الدولة؟ وما خیارات حزب الله؟
2- الجزیره: حزب الله والسلاح.. هل ینجو من ضغوط الخارج و الداخل؟
3-فرانس ۲۴: لبنان یواصل بحث المقترح الأمریکی لنزع سلاح حزب الله وسط احتجاج الوزراء الشیعة وأنصار الحزب
4- سکای نیوز عربیة: لبنان أمام لحظة الحقیقة.. هل آن أوان حسم ملف سلاح حزب الله؟

